از زمانی که اولین زخم جدایی یعنی خروج از رحم مادر و متولد شدن را تجربه میکنیم، در مسیر جستجوی همان اتصال عمیق قرار میگیریم. خاطره آن ارتباط عمیق و امن با مادر، در ناخودآگاه ما انسانها ثبت شده است. روابط مختلف را امتحان میکنیم، رابطه خانوادگی، دوستانه و … اما آن رابطه عمیق و اتصال امن کجا و این روابط جدید کجا. بنابراین پاسخ را در تجربه ارتباط با معشوق مییابیم؛ پس به دنبال نیمه گمشده یا همان دیگریِ شگفت انگیز میگردیم.
هنگامی که او را ملاقات میکنیم و اولین تپشهای عاشقانه در وجودمان جریان مییابد، احساس خوشبختی و شوق به ما انگیزهای قوی تزریق میکند. اما قسمت تلخ داستان کجاست؟ آنهنگام که عشق خود را بروز میدهیم و پاسخ «نه» دریافت میکنیم… آیا این تنها سناریو و پایان تلخ برای داستان جستجوی ماست؟ خیر. سناریوی بعدی میتواند شروع رابطه عاشقانه و شکست در برقراری رابطه سالم باشد. یکی از انواع روابط ناسالم، تحت عنوان «عشق یک طرفه»، ممکن است عاشق و معشوق را به مرور خسته و دلزده کند. در این مقاله درباره رابطه و عشق یکطرفه به طور مفصل صحبت خواهیم کرد.
- بیشتر بخوانید: تفاوت عشق و دوست داشتن
عشق یک طرفه چیست؟
ممکن است فکر کنیم عشق یک طرفه، فقط زمانی رخ میدهد که احساسات خود را به معشوق بیان کنیم و پاسخ «نه» بشنویم یا حتی ابراز علاقهای صورت نگیرد و از عدم علاقه معشوق به خودمان آگاه باشیم؛ اما این عبارت معنای گستردهتری دارد. علاوه بر حالتهای ذکر شده، ممکن است در رابطه عاشقانه باشیم اما تلاشهای ما برای حفظ رابطه با تلاشهای طرف مقابل، برابر نباشد؛ این نوع از رابطه نیز، رابطه یک طرفه تلقی میشود.
اگر رابطه را مانند یک گیاه تصور کنیم، هنگامی که تمام مسئولیت نگهداری از این گیاه بر عهده یکی از طرفین باشد و دیگری نسبت به رشد و سرسبزی آن احساس مسئولیت نداشته باشد، در حقیقت رابطهای یک طرفه در جریان است. بنابراین گاهی باید از دور به رابطه عاشقانه خود نگاه کنیم؛ فارغ از تمام احساساتی که به شریک عاطفیمان داریم، گیاه رابطه را مورد بررسی قرار دهیم و در صورت مشاهده نشانه های عشق یک طرفه، در مورد ادامه رابطه با آگاهی و تفکر بیشتری تصمیم گیری کنیم.
نشانه های عشق یک طرفه…
و اما نشانه عشق یک طرفه چیست؟ چگونه باید آن را شناسایی کنیم؟ در این بخش مواردی که ممکن است نشانه رابطه یک طرفه باشد را بیان میکنیم. اما توجه به یک نکته الزامی میباشد؛ مشاهده هر یک از موارد زیر در رابطه، لزوماً به معنای یک طرفه بودن آن نیست. همانطور که سرفه کردن الزاماً نشانه ابتلا به ویروس نیست و میتواند ناشی از حساسیت فصلی باشد!
۱. یک ارتباط عمیق، قوی و معنیدار را احساس نمیکنید
اولین و مهمترین نشانه عشق یک طرفه میتواند فقدان رابطه عمیق احساسی باشد. رابطه مانند یک کودک است که با شروع رابطه متولد میشود؛ طبیعیست که بعضی از روزها، کودک رابطه بیمار، خسته، ناکام یا اندوهگین باشد. یا ممکن است به دلایل خاصی برای دورهای طولانیتر شرایط متعادل رابطه، نامتعادل شود. اما باقی ماندن در هر یک از این حالتها برای مدت طولانی و بدون دلیل منطقی، نیاز به توجه و بررسی دارد. در نتیجه اگر کودک رابطهتان در بستر بیماریست و آثاری از بهبود در او نمییابید، یکی از علتها میتواند وجود ویروس عشق یک طرفه باشد. رابطه محل امنیت و آرامش است؛ محلی برای دوست داشته شدن، مورد احترام بودن و دریافت عشق اصیل. آیا در رابطه کنونی خود این حسها را دریافت میکنید؟
یکی از راهکارهایی که میتواند رشتههای صمیمیت را احیا کند و به رابطه عمق ببخشد، انجام دادنِ باهمِ کارهاست. در روز زمانهایی را به انجام کارهای مورد علاقهتان همراه با شریک عاطفی بپردازید؛ به عنوان مثال باهم به پیاده روی بروید، فیلم تماشا کنید، آشپزی کنید و … اگر علت بیماری کودک رابطه، از بین رفتن رشتههای صمیمیت باشد، این راهکار میتواند عمق و صمیمیت را احیا کند. اما اگر دلیل بیماری عشق یک طرفه باشد، ممکن است بهبودی حاصل نشود.
۲. از رابطه احساس خستگی میکنید
اگر وقتی همسرتان از خانه خارج میشود احساس آرامش میکنید ممکن است درگیر یک رابطه یک طرفه باشید. علت چیست؟ چون فردی که درگیر این نوع رابطه است مدام برای حفظ و سلامت رابطه تلاش میکند (یا برای شروع رابطه، اگر هنوز پاسخ مثبتی دریافت نکرده باشد.) و در مقابل تلاشی نمیبیند؛ در نتیجه عشق یک طرفه به مرور میتواند فرد را دچار فرسودگی جسمی و روانی کند. هنگامی که مدام برای حفظ رابطه تقلا میکنید، دور شدن از شریک عاطفی مانند استراحت یا وقفهای بین تقلا کردنهاست و موجب آرامش میشود.
۳. تنها کسی هستید که همیشه عذرخواهی میکنید
تعارض، بخش طبیعی در هر رابطهای است. با این حال در روابط سالم، فردی که باعث تعارض میشود، رفتار خود را مورد بررسی قرار میدهد و برای درست کردن اوضاع، عذرخواهی میکند. اگر صرف نظر از اینکه چه کسی مقصر بوده است، همیشه مسئولیت عذرخواهی بر عهده شماست، میتوان به وجود رابطه یک طرفه شک کرد. مطمئنا شما کسی نیستید که در همه مواقع اشتباه میکند. اینطور نیست؟
۴. تنها کسی هستید که فداکاری میکنید یا میبخشید
یکی دیگر از نشانه های عشق یک طرفه این است که همیشه فرد فداکار شمایید. اگر شما هستید که شغل خود را رها کردهاید، محل زندگی خود را تغییر دادهاید، بخشی از اهدافتان را کنار گذاشتهاید و فرد مقابل هیچ فداکاری برای بقای رابطه انجام نمیدهد، لازم است زمانی را به بررسی رابطه اختصاص دهید. در حقیقت نکته اصلی برای شناسایی عشق یک طرفه، نابرابری تلاشهای طرفین رابطه است.
برای درک بهتر، اگر رابطه را مانند یک ترازو در نظر بگیریم، باید به طور میانگین، کفهها مقابل یکدیگر باشند. هرگاه برای مدت طولانی، کفه شما پایینتر بود، به یک طرفه بودن رابطه شک کنید. (البته ممکن است شریک عاطفی تحت شرایط خاصی باشد که برای دورهای مسئولیت حفظ رابطه بر عهده شما قرار بگیرد. شناسایی رابطه یک طرفه، به بررسی نیاز دارد.)
۵. شما تمام برنامهها را انجام میدهید
وقتی در یک رابطه عاشقانه هستید، به مسائلی برخورد میکنید که نیازمند برنامهریزی هستند؛ به عنوان مثال، تصمیمگیری برای محل و زمان مسافرت یا برنامهریزی برای انجام فعالیتهای مورد علاقهتان با شریک عاطفی و … اما در این مورد هم رعایت اصل تعادل اهمیت دارد. مسئولیت تصمیمگیری و برنامهریزیهای ذکر شده، همواره نباید بر عهده یکی از طرفین رابطه باشد.
اگر همیشه شما هستید که مسئولیت برنامهریزی را بر عهده دارید و معمولا عدالت در اینباره رعایت نمیشود، ممکن است در بلندمدت سنگینی مداوم این مسئولیت را بر شانههای خود احساس کنید. بنابراین هرچند که همه افراد تصمیمگیرنده یا برنامهریزِ خوبی نیستند اما واگذاری مداوم مسئولیتها به یکی از طرفین رابطه، میتواند یکی از نشانه های عشق یک طرفه باشد.
۶. برای رفتار همسرتان بهانههای زیادی میآورید
گاهی رابطه خود را زیر ذرهبین بگذارید؛ آیا همیشه در حال ارائه توجیههای گوناگون برای رفتار شریک عاطفیتان هستید؟ چهقدر از جملات توجیهی استفاده میکنید؟ جملاتی مانند «همسرم به دلیل حجم کاری زیاد، نتوانست در مهمانی شرکت کند.» یا «به خاطر کار زیاد خسته است و به همین علت برای صرف زمان با کیفیت با من انرژی ندارد.» یا «دغدغه شغلی فراوانی دارد، به همین دلیل، کم صحبت و بیحوصله شده است.»
البته که تمام این شرایط ممکن است به وجود بیاید و کاملاً هم منطقی و درست باشد اما نکته مهم در میزان استفاده از جملات توجیهی است. اگر همیشه خود را در حال ساختن توجیههای متفاوت میبینید، شاید لازم باشد کمی دقیقتر درباره رابطه خود تفکر کنید یا برای احیای پویایی در رابطه، با شریک عاطفیتان گفتگو کنید.
۷. تامین هزینههای مالی در رابطه نابرابر است
وقتی در رابطه، یک نفر بیشتر از دیگری برای تأمین هزینهها انرژی و زمان صرف میکند؛ ممکن است ناهمواری ایجاد شود. گفتگو درباره هزینههای موجود و تعیین برنامه مالی مورد تایید طرفین، میتواند به افزایش وضوح و استحکام در رابطه کمک کند. البته در بسیاری از مواقع میزان درآمد یکی از طرفین رابطه بیشتر از دیگریست؛ بنابراین پرداخت هزینههای بیشتر توسط فرد مذکور منطقی به نظر میرسد. منظور از این مورد، برابری مطلق در تامین هزینهها نیست بلکه هدف اصلی ایجاد شفافیت در نقش مالی هر یک از طرفین رابطه است. صحبت در این باره و رسیدن به توافق، میتواند به سلامت رابطه کمک کند.
۸. اغلب در رابطه احساس ناامنی میکنید
نشانه ناامنی در رابطه چیست؟ وقتی یکی از طرفین، هرکاری انجام میدهد تا طرف مقابل به او احساس نیاز داشته باشد، در حقیقت احساس ناامنی کرده است. به بیان دیگر، فرد مذکور سعی میکند با ایجاد حس نیاز در شریک عاطفی، جای پای خود را در رابطه محکم کند و به این طریق از تداوم رابطه اطمینان حاصل میکند. در روابط سالم، عشق اصیل و صمیمت علت اصلی استحکام رابطه است نه نیاز یکی به دیگری. بنابراین هرگاه دلایل ناسالمی برای تداوم رابطه خود یافتید، احتمال وجود عشق یک طرفه را نیز در نظر بگیرید.
۹. گفتگوی سالم ندارید
گفتگوی سالم و درک متقابل، دو عنصر مهم و اساسی رابطه هستند. اگر با شریک عاطفیتان به سختی صحبت میکنید و نسبت به حرفها یا درخواستهای عاطفی یکدیگر بیتوجه هستید، علل خروج رابطه از مسیر صحیح را بررسی کنید. از بین رفتن رشتههای صمیمیت یا عشق یک طرفه، میتواند دلایلی برای انحراف از مسیر باشد.
چه عواملی باعث ایجاد عشق یک طرفه میشود؟
در بخش قبل نشانههای رابطه یک طرفه را بیان کردیم. اما چه عواملی باعث ایجاد این نوع رابطه میشود؟ برای آشنایی با علل ایجاد عشق یک طرفه، تا پایان این بخش با ما همراه باشید.
۱. ارتباط ضعیف
هنگامی که یکی از طرفین رابطه، احساس کند شنیده نمیشود و به طور مداوم در برابر درخواستهای عاطفی خود پاسخ «نه» دریافت کند، به مرور احساس خستگی و دلزدگی میکند و از تلاش برای رابطه، استعفا میدهد! راه حل کجاست؟ گفتگوی سالم و ارتباط قوی. سعی کنید رشتههای صمیمیت را مستحکم کنید و درباره مشکلات رابطه با یکدیگر حرف بزنید. نگهداشتن علل دلخوری در ذهن، قهر کردن، کمرنگ شدن و … نمونههایی از ارتباط ناسالم میباشند. در نتیجه تلاش کنید درباره مسائل مختلف صحبت کنید و اینگونه رابطه را در مسیر سالمی پیش ببرید.
۲. ناامنی
درباره ناامنی در بخش قبل توضیح دادیم. راهکار چیست؟ انسانها روابط عاشقانه را آغاز میکنند تا دوست داشته شوند و مورد احترام قرار بگیرند. شریک عاطفیتان را از این حسهای زیبا محروم نکنید. با هر روشی که برایتان راحتتر است، به او بگویید دوست داشتنیست؛ در کنار تمام ضعفهایش. به او احترام بگذارید و حس امنیت و آرامش را در رابطه برقرار کنید. اجازه ندهید شریک عاطفی برای تجربه حس امنیت به پناهگاهِ تلاش برای بینقص بودن پناه ببرد.
۳. مشکلات فردی
گاهی ریشه مشکلات، فراتر از رابطه بین دو فرد است و به مشکلات درونی هر فرد برمیگردد. ممکن است یکی از طرفین رابطه درگیر مشکلاتی درونی یا مقطعی مثل افسردگی، کمالگرایی، استرس مالی، اضطراب و … باشد. راهکار مناسب در اینگونه مواقع میتواند مراجعه فرد به روانشناس و تلاش برای حل تعارضات درونی باشد.
۴. رفتار منفعلانه
بارها و بارها در مقالات گوناگون به این موضوع پرداختهایم. هردو طرف رابطه باید برای رشد و بالندگی عشق و صمیمیت تلاش کنند. هرگاه یکی از طرفین به سمت انفعال و واگذاری مسئولیت به فرد دیگر پیش برود، رابطه از مسیر سالم خارج میشود. این نکته را در نظر داشته باشید و به مسئولیتهای خود در قبال رابطه فکر کنید.
بیشتر بخوانید:
آیا میتوان عشق یک طرفه را نجات داد؟
همیشه پیشگیری بهتر از درمان است و باید سعی کنید با افزایش آگاهی نسبت به رابطه و افزایش رشتههای صمیمیت، از ایجاد مشکلات جدی جلوگیری کنید. اما اگر به هر دلیلی رابطه و عشق به شریک عاطفی یک طرفه شد، راهحلهایی برای رفع این مشکل وجود دارد. (هرچند ضمانتی بر اثرگذاری راهکارها نیست و در موارد جدیتر شاید تنها راهحل مراجعه به روانشناس باشد.) در ادامه به طور مختصر این موارد را توضیح میدهیم.
- صحبت کنید و گوش دهید:
همانطور که موارد قبل گفته شد، هیچ چیز مثل گفتگوی سالم و ارتباط قوی، نمیتواند رابطه را نجات دهد. با شریک عاطفی خود صحبت کنید، درگیریهای ذهنی یا مشکلات رابطه را مطرح کنید و سپس صحبتهای او را بشنوید. از او نیز بخواهید رنجشها و مسائل ایجاد شده را در ذهن تلنبار نکند و به او ثابت کنید که شنونده خوبی برای صحبتهایش هستید. (خوشبختانه مهارتهای ارتباطی سالم، قابل یادگیری است و اگر در این زمینه ضعیف هستید، به یادگیری این مهارت بپردازید.)
- رفتار طرف مقابل را بپذیرید:
اصل دوم پذیرش است. معمولا برای تغییر کردن انسانها محدودیتهایی وجود دارد و نمیتوان انتظار تغییرات خیلی زیاد داشت. به عنوان مثال اگر شریک عاطفی فردی درونگرا و کمحرف است، واقع بین بودن و پذیرش این ویژگی به شما کمک خواهد کرد و از انتظارات غیر واقع بینانه جلوگیری میکند. بنابراین پذیرش یکدیگر میتواند به درک بهتر منجر شود. (البته که منظور از این مورد پذیرش مطلق و همه جانبه نیست. گاهی لازم است قدمهایی برای تغییر برداشت.)
- درمان را امتحان کنید:
ممکن است راهحل اصلی، خودشناسی و مراجعه به روانشناس باشد. گاهی باید آگاهی خود را افزایش دهیم و به رفع مشکلات درونی و شناخت رابطه بپردازیم.
- با مهربانی به رابطه پایان دهید:
همانطور که در مورد دوم گفته شد، پذیرش نباید مطلق باشد. اگر تمام تلاش خود را برای احیای رابطه انجام دادید و پاسخی حاصل نشد، شاید تنها راه باقیمانده، پایان رابطه باشد. (البته در ابتدا تمام تلاش خود را برای رفع مشکلات انجام دهید؛ نه برای فرد مقابل، بلکه برای خودتان. تا در آینده وقتی دفترِ رابطه پایان یافته را ورق زدید اما و اگر ها شما را به دام خود سرزنشی و پشیمانی گرفتار نکند.)
جمع بندی
رابطه عاشقانه پیچیدهاست. گاهی به خاطر مشاهده تصاویر آرمانی و رویایی از عشق، نسبت به سختیها و پیچیدگیهای آن آگاهی نداریم. یا ممکن است در دام مقایسه گرفتار شویم و باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی اطرافیان بسنجیم. به عنوان نکته آخر میخواهم بگویم افزایش آگاهی همیشه راهگشا است. اگر روزانه زمانی را به این موضوع اختصاص دهیم، خیلی بهتر با مشکلات برخورد میکنیم.
تا به حال در رابطه یک طرفه بودهاید؟
نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.
منابع:
- https://www.talkspace.com/blog/one-sided-relationship/
- کتاب تکههایی از کل منسجم