اولین افرادی که پس از تولد با آنها آشنا شدهایم، اعضای خانواده هستند. به عنوان تکهای از وجود پدر و مادر متولد میشویم و در کانون خانواده رشد میکنیم. ارتباط عمیق و ناگسستنی بین ما و این انسانهای عاشق و حمایتگر شکل میگیرد؛ ارتباطی که حتی با تعارض یا اختلاف نیز در گوشهای از وجود ما تا پایان عمر باقی خواهد ماند.
اما با ورود به دوران بزرگسالی، عاشق میشویم و محبوب دیگری مییابیم که فارغ از ارتباط خونی، نسبت به او عشق و احساساتی عمیق و متفاوت پیدا میکنیم. سپس تصمیم میگیریم زندگی مشترک را آغاز کنیم و اینجا میتواند نقطهای برای جدایی از خانواده باشد. این جدایی چگونه خواهد بود؟ در این مقاله به موضوع جدایی از خانواده بعد از ازدواج میپردازیم و درباره این تجربه صحبت میکنیم. تا پایان با ما همراه باشید.
جدایی از خانواده بعد از ازدواج، دشوار خواهد بود؟
این پرسش به اندازه سوال «دروغ گفتن کار اشتباهی است یا نه؟» پاسخ روشن و واضحی دارد! مسلماً جدایی از خانواده تا حدی دشواری خواهد داشت؛ به ویژه در خانوادههای ایرانی که معمولاً اعضای خانواده وابستگی بیشتری به یکدیگر دارند. اما در علم روانشناسی گفته میشود که برای جدایی از خانواده، مشکل شدید یا خاصی نباید وجود داشته باشد و اگر فرد، دشواری زیادی را تجربه میکند، علت این وابستگی بیش از حد، باید بررسی شود.
افرادی که شخصیت مستقلی دارند، بالغ و مسئولیت پذیر هستند و متکی به نفس میباشند، این مرحله را با حداقل دشواری یا دلتنگی طی خواهند کرد و برای آنها جدایی از خانواده تجربه سختی نخواهد بود. (به طور کلی، این موضوع برای دختر خانواده، ممکن است با دشواری بیشتری همراه باشد؛ زیرا در خانوادههای ایرانی، کسب استقلال بیشتر به فرزند پسر آموزش داده میشود و دخترها با شعار «تو مسئول وظایف داخل منزل هستی و به استقلال نیاز نداری.» تربیت میشوند.) اما چه دلایلی میتواند موجب وابستگی بیش از حد فرزند به خانواده باشد؟ در بخش بعدی تعدادی از این علتها را بررسی میکنیم.
دلایل وابستگی زیاد به خانواده و ناتوانی در مستقل شدن
به طور کلی، تربیت نادرست والدین، منشا وابستگی بیش از حد میباشد. در حقیقت اکثر دلایل ذکر شده در این بخش، به دوران کودکی و رفتار والدین باز میگردد. آگاهی نسبت به این علتها، میتواند گامی برای شروع تغییرات و افزایش استقلال باشد.
۱. والدین هلیکوپتری، فرزندانی وابسته تربیت میکنند.
-
والد هلیکوپتری به چه معناست؟
معنای واژه «والدین هلیکوپتری» از خود کلمه قابل دریافت است؛ یعنی والدینی که در تمام شرایط مثل هلیکوپتر در کسی از ثانیه پرههای خود را روشن کرده و وارد ماجرا میشوند! بیایید با رسم شکل، این نوع والدین را ترسیم کنیم! مادری که بالای سر فرزندش ایستاده است و انجام تکالیف او را کنترل میکند، پدری که در بحث و دعوای فرزندش با کودکی دیگر همچون اژدها وارد میشود و به دفاع از فرزندش میپردازد، مادری که تمام فعالیتهای روزانه کودکش را برنامهریزی میکند و همیشه او را تحت کنترل دارد، والدی که با دوستی خاله خرسه (!) همه مسئولیتهای شخصی فرزندش را بر عهده میگیرد تا کودکش دچار سختی نشود و … نمونههایی از والدین هلیکوپتری هستند.
-
این شیوه تربیتی چه عواقبی به دنبال خواهد داشت؟
اینگونه پدر و مادرها معمولاً به خاطر عشق و علاقه بیش از حد، کودکانی وابسته تربیت میکنند، عزت نفس فرزندان خود را کاهش میدهند و نسبت به عواقب رفتار خود آگاهی ندارند. افرادی که تحت تربیت والدین هلیکوپتری بزرگ میشوند در آینده با مشکلات زیادی رو به رو خواهند بود؛ توانایی تصمیمگیری پایینی خواهند داشت، عدم وجود عزت نفس آنها را در برقراری روابط درست دچار مشکل خواهد کرد (همانطور که در مقاله عزت نفس پایین در رابطه بیان شد.) و مجموع این دلایل به اضطراب، افسردگی و وابستگی منجر میشود.
اگر تحت تربیت والدین اینچنینی بودهایم، باید برای قطع زنجیره تربیت اشتباه و افزایش آگاهی تلاش کنیم؛ زیرا الگو گرفتن از شیوه تربیتی والدین و ناآگاهی نسبت به عواقب آن، میتواند فرزندان با را نیز ما مشکلات مشابهی رو به رو کند.
۲. اعتماد به نفس پایین، میتواند یکی از دلایل وابستگی زیاد باشد.
صداهای ذهنی در افرادی که با مشکل کمبود اعتماد به نفس رو به رو هستند اینگونه است: «تو هنوز برای پذیرفتن این مسئولیت جدید آماده نیستی.»، «نمیتوانی از عهده وظایف و دغدغههای زندگی مشترک، بر بیایی.»، «اگر زندگی مشترک به خاطر ضعفهای من خراب شود چطور؟» و … . این گفتگوهای ذهنی موجب میشود فرد نسبت به شروع زندگی مشترک، ترس و اضطراب زیادی احساس کند؛ پس سعی میکند برای فرار از اضطراب ایجاد شده، در پناهگاهِ وابستگی به والدین پنهان شود. در نتیجه کمبود اعتماد به نفس (که میتواند یکی از نتایج مورد قبل باشد.) ما را برای جدایی از خانواده بعد از ازدواج با مشکل مواجه خواهد کرد.
۳. ترس از مسئولیت، مانعی بر سر راه استقلال است.
در پادکست رواق و کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال، گفته میشود که یکی از ترسهای وجودی ما انسانها، ترس از آزادیست. پس اکثر ما برای فرار از این ترس، از مکانیزم دفاعیِ عدم مسئولیت پذیری (یا مسئولیت ناپذیری!) استفاده میکنیم. زندگی مشترک، با مسئولیتهای زیاد و دغدغههای بزرگتری نسبت به دوران تجرد همراه است؛ در نتیجه این احتمال وجود دارد که فرد به دلیل ترس از مسئولیتهای بزرگتر، تمایلی به جدا شدن از خانواده نداشته باشد و یا پس از جدایی از خانواده با مشکلات زیادی درگیر شود.
علاوه بر ترسهای وجودی، اگر در دوران کودکی مسئولیت پذیری را یاد نگرفته باشیم، علاقهای به مستقل شدن نخواهیم داشت. گاهی لازم است والدین به فرزند خود یاد بدهند که همیشه آنها مسئول کارهای فرزندشان نخواهند بود و با تعیین مسئولیتهای کوچک عزت نفس و استقلال کودک را افزایش دهند.
۴. ناتوانی در تصمیمگیری، یکی از دلایل مهم وابستگی میباشد.
تمام موارد ذکر شده در این بخش، به نوعی مکمل و مرتبط به یکدیگر هستند. ناتوانی در تصمیمگیری نیز، یکی از آثار عزت نفس پایین است و میتواند ناشی از شیوه تربیت والدین هلیکوپتری باشد. زندگی مشترک پر از تصمیمگیریهای مهم و بزرگ است؛ تصمیمگیری برای خرید خانه، نحوه تامین هزینهها و چگونگی دخل و خرج، تصمیمگیری برای بچهدار شدن و … . در نتیجه اگر فرد توانایی تصمیمگیری پایینی داشته باشد، احتمالا برای جدا شدن از خانواده و شروع زندگی مستقل، دچار اضطراب خواهد شد.
۵. والدین وابسته، از جدا شدن فرزندان هراس دارند.
ممکن است فرد در طول زندگی خود برای کسب استقلال تلاش کرده باشد و شخصیت مستقل و مسئولیت پذیری داشته باشد اما وابستگی زیاد والدین، جدایی از خانواده را با مشکل مواجه کند. گاهی والدین، پس از ازدواج فرزندانشان با سندروم «آشیانه خالی» مواجه میشوند؛ این سندروم پس از ازدواج آخرین فرزند شدیدتر خواهد شد. چرا؟ چون ترس از مرگ را در آنها بیدار میکند و پس از استقلال فرزندان خود را به حقیقت مرگ نزدیکتر مییابند. علاوه بر این، ترس از تنهایی نیز میتواند بر میزان وابستگی بیفزاید و والدین برای فرار از ترس از تنهایی سعی میکنند به فرزندانشان وابسته باشند و آنها را هم وابسته نگه دارند.
دلایل ذکر شده، ۵ علت اصلی برای ناتوانی در جدایی از خانواده بعد از ازدواج است و دلایل دیگر میتواند زیرمجموعهای از موارد بیان شده باشد.
درمان وابستگی
اولین قدم برای درمان وابستگی، شناسایی دلایل ایجاد آن است. در بسیاری از مواقع شخصیت وابسته، نه فقط در ازدواج که در سایر موقعیتهای زندگی نیز مشکلات زیادی ایجاد میکند؛ بنابراین شناسایی علتها و تلاش برای رفع آنها بسیار بااهمیت است. اما باید بدانیم که شاید تشخیص ریشه وابستگی به کمک فرد متخصص مثل روانشناس یا روانکاو نیاز داشته باشد.
اگر تمام تلاش خود را برای افزایش عزت نفس و کسب استقلال انجام میدهید و به نتیجه نمیرسید، احتمالاً باید ریشه مشکلات را برطرف کنید. صحبت با فرد متخصص، شناسایی زخمهای دوران کودکی و علل وابستگی، به ما کمک میکند تا روند بهبود و درمان را بهتر و سریعتر طی کنیم.
پس از تشخیص دلایل، موارد زیر میتواند راههای فرعی برای رفع مشکل وابستگی باشد:
- افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس، ما را برای مستقل شدن آماده خواهد کرد. شناسایی تواناییها، تعیین مسئولیتهای کوچک و برنامهریزی برای انجام آنها، تمرین خود شفقتی و دوستی با آدم درونی، راههایی برای افزایش عزت نفس هستند.
- میتوانیم فعالیتهای مورد علاقهمان را کشف و ساعاتی از روز را به آن بپردازیم. انجام کارهای مورد علاقه، به افزایش عزت نفس و مسئولیت پذیری نیز کمک میکند.
- گاهی مشکل اصلی ناشی از ناتوانی در نه گفتن است. پس یادگیری مهارت نه گفتن، ما را مستقلتر میکند و میتواند وابستگی نسبت به دیگران را کاهش دهد.
- سعی کنیم با تنهایی دوست شویم! شاید چون تجربه تنهایی نداشتیم یا یاد نگرفتهایم که چگونه با تنهایی کنار بیاییم، جدایی از خانواده را دشوار میدانیم.
- فعالیتهایی که حس اعتماد به نفس را افزایش میدهد، به کاهش وابستگی و متکی بودن به خود کمک میکند؛ مثل تلاش برای استقلال مالی، ورزش کردن، فعالیتهایی که با حس خلق کردن همراه است و …
جمع بندی
به پایان مقاله «جدا شدن از خانواده بعد از ازدواج» رسیدیم. به عنوان کلام آخر میخواهم بگویم تلاش برای ساختن یک شخصیت مستقل بسیار مهم و ارزشمند است. استقلال، کیفیت زندگی و عزت نفس را افزایش میدهد و صرفاً نباید به عنوان یک ویژگی مثبت برای مردها تلقی شود. زنان مستقل میتوانند میتوانند روابط عاشقانه باکیفیتتری را تجربه کنند و در فرزند پروری ارزشهایی مثل استقلال و مسئولیت پذیری را به فرزندان خود آموزش دهند. مطالعه مقالات «مهارتهای لازم برای ازدواج» و «نشانههای آمادگی زنان برای ازدواج» میتواند مکملی برای این موضوع باشد.
آیا تا به حال تجربه مستقل شدن از خانواده را داشتهاید؟ این تجربه برای شما تا چه میزان دشوار بوده است؟
نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.