راستش را بخواهید وقتی که در سطح وب مقالاتی که با عنوان پسر خوب برای ازدواج و دختر خوب برای ازدواج نوشته شده بود را خواندم، واقعاً احساس ناامیدی کردم چرا که اغلب آنها یکسری مطالب کلیشهای و عملاً نادرست را به عنوان مطالب روانشناسی به خورد مخاطب میدهند! در هر حال در این مقاله میخواهم همه آن چیزی که باید در مورد انتخاب یک پسر خوب برای ازدواج بدانید را به شما توضیح بدهم.
پسر خوب برای ازدواج کیست؟ نکتهای که باید بدانید!
راستش را بخواهید در دنیای روانشناسی ما اصلاً دختر و پسر ایده آل برای ازدواج نداریم! یعنی اینطور نیست که مثلاً یک روانشناس در مقابل شما نشسته و بگوید اگر پسری با این ویژگیها دیدی، میتوانی به راحتی به او اعتماد کرده و شرایط ازدواج را فراهم کنی. در واقع در روانشناسی گفته میشود معیارهای شماست که میتواند مشخص کند یک پسر خوب است یا نه! مثلاً ممکن است در معیارهای یک دختر مذهبی بودن آقا به شدت اهمیت داشته باشد اما یک دختر دیگر از آقایان مذهبی واقعاً متنفر باشد! حتی ممکن است اینکه آقای دست به کنترلگری میزند در ذهن یک خانم به عنوان نشانهای از مردانگی ترجمه شود در حالی که حتی روانشناسی هم از کنترلگری به عنوان یک رفتار نامؤثر یاد میکند.
بنابراین اولین نکته مهمی که باید بدانید، این است که یک اسوه و الگوی خاص وجود ندارد و پسر خوب برای ازدواج، آن کسی است که با معیارهای شما همخوانی داشته باشد.
به همین دلیل هم هست که در جلسات مشاوره پیش از ازدواج مشاور به کمک چند 100 سؤال تستی متوجه میشود واقعاً معیارهای شما چیست، معیارهای طرف مقابل چیست و چقدر شما دو نفر از نظر یکدیگر میتوانید برای هم انتخابهای خوبی باشید. حالا با این پیشزمینه و توضیحات میتوانیم به سراغ بخش بعدی مقاله رفته و نکات بعدی را یاد بگیریم.
به جای پسر خوب برای ازدواج به دنبال پسر بد باشید!
بله همانطور که گفتم پسر خوب آن کسی است که با معیارهای شما همخوانی دارد. اما در قدم بعدی و بعد از این که متوجه شدید فرد مورد نظر تا حد زیادی بهایدهآلهای شما نزدیک است، باید به چند نکته مهم توجه کنید. آنهم اینکه مبادا فرد مقابل دچار یکسری ویژگیها و موارد رفتاری نامناسب باشد. در واقع در این قدم شما وجود یا عدم وجود چیزهایی را بررسی میکنید که ممکن است به شدت به رابطهتان آسیب بزند.
نمیگویم الزاماً وجود هر کدام از اینها میتواند رابطه شما را به سمت شکست ببرد اما روانشناسان هم وقتی وجود هر کدام از اینها را در طرف مقابل یا حتی خود شما ببینند، احتمال موفقیت پایینی برای ازدواج در نظر میگیرند.
1_ وجود اختلالات روانی
راستش را بخواهید اختلالات روانی یکی از مهمترین قاتلان رابطه هستند. نکته اینجاست که بسیاری از دختران و پسران حتی با اینکه میدانند طرف مقابلشان به یک یا چند اختلال روانی خطرناک دچار است، باز هم تصمیم به ازدواج با او میگیرند چرا که فکر میکنند این کارشان باعث بهبود شرایط میشود. اما خب در بسیاری از مواقع اتفاقاً این تصمیم، هم شرایط فردی که دچار اختلال است را بدتر میکند و هم زندگی خود طرف مقابل را به جهنم تبدیل خواهد کرد.
2_ وجود رابطه دیگر
به طور خلاصه بگویم؛ اگر طرف مقابل در حال حاضر در رابطه دیگری است، حتی با فرض اینکه بگوید قصد دارد رابطه را تمام کند یا از وجود رابطه ناراضی است، او انتخاب خوبی برای ازدواج نیست! همینطور اگر خودتان در حال حاضر درگیر رابطه دیگری هستید، بدانید که هنوز به بلوغ کافی برای ازدواج نرسیدهاید.
3_ داشتن انگیزه فرار
در ازدواج موضوع مهمی به اسم انگیزه وجود دارد. اینکه فرد مقابل با چه انگیزهای قرار است وارد رابطه با شما شود؟ متأسفانه داشتن انگیزههایی مثل فرار از موقعیت فعلی، فرار از تنهایی، فرار از کنترلگری خانواده یا اصلاً این انگیزه و تصور که ازدواج میتواند زندگی فلاکتبار من را به بهشت تبدیل کند، همگی انگیزههای غلطی هستند. اینجاست که ورود به رابطه با چنین انگیزههایی میتواند شرایط را بسیار وخیم کند. پس اگر متوجه شدید که طرف مقابل چنین انگیزههایی دارد، کمی از رابطه با او بترسید. (مقاله “انگیزه ازدواج” را بخوانید.)
4_ وابسته بودن
فرقی ندارد خودتان وابستهاید یا طرف مقابل، حتی فرقی ندارد که به عنوان آقا در این رابطهاید یا خانم. در هر حال وجود یک انسان وابسته در رابطه میتواند شرایط را سمی میکند. بنابراین اگر میبینید که فرد مقابل دائم به شما چسبیده، همیشه زنگ میزند، اگر جایی میروید بسیار نگران است و به طور کلی احتمال میدهید که یک انسان وابسته باشد، بدانید که زندگی با او قرار است به سختی پیش برود.
5_ سلطهگر بودن
مورد بعدی که باید حین پیدا کردن یک پسر خوب برای ازدواج به آن توجه کنید، عدم وجود سلطهگری است. احتمالاً به خوبی با انسانهای سلطهگر آشنا هستید، آنهایی که دائم تلاش میکنند شما را کنترل کنند، اینکه کجا هستید، میخواهید کجا بروید، اینکه چه اقدامی برای آیندهتان انجام دهید و… . این انسانها تصور میکنند نه تنها صلاح خودشان که صلاح تمامی انسانهای دیگر را هم به خوبی میدانند!
به همین دلیل دائم در تلاش برای کنترل کردن دیگران هستند. مشکل اینجاست که همه ما انسانها کم و بیش نیاز به آزادی داریم و در بسیاری از مواقع به دلیل این کنترل شدنها، دچار احساسات بد شده و این احساسات بد و رفتاری که در پسِ آن میآید، میتواند رابطه را به طور کامل نابود کند.
6_ وجود نوسانات خلقی
اگر مشاهده میکنید که طرف مقابل یک روز بسیار انسان محترم و مهربانی است، روز دیگر به ناگهان پرخاشگری میکند و روز دیگر دچار احساسات متفاوتی میشود، بدانید که ریسک شکست در ازدواج با او بسیار بالاست.
اهمیت جلسات مشاوره پیش از ازدواج!
قبل از اینکه مقاله تمام شود یک نکته را هم یادآوری کنم، اگر تصور میکنید جلسات مشاوره پیش از ازدواج قرار نیست دردی از شما دعوا کند، احتمالاً اشتباه میکنید! در واقع در این جلسات یک متخصص طی چندین جلسه مصاحبه و به کمک چند 100 سؤال تستی میزان سازگاری و تفاهم شما را بررسی میکند و همینطور با تمرکز بر روی نکات مهم، متوجه میشود که آیا هر کدام از شما دچار اختلالات روانی، رفتارهای غیر مؤثر و مخرب و… هستید که احتمال شکست را بالا ببرد یا نه؟ با توجه به این و اهمیت بسیار زیاد موضوع ازدواج پیشنهاد میکنم به هیچ عنوان بر سر آن ریسک نکنید و چند “جلسه مشاوره پیش از ازدواج” را بگذرانید.
خلاصه: در روانشناسی چیزی به عنوان یک “دختر ایده آل برای ازدواج” یا پسر خوب برای ازدواج وجود ندارد. در واقع در روانشناسی گفته میشود که هر کسی باید با معیارهای طرف مقابل خودش همخوانی داشته باشد. اما در عین حال یکسری ویژگی رفتاری هستند که وجودشان در هر انسانی میتواند ریسک شکست رابطه با آنها را بالا ببرد. در این مقاله به آنها هم اشاره کرده و همینطور پیشنهاد اکید کردم که برای بررسی دقیقتر رابطهتان و افزایش احتمال موفقیت آن، به جلسات مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کنید.
کلام آخر
خب به انتهای مقاله رسیدیم. در این مقاله فهمیدیم که پسر خوب برای ازدواج چه کسی است و مرد ایده آل برای ازدواج کیست؟ در آخر اگر سؤال و نظری در مورد هر بخش از این مطلب داشتید در بخش نظرات آن را مطرح کنید تا متخصصان مجموعه POL به آن جواب بدهند.
۲ پاسخ
سلام
چطوری به سلطه جو بودن طرف مقابلمون پی ببریم؟
سلام دوست عزیز.
از یک سری رفتارها مشخصه. این افراد به شدت به دنبال کنترل گری، به کرسی نشوندن حرف خودشون، حتی گاها پرخاشگری در راستای رسیدن به هدف هستند.