جلوگیری از ازدواج فرزند؛ کار درست چیست؟

جلوگیری از ازدواج فرزند

شاید برای‌تان جالب باشد بدانید که تلاش برای جلوگیری از ازدواج فرزند توسط والدین، صرفا مختص ایران نیست و در کشورهای خارجی هم گاها به مشکلی میان اعضای خانواده تبدیل می‌شود. اما خب در ایران به خاطر یک‌سری هنجارها و قوانین، این تعارض در اغلب مواقع به یک فاجعه تبدیل می‌شود! در هر حال، به عنوان والدین آیا واقعا جلوگیری از ازدواج فرزند، انتخاب خوبی است؟ در ادامه این سوال را از نگاه روانشناسی جواب می‌دهم. در ضمن اگر به عنوان فرزندی که قصد ازدواج دارید در این صفحه هستید، بهتر است به سراغ مقاله دخالت والدین در ازدواج بروید.

جلوگیری از ازدواج فرزند؛ درست یا غلط؟

جلوگیری از ازدواج فرزند؛ درست یا غلط؟

اول از همه اینکه باید ببینیم فرزند شما چند سال دارد؟ اگر سن او کمتر از 18 است، خب احتمالا باید بیشتر مراقب خودش و تصمیمش باشید! اما خب در اغلب مواقع مشکل مورد نظر با فرزندان بزرگ‌تر از 18 سال به وجود می‌آید. ببینید، به طور کلی اینکه بخواهید فرزندان را به انجام دادن یا ندادن کاری اجبار کنید، یعنی کنترل‌گری می‌کنید و این رفتار، در روانشناسی منع می‌شود. بنابراین تلاش‌تان برای اجبار کردن یک یا چند انسان بالغ، کار درستی نیست!

 

 

پس کار درست در مورد ازدواج فرزندان چیست؟

خب، اول از همه باید به این سوال جواب بدهیم؛ رابطه شما با فرزندتان به چه شکلی است؟ در واقع جواب این سوال ارتباط زیادی با این موضوع دارد که آیا قرار است تلاش‌تان در تغییر نظرش، نتیجه داشته باشد یا نتیجه عکس بدهد! در هر حال، اگر همین الان هم رابطه خیلی خوبی ندارید، به احتمال زیاد تلاش‌تان ناموفق خواهد بود. اگر رابطه‌تان خوب است، می‌توانید امیدوار به تغییر نظرش (نه الزاما جلوگیری از او!) باشید. اما چطور؟

1_ با او صحبت کنید

مهم‌ترین قدمی که باید در این مسیر بردارید، این است که با او یک گفتگوی امن داشته باشید. قبل از شروع هم بدانید که اگر رابطه‌تان از قبل با تعارضات و مشکل روبرو است، احتمال دارد فرزندتان تصور کند مثل همیشه با هدف دعوا به سراغش رفته‌اید و واکنش بدی نشان بدهد. اما این شما هستید که اینجا باید صبوری کرده و طوری رفتار کنید که احساس امنیت کند. این گفتگو باید چند ویژگی بسیار مهم داشته باشد:

  • به هیچ عنوان او را تحقیر نکنید! جملاتی مثل اینکه تو احمقی، بچه‌ای، نمی‌فهمی و… .
  • به هیچ عنوان گذشته‌اش را به رخش نکشید. اینکه در گذشته هم تصمیمات غلط زیادی داشته‌ای و… .
  • به او دستور ندهید! نگویید حق نداری، نمی‌توانی، نباید و… .
  • او را تهدید نکنید. اینکه اجازه نمی‌دهم یا نمی‌توانی. یادتان باشد ممکن است لجبازی کردن او اثرات بسیار بدتری از ازدواجش با فرد نامناسب داشته باشد!

اما چه رفتاری در این گفتگو نشان بدهیم؟

  • اول از همه باید نشان بدهید کسی هستید که دلسوز اوست، نه یک انتقادگر یا کنترل‌گر.
  • بسیار مهم است که لحن دوستانه‌ای داشته باشید.
  • حتی شاید نیاز باشد به خاطر رفتارهای گذشته‌تان از او عذرخواهی کنید. (ممکن است اینقدر مهربانی هم نتواند باعث شود او با شما نرمی کند! پس باز هم باید صبر داشته باشید.)
  • به او نگویید که طرف مقابل انسان بدی است، به او بگویید بابت انتخابش نگران هستید.
  • از احساس‌تان بگویید. اینکه مدتی است واقعا احساس نگرانی زیادی دارید.
  • بعد از این، شواهد بیاورید! شواهدی که باعث شده تصور کنید واقعا فرد مورد نظر، انتخاب خوبی نیست.

2_ شواهد!

یک نکته مهم در مورد شواهد وجود دارد؛ اینکه ممکن است شواهد شما واقعا منطقی نباشند!

  • مثلا اینکه به فرزندتان بگویید صرفا به این‌خاطر که قبلا با فرد مورد نظر دوست بوده، قرار است در رابطه‌اش شکست بخورد.
  • یا اینکه صرفا چون خانواده طرف مقابل کمی ثروتمندتر/فقیرتر از شما هستند، رابطه‌شان به شکست می‌انجامد. (مقاله اهمیت تناسب اقتصادی در ازدواج را بخوانید.)

در واقع بیان کردن این شواهد غیر منطقی شاید باعث شود دوباره رابطه‌تان تیره و تار شود. پس احتمالا بهتر باشد قبل از گفتگو با فرزندتان، به یک جلسه “مشاوره روانشناسی” بروید و اجازه بدهید مشاور کمی شما را در این زمینه راهنمایی کند. یا اگر به این جلسات نمی‌روید، شواهدتان را به شکلی بیان نکنید که باعث ناراحت شدنش شود. در هر حال فرزند شما الان به طرف مقابل خودش احساس دارد.

البته ایده بهتر این است که صرفا فرزندتان را به همراه فرد مورد نظرش به مشاوره پیش از ازدواج هدایت (نه اجبار!) کنید. در این جلسات مشاور با بررسی دقیق و جزئی موضوعات مختلف، میزان احتمال شکست و موفقیت رابطه‌شان را سنجیده و به شکل منطقی با آنها صحبت می‌کند.

3_ شنیدن!

یکی دیگر از نکات مهم این است که بعد از بیان کردن شواهدتان، نظرات فرزندتان را به شکل فعالانه بشنوید. یعنی نه دائم وسط صحبتش بپرید، نه طوری رفتار کنید که انگار حرف‌های غیر منطقی می‌زند. باید خودتان را مشتاق شنیدن نظراتش بدانید.

4_ تجربیات

یکی دیگر از راهکارهایی که در این مسیر مذاکره دارید، این است که مثل یک مشاور و به شکل دوستانه، از تجربیات خودتان یا دیگران برای فرزندتان بگویید. شاید این موضوع کمی باعث شود بیشتر نسبت به تصمیمش، فکر کند. البته اگر تجربیات شما را رد کرد، نباید پافشاری کنید.

نتیجه؟!

می‌دانم که در نهایت می‌خواهید به خواسته‌تان یعنی جلوگیری از ازدواج فرزندتان برسید، اما باید یک نکته را قبول کنید. اینکه این یک فرآیند مذاکره است و هیچ فرمولی وجود ندارد که الزاما شما را به نتیجه دلخواه برساند! اگر اینطور بود احتمالا اینقدر میان کشورها مذاکرات طولانی شکل نمی‌گرفت یا اینقدر پدر و مادرها با فرزندان و حتی با خودشان مشکل نداشتند. بنابراین ممکن است نتیجه تمام این تلاش‌تان، نتیجه دلخواه نباشد. مخصوصا که در اغلب مواقع نه شما و نه فرزندتان، مهارت‌های مهمی مثل حل مسئله، “حل تعارض” و… را ندارید. اما نکته اینجاست که در حال حاضر مسیری بهتر از این مسیر در مقابل پای‌تان نیست. البته اگر در این مذاکره صرفا کمی او را به فکر بیاندازید هم به موفقیت بزرگی رسیده‌اید. بنابراین اگر به نتیجه دلخواه نرسیدید، ناگهان رفتار تکانشی از خودتان نشان ندهید که باعث شود دوباره لجبازی کند.

چرا جلوگیری از ازدواج فرزند اشتباه است؟

چرا جلوگیری از ازدواج فرزند اشتباه است؟

خب، احتمالا بعد از همه اینها در ذهن‌تان بگویید که من اصلا نمی‌توانم قبول کنم که فرزندم با فردی که مورد تایید من نیست ازدواج کند و اجازه نمی‌دهم این ازدواج شکل بگیرد. اگر اینطور است، اجازه بدهید در مورد مشکلات و معایب جلوگیری از ازدواج فرزند صحبت کنم.

1_ احتمالا نمی‌توانید کنترل‌ کنید

اول از همه مخصوصا اگر فرزندتان متولد دهه 70 و 80 است، خودتان به خوبی می‌دانید که توانایی زیادی در کنترلش ندارید! پس تمامی تلاشی که شما می‌کنید، صرفا کمی خواسته او را به تعویق می‌اندازد و در مقابل رابطه‌تان را به شکل عجیبی تیره می‌کند.

2_ ممکن است آنها را به لجبازی بکشانید

مورد بعدی که احتمالا تا الان هم تجربه‌اش را داشته‌اید، لجبازی‌های عجیب فرزندان است. متاسفانه بسیاری از والدین بدون توجه به اینکه خراب شدن رابطه‌شان باعث می‌شود فرزندان بیشتر ترغیب به لجبازی شوند، صرفا در مقابل خواسته آنها مقاومت می‌کنند. این لجبازی‌ها ممکن است به تصمیمات ابلهانه‌ای مثل تلاش برای خودکشی، مصرف مواد مخدر، فرار و… ختم شود.

3_ اجازه بدهید مسئولیت تصمیمات‌شان را بر عهده بگیرند

یادتان باشد طرف مقابل شما در عین اینکه فرزندتان است، یک انسان بالغ است! پس اجازه بدهید خودش به تنهایی با تبعات تصمیمش روبرو شود. در این مسیر شما صرفا می‌توانید به عنوان یک راهنما و مربی، تجربیاتی را در اختیارش بگذارید. حالا اگر رابطه‌تان خراب شود، احتمالا دیگر به همین تجربیات‌تان هم بی‌توجه خواهد بود و نمی‌توانید کوچک‌ترین کمکی هم به او بکنید.

نکته: منظور از راهنمایی، مثلا این است که به او بگویید فلان کتاب در زمینه روانشناسی، می‌تواند در انتخاب معیارهای ازدواج کمکش کند. یا اینکه جلسات مشاوره پیش از ازدواج تا حد زیادی ریسک شکست‌شان را کاهش می‌دهد و… .

4_ قبول کنید که همه تقصیرها بر گردن او نیست!

زمانی که با او به تعارض می‌خورید و رفتارهای بدی به شما نشان می‌دهد، یادتان باشد احتمالا بخشی از این رفتارهای ناموثر و پرخاشگرانه او، به خاطر کوتاهی خودتان در تربیت موثر اوست! پس همه چیز را بر گردن او نیندازید و سعی کنید کمی درکش کنید.

بپرسید آیا حاضرید مسئولیت شکستش را بر عهده بگیرید؟!

یک سوال از خودتان بپرسید، همانطور که الان می‌خواهم او را مجبور به انجام کاری کنم که مطابق میل من است، اگر در رابطه بعدی‌اش با شکست روبرو شود، آیا من حاضرم مسئولیت شکست‌های او را به طور همه‌جانبه بر عهده بگیرم؟ مالی، احساسی و… . احتمالا نه! پس اجازه بدهید خودش مسئول شکست و موفقیتش باشد.

خلاصه: اگر فرزندتان بیشتر از 18 سال سن دارد، جلوگیری از ازدواج فرزند انتخاب بدی است. مخصوصا که به احتمال زیاد تلاش‌تان برای کنترل کردنش در این شرایط، نتیجه‌ای نخواهد داشت یا حتی ممکن است با ترغیبش به لجبازی، باعث شود تصمیم‌های ابلهانه‌ای مثل فرار از خانه، خودکشی و… بگیرد. در همین حین می‌توانید به عنوان یک پدر یا مادر بالغ، رابطه خوبی با او شکل بدهید و تا حدی که در توان‌تان است، برای بهبود زندگی‌اش به او کمک کنید. در ضمن اگر فرزندتان دوست داشت (نه اجباری) او را به جلسات “مشاوره پیش از ازدواج” ببرید تا ریسک شکست ازدواج‌شان را کاهش بدهید.

کلام آخر

خب به انتهای مقاله رسیدیم. در این مقاله موضوع جلوگیری از ازدواج فرزند را بررسی کردیم و فهمیدیم که آیا واقعا این تصمیم، نتیجه‌ای دارد؟ آیا این تصمیم عاقلانه‌ای است؟ به عنوان والدین چه انتخابی در این زمینه داریم؟ در آخر اگر سوال و نظری دارید در بخش نظرات آن را مطرح کنید تا روانشناسان مجموعه پل به سوال‌تان پاسخ بدهند.

منابع:

فرهاد معمار صادقی

فرهاد معمار صادقی

در نوشتن این مقاله، از روانشناس مجموعه پل، فرهاد معمار صادقی کمک گرفته شده است. برای آشنایی بیشتر با روانشناس، کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *