در این مقاله میخواهم موضوع دخالت والدین در ازدواج را از 2 زاویه بررسی کنم! اول از همه این رفتار والدین را ریشهیابی کنیم تا بفهمیم واقعا مشکل اصلی چیست؟ در درجه دوم هم به نحوه کاهش تعارضات و شاید کاهش دخالت آنها بپردازیم. با من همراه باشید.
دخالت والدین در ازدواج؛ دلیل چیست؟!
احتمالا این بخش از مقاله کمی برایتان خستهکننده است! چراکه مطمئنم از بسیاری از افراد دیگر هم شنیدهاید که خب خانوادهتان چون به فکر شما هستند، در تصمیماتتان دخالت میکنند! اما در هر حال باید این قسمت را بخوانید تا کمی بهتر بتوانید این تعارض را از بین ببرید.
ببینید، والدین اصولا تلاش دارند به زور فرزندان خودشان را خوشبخت کنند و مشکل اینجاست که اغلب تصور میکنند فرزندانشان صرفا با طی کردن مسیری که خودشان میدانند، خوشبخت خواهند شد! البته که نباید تجربههای ارزشمند والدین را کماهمیت بدانیم، مخصوصا که آنها در بسیاری از مواقع به خاطر تجربه زیاد پیشنهادات درستی به فرزندان میدهند. اما مشکل اینجاست که به طور کلی اغلب ما انسانها نه علاقه داریم کسی زندگیمان را کنترل کند و نه خیلی با اینکه در کارهایمان دخالت کنند رابطه خوبی داریم.
پس از طرفی خانوادهها به دلیل تفاوت در سلیقه، نگرش، داشتن تجربههای متفاوت و… میخواهند فرزندان خودشان را چه در مورد ازدواج و چه دیگر موارد مثل تحصیل و… کنترل کنند و از طرف دیگر، فرزندان علاقهای به نصیحتها و کنترلگری خانواده نشان نمیدهند. اینجا سرآغاز بحثها خواهد بود!
دلایلی باعث دخالت والدین در ازدواج میشود
احتمالا یکی یا چند تا از این موارد ریشه رفتار والدین شما و سعیشان در کنترل کردن شما برای ازدواج است:
- تصور میکنند باید با فردی ازدواج کنید که هیچ مشکلی نداشته و همه چیز تمام باشد.
- از تجربه خودشان یا اطرافیان و تکرار آن برای شما نگرانند.
- تصور میکنند الگوهای منفی همیشه تکرار میشوند. مثلا اگر دختر عمویتان با دوست پسرش ازدواج کرده و طلاق گرفته، فکر میکنند این اتفاق برای شما هم رخ میدهد.
- ترجیح میدهند به جای صحبت با شما، صرفا به افکار و قضاوتهای خودشان توجه کنند.
- تفاوتها را نمیبینند.
- به شما به دلیل تصمیمهای اشتباه گذشته، اعتماد ندارند.
- لجبازی میکنند!
- انسانهای کنترلگری هستند.
نتیجه این رفتار والدین چیست؟
یکی از نکات مهمی که دانستنش به والدین کمک میکند کمی رفتار بهتری در پیش بگیرند، این است که بفهمند برعکس چیزی که تصور میکنند، رفتارشان نتیجه خوبی ندارد! در حالی که آنها تصور میکنند با کنترل کردن فرزندان در حال تغییر تصمیماتشان هستند، واقعیت این است که در چنین شرایطی:
- اول از همه شکاف بین والدین و فرزندان به شدت بیشتر شده و نهتنها بر سر این موضوع که بر سر موضوعات دیگر هم تعارضات شدیدی به وجود میآید که دیگر قابل حل نباشد.
- در درجه دوم هم ممکن است کنترل دائم و شدید فرزندان، در نهایت باعث شود آنها تصمیمات مخربی بگیرند که به طور مستقیم، هم به خانواده و هم خودشان آسیب میزند. مثلا تصمیم به فرار، ازدواج پنهانی و… .
دخالت والدین در ازدواج را چه کنیم؟
خب، از دیدگاه منطقی من و شما متوجه شدیم که این رفتار والدین درست نیست. به این موضوع در مقالات مختلفی مثل مقاله با مادرم بر سر خواستگارم مشکل دارم، مقاله جلوگیری از ازدواج فرزند و… اشاره کردم. اما حالا بیایید ببینیم واقعا راهکار چیست؟ باید در مقابل این کنترلگریها چه رفتاری از خودمان نشان بدهیم؟
1_ دست از لجبازی بردارید
میدانم دست از لجبازی برداشتن کار سختی است! مخصوصا وقتی متوجه شوید که خانوادهتان هم در حال لجبازی کردن با شما هستند! اما نکته اینجاست که هر عقل سالمی میداند با لجبازی نمیشود تعارضها را حل کرد. بنابراین در قدم اول باید لجبازی را کنار بگذارید. همین کار حتی شاید باعث شود آنها هم کمتر با شما لجبازی کرده و تا حدودی اختلافتان کاهش پیدا کند.
2_ اعتمادشان را جلب کنید
همانطور که بالاتر گفتم، ممکن است دلیل مخالفت آنها با ازدواج شما این باشد که قبلا با تصمیمهای غلط مداوم و مختلف، باعث شدهاید تصور کنند هنوز انسان بالغی نیستید. پس در قدم بعدی شاید بهتر باشد کمی از رفتارهای تکانشی و ناگهانی دور شده، تصمیمهای بهتری برای زوایای زندگیتان، مثل تحصیل، شغل یا حتی رفتارهای درون خانه بگیرید تا کمی اعتمادشان به شما جلب شود. البته قطعا این مسیر طولانی خواهد بود. پس انتظار نداشته باشید بعد از 1 هفته همه چیز تمام شود.
3_ به جلسات مشاوره پیش از ازدواج بروید
یکی از بهترین انتخابهایی که دارید، این است که به جلسات مشاوره پیش از ازدواج بروید! چرا؟
اول از همه طی این جلسات میزان تفاهم شما در مسائل مختلف، اختلاف سنی و دهها چیز دیگر مورد بررسی قرار میگیرد. به این ترتیب مشاور به شما میگوید که واقعا چقدر شما 2 نفر برای ورود به یک رابطه جدی ازدواج، بالغ بوده و چقدر احتمال موفقیتتان بالاست. پس در درجه اول متوجه میشوید که آیا واقعا برای هم مناسبید یا نه؟
در درجه دوم، وقتی که مشاور این موضوع را تایید کند که شما میتوانید زندگی موفقی داشته باشید، میتوانید از او درخواست کنید در یک یا چند جلسه با والدینتان دیدار داشته و به شکل منطقی به آنها توضیح بدهد که واقعا این ازدواج آنطور که آنها فکر میکنند، خطرناک نیست. احتمال اینکه والدین شما به حرف یک مشاور گوش بدهند، بسیار بیشتر است.
4_ از یک بزرگتر منطقی کمک بگیرید
احتمالا تا الان به اندازه کافی خودتان تلاش در تغییر نظر خانواده کردهاید. پس شاید بهتر باشد این بار از یکی از بزرگترهای فامیل یا کسی که نظرش برای خانوادهتان قابل احترام است کمک بگیرید. البته در درجه اول باید خود او را راضی کنید که تصمیمتان درست و منطقی است.
لطفا به خودتان هم شک کنید!
بعد از همه اینها، باید یک نکته مهم دیگر را هم یادآوری کنم. بالاتر به این نکته اشاره کردم که در هر حال گاهی تجربه والدین واقعا ارزشمند است و نباید به آن بیاعتنایی کرد. با توجه به این، حتی اگر به طور قطعی مطمئنید رابطهتان با فرد مورد نظر قرار است به جای خوبی برسد، کمی به خودتان شک کنید!
یادتان باشد آمار طلاق در ایران حدود 33 درصد است. این یعنی از هر 3 زوجی که روزی جای شما قرار داشته و تصور میکردهاند قرار است بعد از ازدواج زندگی گل و بلبلی داشته باشند، یک زوج طلاق گرفتهاند! با توجه به این، کمی بیشتر با فرد مورد نظر صحبت کنید. شاید جواب دادن به این سوالات تا حدی بتواند آینده را برایتان روشن کند. (اگر دوست داشتید مقاله معیارهای ازدواج موفق را هم بخوانید.)
- آیا واقعا رابطه خوبی دارید؟ یا دائم در حال بحث و تعارضید؟ میدانید که احتمالا بعد از ازدواج این تعارضها به شدت زیاد میشوند؟!
- اگر ادعای عاشق بودن دارید، آیا واقعا در این رابطه هم صمیمیت، هم تعهد و مسئولیتپذیری و هم تمایل وجود دارد؟ (مقاله ازدواج بدون عشق را بخوانید.)
- تا الان در مورد استانداردها و ایدهآلهایتان با هم حرف زده اید؟ اینکه بعد از ازدواج در خانه چند متری زندگی کنید؟ ماهانه هر نفر چقدر هزینه کند؟ و… .
- در مورد سنتی یا مدرن بودن ازدواج صحبت کردهاید؟ اینکه رابطهتان با حقوق برابر زن و مرد (مدرن) است یا به شکل سنتی؟ به این فکر کردهاید که خانم قرار است چقدر از هزینههای خانه را پرداخت کند و آقا چه نقشهایی دارد؟ (مقاله “تفاوت ازدواج سنتی و مدرن” را بخوانید.)
- به این فکر کردهاید که طرف مقابل چه مشکلاتی در رفتار دارد؟ نکند امید داشته باشید که بعد از ازدواج تغییر رفتار بدهد و بهبود پیدا کند؟
- چقدر اختلاف سنی دارید؟ اگر بیشتر از 6/7 سال است بدانید کمی شرایط خطرناک است.
- در مورد اختلاف مذهبی، طبقاتی و… بررسیهای لازم را انجام دادهاید؟
- به این فکر کردهاید که قرار است بعد از ازدواج چقدر با خانوادههای یکدیگر رابطه داشته باشید؟
- چقدر در مورد مسائل مالی با هم روشن صحبت کردهاید؟
البته بهترین انتخاب برای داشتن یک ازدواج موفق، این است که به سراغ جلسات مشاوره پیش از ازدواج رفته و اجازه بدهید مشاور به شکل تخصصی رابطه شما را بررسی کند. در جلسات مشاوره پیش از ازدواج تمامی موارد بالا و بسیاری از دیگر نکات، بررسی میشود.
خلاصه: دخالت والدین در ازدواج اصولا نتیجه خوبی ندارد، چون از طرفی فاصله بین خانواده و فرزند اضافه شده و از طرفی هیچ کدام از طرفین علاقهای به صلح و حل تعارض نشان نمیدهند. در این شرایط شاید بتوانید با ایجاد چند تغییر، کاری کنید که خانواده تا حدودی نسبت به شما تغییر نظر بدهند.
کلام آخر
خب به انتهای مقاله رسیدیم. در این مقاله دخالت والدین در ازدواج را بررسی کردیم، فهمیدیم ریشه این رفتار چیست و چطور باید در مقابل آن واکنش نشان بدهیم؟ در عین حال به چند نکته مهم اشاره کردم که باید قبل از ازدواج به آنها توجه کنید.