در مقالات مختلف پل، از جمله مقاله “انگیزه های ازدواج” به ازدواج برای فرار از تنهایی به عنوان یکی از بدترین انتخابها و انگیزههای ازدواج اشاره شد! حالا در این مقاله میخواهیم به شکل عمیق به سراغ این موضوع رفته و توضیح بدهیم که واقعا چرا این انگیزه، میتواند رابطه و آینده شما را ویران کند؟!
ازدواج برای فرار از تنهایی، چرا بد است؟!
یکی از مهمترین دلایلی که باعث میشود ازدواج برای فرار از تنهایی بد باشد، این است که افرادِ درگیر آن، افراد مناسب و آماده ازدواج نیستند! در واقع آنهایی که در سن ازدواج احساس تنهایی شدیدی داشته و رضایت و حس خوشبختی کافی ندارند، ممکن است در یکی از دستههای پایین جای بگیرند و هیچ کدام از این دستهها برای ازدواج آمادگی کافی ندارند!
1_ افرادی که دچار تلههای روانی هستند
رفتار والدین و دیگر اتفاقات در دوران کودکی بعضی انسانها باعث میشود آنها دچار یکسری تلههای روانی شوند. مثلا تله رهاشدگی که باعث میشود فرد دائما در رابطه خودش از رها شدن بترسد و برای جلوگیری از این اتفاق، رفتارهای پرخاشگرانه و کنترلگرانه نشان بدهد. در واقع این عزیزان از دسته افرادی هستند که نمیتوانند روابط خوبی بسازند و به همین دلیل در اغلب مواقع تنها بوده و احساس تنهایی میکنند. پس ممکن است دلیل تنها بودن شما هم همین تلهها بوده و قطعا ورود به یک رابطه جدی با این تلهها، باعث میشود هم زندگی خودتان و هم دیگری را دچار اختلال کنید.
2_ افرادی که شکست عشقی خوردهاند
بعد از سوگ، که شکست عشقی هم نوعی سوگ در نظر گرفته میشود، افراد احساس ضعف و تنهایی زیادی دارند. آنهایی که دانش و سلامت روان کافی داشته باشند، میدانند که باید مدتی به خودشان فرصت داده و با این احساسات ناخوشایند روبرو شوند. اما آنهایی که توانایی روبرو شدن با این احساسات را ندارند، ترجیح میدهند با وارد یک رابطه شدن، روی احساسات منفیشان سرپوش بگذارند. پس اگر شما هم به تازگی دچار سوگ شده و الان از سر احساس تنهایی قصد ازدواج یا حتی وارد رابطه جدید شدن را دارید، بدانید که انتخابتان اشتباه است. بهترین انتخاب این است که به کمک یک روانشناس دوره سوگ خودتان را طی کنید. (اهمیت زیادی دارد که روانشناس مورد نظر در زمینه گذراندن سوگ، تخصص داشته باشد.)
3_ افرادی که دچار اختلالات روانی هستند
یکی دیگر از دلایل تنها ماندن یا دچار احساس تنهایی شدنِ یک انسان، میتواند این باشد که او دچار یک اختلال روانی مثل افسردگی یا اختلال دو قطبی یا… است. همانطور که در مقالات مختلف از جمله مقاله معیارهای ازدواج گفته شد، به هیچ عنوان در روانشناسی توصیه نمیشود با فردی که دچار اختلال روانی است، ازدواج کنید.
4_ افرادی که مهارت خوبی در برقراری ارتباط ندارند
بسیاری از انسانها مهارتهای کافی در ارتباطات ندارند! دستهای نمیدانند چطور یک ارتباط را شروع کنند و دسته دیگری هم نحوه حفظ کیفیت روابط را بلد نیستند. همینطور ممکن است یک نفر دچار هر دوی این مشکلات باشد. در هر حال جزو هر کدام از این دستهها هم که باشید بهتر است تا افزایش مهارتهایتان رابطهتان را آغاز نکنید.
5_ آنهایی که کمالگرا هستند!
در مورد کمالگرایی صحبت بسیار است، اما منظور ما در این مقاله آندسته افرادی است که دچار کمالگرایی منفی بوده و با مشاهده کوچکترین ایرادی در هر نفر، از او دلسرد میشوند. به همین دلیل هم هست که این افراد نمیتوانند با کسی رابطه صمیمانه برقرار کنند. پس اگر دچار این مشکل باشید، با ورود به رابطه جدید قرار است یک نفر دیگر را هم بعد از مدتی ناامید کنید.
6_ افرادی که نمیتوانند نیازهایشان را برطرف کنند!
یکی از دلایل اصلی که به خاطرش ازدواج از سر تنهایی نکوهش میشود، این است که وقتی یک نفر نمیتواند نیازهای اصلی خودش را برطرف کند، انتظار دارد دیگری و دیگران برایش این نیازها را ارضا کنند. این در حالی است که هر کسی برای ارضا کردن نیازهای خودش و نه دیگری وارد یک رابطه میشود! به زبان دیگر ازدواج مشارکتی است برای دو انسانی که میتوانند به خودی خود نیازهای خودشان را ارضا کنند، حال تصمیم دارند با قرار دادن توانمندیها و داشتههای خود در کنار یکدیگر، یک زندگی زیباتر را بسازند. به این ترتیب فردی که با نیاز تنهایی وارد رابطه شده، بعد از مدتی متوجه میشود که قرار نیست نیازش را ارضا کنند و دوباره احساس تنهایی به سراغش میآید.
چرا ازدواج برای تنهایی اشتباه است؟!
احتمالا با مطالعه مقاله تا اینجا هم به خوبی متوجه شدهاید دقیقا چرا ازدواج با هدف فرار کردن از تنهایی اشتباه است. اما به زبان ساده و به شکل خلاصه، در ادامه به دلایل اصلی اشاره میکنیم.
1_ در انتخاب عجله میکنید!
وقتی هدف اصلی فرد فرار کردن از تنهایی یا حتی دیگر موارد مثل فرار از کنترلگری خانواده باشد، قطعا قرار است دچار تصمیمات احساسی شده و در انتخابش عجله میکند. در واقع در این شرایط، شما صرفا به دنبال یک انسان جدیدی هستید که شما را از تنهایی بیرون بکشد، به همین دلیل نه به این فکر میکنید که واقعا معیارهایتان چیست، نه اینکه آیا طرف مقابل انتخاب مناسبی است و دهها مورد دیگر!
2_ سرخورده و تنها میشوید
همانطور که بالاتر هم گفته شد وقتی که وارد یک رابطه میشوید و میفهمید که کسی قرار نیست برای رفع نیازهای اساسی شما خودش را فدا کند، احتمالا دچار احساس تنهایی، حتی بیشتر از قبل میشوید. این موضوع میتواند شما را به یک انسان سرخورده تبدیل کند.
3_ دچار انتظارات غلط هستید
احتمالا شما (به عنوان کسی که قصدش فرار از تنهایی و ورود به یک رابطه است) ایدهآلی که الان در ذهنتان در مورد ازدواج دارید، یک زندگی جذاب است که قرار است لحظه به لحظه آن پر از خوشی و خوشبختی باشد. اما خب این یک انتظار غلط در مورد ازدواج است که در مقاله اشتباهات در آشنایی قبل از ازدواج هم ذکر شد. در واقع ورود به رابطه با این انتظارات غلط باعث میشود بعد از هر تعارض و مشکل و مسألهای که باعث برهم خوردن انتظاراتتان شود، رفتارهای بدی مثل رفتارهای مخرب رابطه را از خودتان نشان بدهید.
4_ ظلم به طرف مقابل!
نباید از این موضوع مهم بگذریم که وقتی شما با دانستن شرایط روحیتان وارد یک رابطه جدی میشوید، در واقع در حال ظلم کردن به او هستید. چراکه شما میدانید ریسک شکست این رابطه بسیار بالاست و عملا با این کار، بر سر زندگی یک انسان دیگر ریسک کردهاید. (اگر علاقه داشتید مقاله تفاوت هوس و دوست داشتن کمی دیدگاهتان را در مورد عشق روشنتر میکند.)
5_ شکست!
همانطور که تا اینجای مقاله هم متوجه شدید، در نهایت همه مواردی که بالاتر وجود دارد، میتواند باعث افزایش ریسک شکست رابطه شما شود و شکست خوردن در رابطه آنهم در این شرایط روحی، قطعا قرار است وضعیتتان را وخیم تر کند.
راهکار چیست؟!
دو راهکار اصلی برای فردی که در شرایط شماست، وجود دارد:
- راهکار اول اینکه به سراغ یک روانشناس رفته و به مرور و با کمک توصیههای او، یاد بگیرید که چطور از تنهایی خودتان لذت ببرید. به این ترتیب شرایط روحیتان بهبود پیدا کرده و آماده ازدواج میشوید.
- راهکار دوم هم اینکه سعی کنید ارتباطات جدیدی برای خودتان بسازید. مثلا با ثبت نام در کلاسهای ورزشی، گروهها، دورههای آموزشی و… با انسانهای جدید، مخصوصا انسانهایی با سلامت روانی بالا، ارتباط بگیرید. این کار هم به افزایش مهارتتان در ارتباطات کمک میکند و هم از لحاظ روحی توانتان را بالا میبرد. (در ضمن بهتر است در چند دوره آموزش مهارتهای ارتباطی هم شرکت کنید.)
خلاصه: ازدواج برای فرار از تنهایی به شدت در روانشناسی نکوهیده شده است! چون فردی که چنین قصدی دارد احتمالا در حال حاضر در شرایط روحی مناسبی نیست و ورودش به یک رابطه جدی، هم شرایط خودش و هم طرف مقابل را بدتر میکند. بنابراین بهتر است قبل از این کار، به سراغ یک روانشناس رفته و به کمکش یاد بگیرید چطور به احساس بهتری، حتی در تنهایی برسید.
کلام آخر
خب به انتهای مقاله رسیدیم. در این مقاله موضوع ازدواج برای فرار از تنهایی را بررسی کرده و متوجه شدیم که چرا در روانشناسی این انگیزه به شدت نکوهیده شده است. همینطور راهکارهایی برای بیرون رفتن از این احساس را مورد بررسی قرار دادیم. در آخر اگر سوال و نظری دارید در بخش نظرات آن را مطرح کنید تا روانشناسان پل پاسخگویتان باشند.