عواقب ازدواج بدون عشق

پیامد ازدواج بدون عشق

چه سوال ترسناکی، آیا ازدواج بدون عشق ختم به خیر می‌شود؟ جوابِ درست دادن به این سوال، واقعا می‌تواند زندگی انسان‌های زیادی را نجات بدهد! پس با من همراه باشید تا همه چیز را در مورد ازدواج بدون عشق از نگاه روانشناسی به شما توضیح بدهم.

نکته: در بخش دوم مقاله هم به این موضوع پرداختم که در ازدواج‌هایی که بدون عشق شکل گرفته باید چه کنیم؟!

آیا ازدواج بدون عشق کار درستی است؟

آیا ازدواج بدون عشق کار درستی است؟

یکی از مهم‌ترین ابهامات و مسائلی که در مورد این سوال وجود دارد، این است که آیا اصلا شما توانسته‌اید عشق را به درستی معنی کنید؟ ببینید، اگر منظور شما از عشق، عشق شیرین و فرهاد و لیلی و مجنون است، 2 مشکل بزرگ دارید:

اول از همه اینکه چنین عشق‌هایی در عمل وجود نداشته یا حداقل بسیار کم‌یابند. بنابراین ممکن است بخواهید منتظر تجربه کردن چنین احساسی بمانید و به این ترتیب فرصت‌های مختلف را از دست بدهید. چراکه به احتمال زیاد قرار نیست این عشق‌های داستانی را تجربه کنید.

در درجه دوم، موضوع این است که حتی اگر چنین احساسی را با کسی تجربه کنید (یا بهتر است بگویم فکر می‌کنید که تجربه‌اش می‌کنید.) احتمالا به شدت درگیر هیجانات می‌شوید! این یعنی به خاطر وجود احساسات مختلف، بخش کورتکس مغز یا همان بخش شناختی مغز، عملکردش تحت تاثیر احساسات قرار می‌گیرد. به این ترتیب بسیاری از مشکلات و مسائلی که در فرد مورد نظر وجود دارد را نمی‌بینید، یا حتی می‌بینید ولی انکار می‌کنید!

به زبان دیگر، ممکن است مثلا به عنوان خانم، متوجه شوید آقا اهل خیانت است، اما به خاطر احساسات زیادی که وجود دارد، از آن چشم‌پوشی کرده و حتی انکارش کنید. یا اینکه به عنوان آقا، متوجه شوید خانم اصلا دختر مناسب شما برای ازدواج نیست، اما باز هم به ازدواج تن بدهید!

نکته: این عادی است که الان بعد از خواندن این مثال‌ها، بگویید فقط انسان‌های نادان این کارها را می‌کنند. اما باور کنید، احساسات شدید می‌توانند به شکل عجیبی در تحریف واقعیت‌ها به شما کمک کنند!

ازدواج بدون دوست داشتن

خب، راستش را بخواهید به نظر من سوال درست این است! اینکه بپرسید آیا ازدواج بدون دوست داشتن ایرادی دارد؟!

ببینید، یکی از چیزهایی که در جلسات مشاوره پیش از ازدواج توسط مشاور بررسی می‌شود، دقیقا همین موضوع است که آیا اصلا هر دو طرف، به هم‌دیگر علاقه ای دارند؟ یعنی از نظر همدیگر، جذاب هستند یا نه؟! در واقع این خیلی انتخاب خوبی است که قبل از ازدواج به شکل منطقی اقدام به بررسی معیارهای ازدواج خودتان کرده و ببینید که آیا معیارهای‌تان با طرف مقابل هم‌خوانی دارد یا نه. اما اگر صرفا رابطه بر اساس منطق باشد و کشش و علاقه خاصی در آن وجود نداشته باشد، این موضوع کمی مشکل‌ساز می‌شود! پس با تعریف منطقی از عشق و دوست داشتن، می‌شود گفت که ازدواج بدون عشق (تمایل) کار درستی نیست.

لطفا وابستگی را با عشق اشتباه نگیرید!

“وابستگی”، اینکه به فرد مورد نظر یک وابستگی ناسالم داشته باشید، عملا باعث می‌شود دچار انواع احساسات و هیجانات مختلفی شوید که به شدت منطق‌تان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. حتی ممکن است باعث شود تصور کنید عاشق فرد مورد نظر هستید، تصور کنید نباید به معیارهای ازدواج توجه نشان بدهید و تصور کنید که قرار است این رابطه صرفا به دلیل این مثلا عشق، به موفقیت برسد!

اگر خیلی به حضور فیزیکی طرف مقابل اهمیت می‌دهید، اگر حضور نداشته باشد احساسات بد زیادی دارید، بی‌خبر بودن از آن باعث می‌شود تمرکزتان بر هم بریزد و… احتمالا وابسته هستید.

چرا نباید بدون عشق ازدواج کنیم؟

چرا نباید بدون عشق ازدواج کنیم؟

خب، ممکن است کمی با حرف‌هایی که بالاتر زدم، اینکه نباید بدون وجود علاقه و صرفا بر اساس منطق یک رابطه را شکل داد، موافق نباشید. پس در ادامه معایب و مشکلات ازدواج بدون عشق را به شما توضیح می‌دهم تا کمی به آنها فکر کنید.

1_ معیارهای منطقی، متزلزل هستند!

یکی از نکات مهمی که باید به آن توجه کنید، این است که معیارهای منطقی ازدواج متزلزل هستند. این یعنی وقتی که به خاطر وجود مواردی مثل پول، زیبایی و… ازدواج می‌کنید، باید قبول کنید که احتمال دارد هر کدام از اینها به دلیلی از بین بروند. حالا مسئله اینجاست که وقتی در رابطه علاقه و دوست داشتنی وجود نداشته باشد، به محض اینکه یکی از این موارد از بین رفت یا مقدارش کاهش پیدا کرد، ممکن است دیگر تحمل رابطه برای‌تان سخت باشد. علاوه بر این، باید بدانید در هر حال ممکن است بعد از مدتی چیزهایی مثل زیبایی یا پول، برای‌تان عادی شوند و در این شرایط باز هم عدم وجود عشق، شرایط را سخت می‌کند.

2_ حسرت لحظات خوب به دل‌تان می‌ماند

ما آدم‌ها اهل مقایسه کردن هستیم. حالا به این فکر کنید که روزی بخواهید خودتان را با یک زوج کم‌سن مقایسه کنید که لحظات خوب و رمانتیک زیادی دارند. ممکن است در این شرایط از تصمیم‌تان برای ازدواج بدون عشق، پشیمان شده و همیشه حسرت تجربه نکردن این لحظات را در دل نگاه دارید.

3_ احتمالا انگیزه صبر کردن را ندارید!

از عوامل مهمی که برای ساخت “ازدواج موفق” به آن نیاز دارید، صبر و بردباری است. مثلا اینکه در بحث‌هایی که پیش می‌آید، ناگهان از کوره در نرفته و شروع به توهین کردن نکنید، بتوانید با مشکلات زندگی بسازید، اختلافاتی که به وجود می‌آید را تحمل کرده و به مرور حل کنید و… . مسئله اینجاست که وقتی هیچ علاقه‌ای در رابطه وجود نداشته باشد، احتمالا خیلی زود خسته شده و ترجیح می‌دهید به جای صبر یا گذشت کردن، سریعا خودتان را تخلیه کرده و به رابطه آسیب بزنید. اگر نیاز به اطلاعات بیشتری داشتید مقاله “شکست ازدواج” را بخوانید.

4_ شاید مجبور شوید نقش بازی کنید

اگر طرف مقابل واقعا شما را دوست داشته باشد، ممکن است دائم مجبور باشید شما هم ماسک یک عاشق را بر صورت‌تان بزنید. قطعا بعد از مدتی این موضوع به شدت برای‌تان خسته‌کننده خواهد شد.

5_ احتمال پشیمانی بالاست

این موضوع هم بسیار محتمل است که بعد از مدتی، متوجه شوید واقعا زندگی بدون عشق آن چیزی که شما می‌خواستید، نیست. به این ترتیب از تصمیم‌تان برای ورود به این ازدواج پشیمان می‌شوید.

6_ الزامی در ایجاد احساس بعد از رابطه نیست!

درست است که ممکن است بعضی افراد بعد از ازدواج، به مرور به طرف مقابل حس و علاقه پیدا کنند. اما هیچ الزامی در این نیست! پس اگر روی این موضوع حساب کرده‌اید، بدانید در حال تحمل ریسک واقعا خطرناکی هستید.

بیشتر بخوانید:

پس عشق همه چیز است؟!

عشق و نامزدی

یکی از بدترین برداشت‌هایی که می‌شود از حرف‌های بالا داشت، این است که عشق و دوست داشتن همه چیز است و صرفا وجود آن به این معنی است که نیاز نیست به چیزهای دیگری مثل زیبایی، پول و… توجه کنید.

حالا اگر بخواهم این برداشت اشتباه را تصحیح کنم، باید اینطور بگویم: وجود احساس دوست داشتن و علاقه، یکی از چندین چیزی است که برای یک “ازدواج ایده آل” به آن نیاز دارید. پس از طرفی عدم وجودش مشکل‌ساز می‌شود، از طرف دیگر اینکه فقط همین یک معیار وجود داشته و بقیه معیارها نباشند هم مسائلی را ایجاد می‌کند.

با توجه به این، علاوه بر اینکه باید در یک رابطه احساس علاقه وجود داشته باشد، باید به معیارهای دیگری هم در آن توجه کنید. حتی اگر برای‌تان زیبایی یا همان پول اهمیت دارد، پس به آنها توجه نشان بدهید. (برای اطلاعات بیشتر مقاله اهمیت زیبایی در ازدواج را بخوانید.)

خلاصه: اگر تعریف‌تان از عشق، یک رابطه به شدت رمانتیک و عشق‌های لیلی و مجنون است، اتفاقا ازدواج بدون این عشق انتخاب بهتری است! چراکه چنین عشق‌هایی (که در واقع احتمالا عشق نیستند.) باعث می‌شود صرفا چشم‌تان را روی واقعیت‌ها بسته و با چشم بسته ازدواج کنید. 

از طرفی ازدواج بدون داشتن هیچ تمایلی به طرف مقابل، انتخاب خوبی نیست و می‌تواند در آینده مشکل‌ساز شود. بهترین و ایده‌آل‌ترین حالت، این است که هم تمایل و دوست داشتن وجود داشته باشد و هم به طور دقیق میزان تفاهم‌تان را بررسی کنید. برای کاهش ریسک ازدواج پیشنهاد می‌کنم حتما جلسات مشاوره پیش از ازدواج را بگذرانید.

آیا باید از ازدواج بدون عشق خارج شویم و طلاق بگیریم؟!

خب، به سراغ بخش بعدی مقاله برویم. بسیاری از افراد با این هدف این مقاله را می‌خوانند که ببینند باید با رابطه‌شان چه کنند؟ رابطه‌ای که در آن عشقی وجود ندارد!

جلسات زوج درمانی

می‌توانم مثل بسیاری از مقالات در سطح وب، یک‌راست به سراغ چند راهکار رفته و بگویم که مثلا یک محیط جذاب ایجاد کنید، فلان کارها را با هم امتحان کنید و… تا دوباره عاشق هم شوید! اما خب هم من و هم بسیاری از شما می‌دانیم که چنین چیزهایی در اغلب مواقع کارایی ندارد. چرا؟ چون جواب این سوال که آیا باید از رابطه بدون عشق خارج شد یا نه، به شرایط شما برمی‌گردد!

  • مثلا ممکن است رابطه‌تان عملا از دست رفته و الان هم دچار خیانت، دروغ و… شده باشید. در این شرایط واقعا دوباره ساختن رابطه کار غیر ممکن یا حداقل سختی است.
  • در عین حال احتمال دارد اینکه احساس می‌کنید در رابطه عشقی نیست، از عدم صمیمیت باشد و این صمیمیت را بتوانید دوباره به رابطه هدیه بدهید.
  • یا… .

به همین دلیل است که بهترین پیشنهاد برای چنین رابطه‌ای، این است که به جلسات “زوج درمانی” مراجعه کنید. طی این جلسات مشاور ابتدا وضعیت رابطه شما را، آن شکلی که واقعا هست نه آنطور که صرفا شما قضاوتش کرده‌اید، بررسی می‌کند. بعد به این موضوع می‌پردازد که چقدر این رابطه شانس موفقیت دارد و سپس برای اخذ تصمیم درست، چه تصمیم به جدایی باشد و چه تصمیم به بهبود رابطه، کمک‌تان می‌کند.

خلاصه: اگر در یک رابطه بدون عشق هستید، از طرفی احتمال دارد این رابطه را بتوانید بهبود بدهید و از طرف دیگر ممکن است از همین حالا هم رابطه از بین رفته باشد. پس نمی‌شود برایش یک نسخه همگانی نوشت. بهترین انتخاب این است که به سراغ جلسات زوج درمانی رفته و اجازه بدهید مشاور به شکل دقیق رابطه‌تان را بررسی کند.

کلام آخر

خب به انتهای مقاله رسیدیم. در این مقاله موضوع ازدواج بدون عشق را بررسی کردیم و فهمیدیم که چنین رابطه‌ای آیا سرانجام خوبی دارد؟ همینطور به این موضوع پرداختیم که اگر در یک رابطه و ازدواج بدون عشق هستیم باید چه کنیم؟ در آخر اگر سوال و نظری دارید در بخش نظرات منتظر شما عزیزان هستم.

فرهاد معمار صادقی

فرهاد معمار صادقی

در نوشتن این مقاله، از روانشناس مجموعه پل، فرهاد معمار صادقی کمک گرفته شده است. برای آشنایی بیشتر با روانشناس، کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *