ازدواج و تشکیل خانواده یک انتخاب است. بعضی از ما انسانها با توجه به اهداف و اولویتهایی که در زندگی داریم، تصمیم به انتخابِ ازدواج و شروع زندگی مشترک با شریک عاطفی خود میگیریم. اما آیا همه انسانها ازدواج را انتخاب میکنند؟ همانطور که میدانید جواب منفی است. اگر در یک رابطه عاشقانه هستید و به شروع زندگی مشترک فکر میکنید ولی از جانب شریک عاطفی خود تمایل یا اقدامی نمیبینید؛ محتوای این مقاله برای شما مناسب خواهد بود.
آیا فرمولی جادویی برای تشویق مردان به طرح پیشنهاد ازدواج وجود دارد؟
تصمیم داریم در ابتدای مقاله، پاسخ روشن و واقع گرایانه به این سوال را بیان کنیم. حقیقت این است که هیچ راهکار اساسی و قطعی برای ترغیب شریک عاطفی به ازدواج وجود ندارد. همانطور که در بخش مقدمه گفته شد، ازدواج یک انتخاب است و لزوما همه انسانها با این هدف وارد رابطه نمیشوند. علاوه بر این، در علم روانشناسی، تمرکز، بر شناخت و کنترل درون است؛ یعنی با هیچ دانش و علمی نمیتوان راهکاری برای کنترل شرایط بیرونی یا تغییر اهداف و انگیزههای افراد دیگر یافت.
- بیشتر بخوانید: ازدواج مجازی موفق
اما نکات و موضوعاتی درباره ازدواج وجود دارد که آگاهی نسبت به آنها، درک روشنتری به ما میدهد و رعایت این موارد میتواند موجب استحکام رابطه و اطمینان شریک عاطفی گردد. (البته همانطور که گفته شد این موارد به هیچ عنوان تضمینی برای هدایت رابطه به سمت ازدواج نیستند و توجه به آنها ممکن است صرفا در حد چند درصد کیفیت رابطه را بهبود بخشد.) برای آشنایی با این نکات، تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
نکاتی برای پاسخ به سوالِ چگونه یک مرد را به سمت ازدواج بکشانیم؟
در این بخش مواردی را بیان میکنیم که آگاهی نسبت به آنها میتواند راهنمایی کوچکی درباره سوال «چگونه یک مرد را به سمت ازدواج بکشانیم؟» باشد. قبل از شروع مطلب شما را به مطالعه مقاله «ترس مردان از ازدواج» دعوت میکنم. موضوعات مطرح شده در این مقاله میتواند پیش نیازی برای درک بهتر شریک عاطفی باشد.
۱. مشخص کردن هدف رابطه
یکی از کارهایی که به ما کمک میکند تا رابطه را با آگاهی بیشتری پیش ببریم، صحبت با شریک عاطفی درباره هدف رابطه است. اگر هدف اصلی ما از شروع رابطه عاشقانه، ازدواج است؛ میتوانیم در این باره با پارتنر خود صحبت کنیم و نظر او را درباره این موضوع جویا شویم. ممکن است در برههای از زندگی، اولویت اصلی ما شروع زندگی مشترک باشد و آمادگی ازدواج را در خودمان احساس کنیم. در این صورت رابطه با مردی که هدف متفاوتی دارد و ازدواج را اولویت اصلی زندگی خود نمیداند، ممکن است رابطه ناموفقی باشد. بنابراین مشخص کردن هدف رابطه، یکی از نکاتی است که میتواند درک بهتری به طرفین رابطه بدهد و در صورت وجود تمایز بین اولویتها،شاید ادامه رابطه بینتیجه باشد.
۲. افزایش آگاهی نسبت به رفتارهای بالغانه در رابطه
موضوع رفتار بالغانه در روابط، بسیار گسترده است و در مقالهای مجزا به آن میپردازیم. اما به طور خلاصه، بعضی از رفتارها شریک عاطفی را دلسرد میکند و رشتههای صمیمیت را از بین میبرد. به عنوان مثال وقتی به جای صحبت کردن درباره مشکلات رابطه، قهر میکنیم یا سرد برخورد میکنیم در حقیقت طرف مقابل را نسبت به ادامه رابطه و ازدواج مردد میکنیم. یا اگر درک صحیحی نسبت به ماهیت و ویژگیهای رابطه نداشته باشیم، مدام به خیال بافی درباره عشق میپردازیم و دیدن واقعیت رابطه، ممکن است در ما نوسانات خلقی ایجاد کند.
همچنین کنترلگر بودن در روابط و تمایل به وضع قوانین مختلف یکی دیگر از رفتارهای مخرب میباشد. (کنترلگری یکی از راههای کاهش اضطراب درونی است.) بنابراین میتوان نتیجه گرفت که افزایش آگاهی نسبت به روابط عاشقانه و مطالعه درباره رفتارهای بالغانه منجر به افزایش کیفیت رابطه میشود و ممکن است در شریک عاطفی، اطمینانی برای طرح پیشنهاد ازدواج به وجود آورد. دو منبع بسیار مفید و واقع گرایانه در این باره، کتاب «تکههایی از کل منسجم» و «اپیزود عشق از پادکست رادیو راه مجتبی شکوری» است.
۳. احترام قائل شدن برای حریم خصوصی شریک عاطفی
یکی از نکات مهم و تاثیر گذار در افزایش کیفیت روابط این است که بدانیم هر فرد بخشی از خودش را پنهان میکند و برای این بخش پنهان شده احترام قائل باشیم. پنهان بودن بخشی از زندگی است و ما باید در هر رابطهای به کشف خودمان بپردازیم نه دیگران. رابطه محل جست و جو، آموزش و تذکر نیست بلکه محل پذیرش و به وجود آوردن امنیت است. آدمها برای دوست داشتنی بودن و درک شدن وارد رابطه میشوند. وقتی رابطه، صمیمانه و عمیق جلو برود، صمیمیت کار خودش را انجام میدهد و آنچه که لازم است بیان میشود. بنابراین باید سعی کنیم برای حریم خصوصی شریک عاطفیمان احترام قائل باشیم و دست از کنترلگری و بازپرسی برداریم. رعایت این نکته با ایجاد حس امنیت و آرامش در پارتنر، ممکن است تمایل او را به تغییر نوع رابطه و شروع زندگی مشترک افزایش دهد.
۴. مستقل بودن
داشتن استقلال یکی از ویژگیهای مناسب و پسندیده برای زنان است. ویژگیای که منجر به ایجاد صفات مثبتی همچون اعتماد به نفس و عزت نفس میشود و روحیه را تقویت میکند. علاوه بر این مهارتهای برقراری روابط اجتماعی را بهبود میبخشد. زنان مستقل، همچنین ممکن است حس اعتماد بیشتری را به شریک عاطفی خود منتقل کنند و به او این اطمینان را بدهند که در صورت بروز مشکلات مالی یا چالشهای ناگهانی در زندگی، خودش را تنها نخواهد یافت. (منبع)
۵. برخورداری از مهارتهای حل مسئله و مدیریت اضطراب
زندگی مشترک، بر خلاف تصاویری که در فضای مجازی نشان داده میشود، چالشها و بحرانهای مخصوص به خود را دارد. گاهی ممکن است تفاوت در دیدگاهها، تعارضاتی را بین زوجها ایجاد کند یا گاهی مسائل غیر منتظره خود را نمایان کنند. در اینگونه مواقع، یکی از مهارتهای مفید و کمک کننده، مهارت حل مسئله و مدیریت اضطراب است. به طور کلی حل مسئله در زندگی مشترک شامل دو مرحله اساسی میباشد؛ مرحله اول شناسایی مسئله و مرحله دوم حل مسئله. آشنایی با این مراحل و رفتارهای مناسب در زمان بروز مسائل به حل بهتر چالشها کمک میکند.
به عنوان مثال بحثهای خسته کننده در مورد علت بروز مسئله، یک رفتار مخرب است. تلاش برای متهم کردن همسر یا تمرکز بر دلیل فرضی رفتار او، یکی دیگر از رفتارهای نامناسب در زمان بروز تعارضات میباشد. (این رفتار صرفا منجر به حالت دفاعی در همسر میشود و کمکی به حل مشکل نمیکند.) بنابراین اگر در یک رابطه عاشقانه هستیم، رفتار ما در زمان رخداد مسائل، ممکن است یکی از عوامل تعیین کننده در پیشبرد رابطه به سمت ازدواج باشد. اگر توانایی مدیریت اضطراب و برخورد بالغانه با مشکلات را نداشته باشیم، ممکن است حس عدم اطمینان را در شریک عاطفی خود ایجاد کنیم. (منبع)
کارهای ممنوع برای ترغیب شریک عاطفی به ازدواج
یک مسئله بسیار مهم، آشنایی با رفتارهای نادرستی میباشد که ممکن است به دلیل تمایل زیاد به ازدواج با شریک عاطفی، از ما سر بزند. رفتارهایی که حتی اگر به ازدواج منجر شود، ممکن است در نهایت زندگی مشترک را با مشکلاتی رو به رو کند و یک ازدواج ناموفق را رقم بزند.
۱. به دوش کشیدن تمام بار عاطفی رابطه
برای درک بهتر این موضوع، میتوانیم رابطه را مانند یک ترازو تصور کنیم. تلاشهای هر یک از طرفین برای بقای رابطه، در دو کفه ترازو قرار میگیرد. نکته مهم اینجاست که نباید برای مدت طولانی یکی از کفهها سنگینتر از دیگری باشد. تعادل بین دو کفه ترازو، باعث میشود رابطه محکم و واضح جلو برود. البته منظور از این حرف، این نیست که مدام در حال چرتکه انداختن و محاسبه تلاشهای خودمان در ازای تلاشهای طرف مقابل باشیم. بلکه هدف از بیان این نکته، افزایش آگاهی است.
اگر سعی کنیم تمام بار عاطفی رابطه را به دوش بکشیم و مدام کفه خود را سنگینتر و پایینتر نگه داریم، ممکن است با این دو پاسخ از جانب شریک عاطفی رو به رو شویم:
پاسخ اول: ممکن است تلاشهای زیاد از حد ما، طرف مقابل را به سمت منفعل بودن و فرار از مسئولیت پذیری سوق بدهد. در حقیقت این احتمال وجود دارد که شریک عاطفی با مشاهده تلاشهای ما برای بقای رابطه، مسئولیتهای خود را در قبال رشد و بالندگی رابطه فراموش کند.
پاسخ دوم: اگر در یک رابطه عاطفی، مدام رفتارهای خاصی را تکرار کنیم یا مسئولیتهای خاصی را به عهده بگیریم، این احتمال وجود دارد که به مرور، رفتارهای مذکور به وظیفه ما تبدیل شود. همچنین ممکن است در بلند مدت، توقعات شریک عاطفی افزایش یابد و ما مجبور باشیم برای بقای رابطه، مدام بر تلاشهای خود بیفزاییم.
در نتیجه حتی اگر تلاشهای افراطی برای حفظ صمیمیت و بقای رابطه به ازدواچ منجر شود، این احتمال وجود دارد که پس از ازدواج، خود را به طور دائم در حال دست و پا زدن برای حفظ رابطه ببینیم. یا مجبور باشیم دائماً به تنهایی بار عاطفی رابطه را به دوش بکشیم. بنابراین نباید فراموش کنیم که هرچهقدر هم تمایل به ازدواج با شریک عاطفیمان داریم، تعادل بین کفههای ترازو یک مسئله مهم میباشد و احتمال موفقیت در ازدواج را افزایش میدهد. (منبع: کتاب تکههایی از کل منسجم)
۲. تلاش برای بینقص به نظر رسیدن
به عنوان آخرین نکته در این بخش، میخواهیم یک موضوع بسیار مهم را یادآور شویم. تمام موارد بیان شده در بخش قبل، میتوانند با بهبود کیفیت روابط، منجر به طرح پیشنهاد ازدواج از جانب شریک عاطفی گردند اما نباید فراموش کنیم که اصل مهم و اساسی این است: «خودمان باشیم.» یعنی برای پیشبرد رابطه به سمت ازدواج، سعی نکنیم تصویری آرمانی و بینقص از خودمان نشان دهیم. در واقع، باید تلاش کنیم با تمرکز بر درون، خودشناسی و توسعه مهارتهای فردی، ویژگیهای مثبت را در وجودمان نهادینه کنیم؛ نشان دادن نقابی متشکل از ویژگیهای مثبت و بالغانه، ممکن است منجر به ازدواج شود اما پایداری و موفقیت در ازدواج را تضمین نمیکند.
علاوه بر این اگر همیشه به دنبال ارائه تصویری بی نقص از خودمان باشیم، ممکن است به بت تبدیل شویم! یعنی در ذهن شریک عاطفی به شخصی تبدیل میشویم که هیچگاه اشتباه نخواهد کرد و همواره نجاتدهنده و قابل ستایش است. بتها روزی شکسته میشوند چون آنهایی که بتها را ساختهاند در نهایت متوجه میشوند شخص مقابل هم یک انسان است با تمام ویژگیهای انسانی و نقصها و اشتباهات؛ بنابراین خشمگین میشوند و احساس ناامیدی میکنند. در یک رابطه عاشقانه سالم، عالی بودنی در کار نیست؛ پس مهم است که سعی کنیم خودمان باشیم و با ارائه تصویری واقعی از خود، احتمال موفقیت در زندگی مشترک را افزایش دهیم.
جمع بندی
در مقاله چگونه یک مرد را به سمت ازدواج بکشانیم، تلاش بر این بود که به صورت واقع گرایانه درباره ازدواج و موارد تاثیر گذار در بهبود کیفیت رابطه صحبت کنیم؛ اما همانطور که گفته شد هیچ راهکار قطعی برای تغییر شریک عاطفی و افزایش تمایل او به طرح پیشنهاد ازدواج وجود ندارد. در پایان، شما را به مطالعه مقالات «نشانههای آمادگی مردان برای ازدواج» و «مدت زمان آشنایی تا ازدواج» دعوت میکنم.
آیا تا به حال با این موقعیت رو به رو بودهاید؟
تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.
منابع:
- کتاب تکه هایی از کل منسجم
- https://www.brides.com/story/planning-the-perfect-marriage-proposal-advice
۴ پاسخ
آخه کلا آدم درونگرایی هستم. یکم برام سخته وارد گروههای جدید بشم. فکر میکنم برونگراها راحتتر باشه براشون
سلام ریحانه جان
فکر میکنم مشکل شما بیشتر از درونگرایی، بحث خجولی گری باشه 🙂
منم یه دورهای این مشکل رو داشتم
در نهایت توی محیط کارم تونستم با یه نفر آشنا بشم
چه خوب 🙂