راستش را بخواهید، روانشناسی نسبت به موضوع ازدواج با همسر گذشته، کمی بدبین است! اجازه بدهید اینطور بگویم، در روانشناسی بعضی ازدواجها از همان ابتدا منع میشوند. مثلاً ازدواج با انگیزههای غلطی مثل دلسوزی یا مرهم گذاشتن روی سوگ. همینطور گفته میشود بعضی رابطهها ریسک شکست بالایی داشته و نیاز است به آنها توجه زیادی شود. مثلاً “ازدواج با اختلاف سنی زیاد”! در عین حال بعضی ازدواجها هم حساسیت زیادی ندارند. مثلاً ازدواج با همسن.
اما در مورد ازدواج با همسر گذشته، نظر روانشناسی چیزی بین منع کردن و حساسیت بالاست! یعنی به شدت نسبت به آن بدبین است و در عین حال به طور کامل هم منعش نمیکند! چرا؟ در ادامه با خواندن مقاله متوجه خواهید شد.
سؤالاتی که باید قبل از ازدواج دوباره با همسر سابق بپرسید!
در جلسات مشاوره پیش از ازدواج، روانشناس برای اینکه بگوید آیا این رابطه دوباره ریسک شکست زیادی خواهد داشت یا نه، یکسری سؤال را مطرح میکند. اولین سؤال این است:
1_ چرا راهکارتان طلاق بوده؟
اول از همه این موضوع بررسی میشود که آیا طلاق گرفتن از طرف شما دو نفر، یک انتخاب هیجانی بوده یا اینکه قبل از آن، تمامی راهکارها انجام شده و جوابی نگرفتهاید؟!
اگر هر دو طرف تلاششان را برای ساخت یک ازدواج موفق کردهاند، مثلاً گذراندن جلسات مشاوره طلاق، گفتگو، دورهها و… اما باز هم رابطه به جایی نرسیدهاند، احتمالاً برقراری دوباره این رابطه انتخاب خوبی نیست.
اما اگر تصمیم به طلاق ناگهانی و هیجانی بوده، شاید اندکامیدی باشد. البته بعد از آن روانشناس به بررسی این موضوع میپردازد که چرا اینقدر سریع تصمیم هیجانی گرفتهاید و مهارتهای لازم برای مدیریت هیجانات را به شما آموزش میدهد.
2_ دلیل جدایی چه بوده؟
خب، در قدم بعدی دلیل جدایی بررسی میشود. اینجا مشاور پیش از ازدواج، نظرش را بر اساس جواب شما ارائه میکند! اجازه بدهید مثال بزنم:
ممکن است طلاق بر سر یک موضوع بنیادی و مهم بوده باشد که هیچ کدام از طرفین توانایی تغییرش را ندارند. مثلاً در بحث تفاهم در ازدواج، یکی از نکات مهم این است که هر کدام از طرفین چقدر نیاز به آزادی دارند؟ به عنوان نمونه یک نفر آنقدر نیاز به آزادی دارد که حتماً باید ماهانه چند روز با دوستان یا حتی به تنهایی به گردش برود. اما نفر دیگر به شدت به بودن کنار یک همراه و خانواده نیازمند است و اصلا نمیتواند بیرون رفتن همسرش بدون خودش را تحمل کند. با توجه به اینکه نیاز به آزادی یکی از موضوعات بسیار مهم و زمینهای بوده و اصولاً در روانشناسیامیدی به تغییرش نیست، اگر دلیل جداییتان اختلاف بر سر همین نیاز بوده باشد، روانشناس میگوید احتمال شکست دوباره رابطه بالاست. اما اگر موضوعات مورد اختلاف اینقدر زمینهای و غیر قابل تغییر نبوده باشند، باز جایِامید هست.
3_ آیا واقعاً علاقهای به هم دارید؟
ویلیام گلسر در تئوری انتخاب، از چیزی به نام “دنیای مطلوب” صحبت میکند. به زبان ساده این مفهوم میگوید: ((تصویری از هر چیزی یا کسی یا مکانی یا… که یک یا چند نیاز از نیازهای اساسی انسان را برآورده کند، یا اینکه فرد فکر کند که یک یا چند نیازش به آن وسیله ارضا میشود، در آلبومی ذهنی ذخیره میشود که آن را دنیای مطلوب میگوییم. مثلاً اگر به فلان ورزش علاقه دارید، به این خاطر است که این ورزش نیازهایی مثل نیاز به آزادی، تفریح و دیده شدن شما را ارضا کرده و الان تصویری از این ورزش در دنیای مطلوب شما قرار گرفته. در عین حال این نکته هم گفته میشود که ممکن است یک فرد به دلایلی، تصویری را از دنیای مطلوب خودش حذف کند.
حالا سؤال بعدی در مورد ازدواج با همسر قبلی این است که آیا هر دو طرف هنوز یکدیگر را در دنیای مطلوب هم دارند؟ یا اتفاقات بدی مثل خیانت کردن، بدرفتارهای و… باعث نشده تصویر آنها از دنیای مطلوب هم حذف شود؟ در صورتی که تصاویر این افراد از دنیای مطلوب هم بیرون رفته باشد، تقریبا از سرگیری رابطه محال و غیرممکن است. مثلا در بعضی شرایط افراد صرفاً به خاطر فرزندان قصد بازگشت به رابطه را دارند که خب این موضوع باید بهشکل تخصصی توسط روانشناس بررسی شود. چراکه ممکن است دوباره رابطه شکل بگیرد اما با توجه به عدم وجود علاقه، به جای بزرگ کردن فرزندان در یک محیط امن، هر روز آنها را در یک فضای وحشتآور همراه با دعوا و جنگ بزرگ کنید که خب قطعاً چنین چیزی نه به نفع شماست و نه فرزندان.
4_ چه مدتی از طلاق شما گذشته؟
نکته بعدی که مورد توجه قرار میگیرد، این است که چه مدتی از طلاق شما گذشته؟ اگر مدت کمی گذشته باشد خب احتمالاً دو طرف تغییر زیادی نکرده و دوباره قرار است همان آدمها بر سر زندگی قبلی رفته و با همان مشکلات روبرو شوند. پس بهتر است این ازدواج دوباره سر نگیرد. اما اگر مدت زیادی گذشته، تغییراتی حاصل شده و حتی هر دو برای تغییر رفتارشان تلاش کردهاند، امیدها بیشتر میشود.
بعد از اینها، دوباره روز از نو!
حالا بیایید فرض کنیم جوابهایی که به سؤالات بالا دادید، همگیامیدوارکننده بود! یعنی هم به نظرتان تلاش کافی برای با هم ماندن نکردهاید، هم دلیل جداییتان موضوعات زمینهای نبوده، هم هنوز به همدیگر علاقه دارید و هم مدت زیادی از جداییتان گذشته. در این شرایط، باید دقیقاً مثل یک دختر و پسر که به تازگی قصد ازدواج دارند، جلسات “مشاوره پیش از ازدواج” را بگذرانید! هدف از این جلسات دو چیز است:
1_ بررسی ریسک شکست
اول از همه، مشاور سعی میکند با گذراندن چندین جلسه مصاحبه و همینطور به کمک چند صد سؤال تستی، بفهمد که انگیزه شما از ازدواج چیست؟ در چه مسائلی تفاهم دارید و کجا با هم به اختلاف میخورید؟ بعد از این است که مشاور میتواند به شما بگوید که چقدر این ازدواج ریسک شکست دارد و چقدر احتمال موفقیتش بالاست.
2_ آموزش
بخشی از جلسات مشاوره پیش از ازدواج، چه وقتی قرار به ازدواج باشد و چه وقتی تصمیم ازدواج منتفی شود، به آموزش میگذرد! مثلاً برای افرادی که قرار است ازدواج کنند، آموزش مهارتهای ضروری و مهمی مثل حل تعارض و مدیریت هیجانات و… در نظر گرفته میشود
خلاصه: ازدواج دوباره با همسر، یکی از حساسترین تصمیماتی است که میتوانید در رابطهها بگیرید و به همین دلیل، روانشناسی هم به این موضوع به شدت بدبین است. اما خب اگر همه چیز به درستی پیش برود، روانشناس متوجه شود که هر دو واقعاً شانسی برای با هم بودن دارید، حاضرید تغییر کنید، انگیزهتان مناسب است و… احتمال دارد به شما بگوید که میتوانید با هم یک ازدواج موفق بسازید و برای افزایش احتمال موفقیت، مهارتهایی را هم به شما آموزش بدهد.
کلام آخر
خب، در این مقاله موضوع مهم و حیاتی ازدواج با همسر گذشته را بررسی کردیم و فهمیدیم که در چه حالتی میتوان امید داشت که این رابطه به یک رابطه موفق تبدیل شود. در آخر اگر سؤال و نظری دارید در بخش نظرات آن را مطرح کنید تا روانشناسان مجموعه پل به شما پاسخ بدهند.