روان رنجوری چیست؟

روان رنجوری چیست؟

آدم‌های بزرگ ریسک می‌کنند! اما نه بر سرِ سلامت روان و زندگی‌شون…

مراقب باش داری سرِ چی قمار می‌کنی…

روان رنجوری چیست و چه علائمی دارد؟ روان رنجوری می‌تواند یکی از ویژگی‌های شخصیتی باشد و همان‌طور که از معنای واژه مشخص است، افراد دارای این ویژگی، تمایل زیادی به رنجاندن روان خود دارند. تشخیص روان رنجوری در سطح خودآگاه می‌تواند دشوار باشد چون مانند گرگی در لباس بره است! یعنی ممکن است فرد روان رنجوری را با تمایل به پیشرفت و قدرت اشتباه بگیرد؛ غافل از این‌که تلاش او برای کسب قدرت و برتری، تلاش سالمی نیست و منجر به فرسایش روان می‌شود. در این مقاله به طور مفصل درباره روان رنجوری، چگونگی تشخیص آن و راه‌هایی که می‌تواند به کاهش این مشکل کمک کند، صحبت می‌کنیم.

جدول محتوا پنهان

روان رنجوری چیست؟

روان رنجوری به معنای درگیری زیاد با افراد اضطراب آور است.

همه ما در موقعیت‌های گوناگون زندگی، احساس اضطراب را تجربه می‌کنیم؛ حین مصاحبه شغلی، پس از مواجهه با یک اتفاق ناگهانی، فکر کردن به آینده و … می‌تواند هیجان اضطراب را بیدار کند. اما افرادی که درگیر روان رنجوری یا اضطراب اساسی هستند، به طور افراطی خود را با احساسات منفی و اضطراب‌آور درگیر می‌کنند. یا به بیان دیگر، مانند یک آهن‌ربا هرچیزی که باعث ایجاد اضطراب می‌شود را جذب می‌کنند و روان خود را می‌رنجانند. افراد روان رنجور نسبت به تنش‌های محیطی بسیار حساس و آسیب‌پذیر هستند و کوچک‌ترین مشکلات، می‌تواند برای آن‌ها تهدید یا مسئله‌ای غیرقابل حل تلقی شود.

نکته مهم اینجاست که روان رنجوری بیماری نیست اما یک ویژگی شخصیتی مخرب است که می‌تواند منجر به بیماری‌ها و رنج‌های روانی شود؛ رنج‌هایی مثل افسردگی، پرخاشگری، اضطراب فراگیر و … . زیرا ذهن این افراد تحت سلطه‌ی مداوم افکار آزار‌دهنده قرار دارد و عدم آگاهی نسبت به صداهای ذهنی و ناتوانی در مدیریت آن، شروعی برای درگیر شدن با رنج‌های روانی خواهد بود. (در بخش علائم افراد روان رنجور، درباره شناسایی این ویژگی بیش‌تر صحبت می‌کنیم.)

روان رنجوری فروید

روان رنجوری از دیدگاه فروید به چه معناست؟‌ زیگموند فروید، روانشناس اتریشی معتقد بود در ناخودآگاه انسان، افکار، احساسات و خاطرات سرکوب شده‌ای وجود دارد که برای خودآگاه دشوار و یا غیر‌قابل قبول است. این محتویات ذهنی سرکوب شده منجر به ایجاد تمایلات جنسی یا پرخاشگرانه و یا از دست دادن اشتیاق و امید به زندگی می‌شود. اضطراب زمانی به وجود می‌آید که این خاطرات سرکوب شده، کم کم به سمت خودآگاه حرکت کنند و انسان نسبت به آن‌ها آگاهی پیدا کند.

هنگامی که خودآگاه انسان، خودش را در مواجهه با سیلی از احساسات سرکوب شده و در نهایت حس اضطراب می‌بیند، به مکانیزم‌های دفاعی روی می‌آورد؛ مکانیزم‌هایی همچون انکار، سرکوب و یا واکنش. اما مکانیزم‌های دفاعی همیشه قدرتمند نیستند و هنگامی که کار خود را خوبی انجام ندهند، بخشی از خاطرات ناخوشایند به خودآگاه وارد می‌شود و این آغازیست برای ظهور علائم عصبی و رنج‌های روانی. (منبع)

خصوصیات افراد روان رنجور

نیاز شدید به دریافت تأیید از جانب دیگران از نشانه‌های روان رنجوری است.

یکی از راه‌های بررسی موضوعات گوناگون، پرداختن به علائم آن‌هاست. در این بخش به خصوصیات و افکار افراد روان رنجور می‌پردازیم. نکته مهم این است که حد سالمی از ویژگی‌های زیر در همه ما وجود دارد. تفاوت اینجاست که انسان‌های روان رنجور به طور افراطی با این افکار درگیر هستند؛ به نحوی که توانایی لذت بردن از زندگی یا تجربه روابط سالم برای آن‌ها دشوار است.

۱. حس ارزشمندی درونی ندارند

یکی از مهم‌ترین ریشه‌های رنج‌های روانی این است که با خودمان در صلح نیستیم. اگر به زخم‌های درونی خود توجه نکنیم و متوجه خلأ عاطفی درونمان نباشیم ممکن است با رفتارهای ناسالم روان خود را دچار فرسودگی کنیم و زندگی با‌کیفیتی نداشته باشیم. اصلی‌ترین ویژگی افراد روان رنجور، عدم حس ارزشمندی درونی است و ارزشمندی خود را وابسته به دستاوردها، تأیید دیگران و یا برتری از اطرافیان می‌دانند. صداهای ذهنی مثل «من ارزشمند نیستم پس باید از بقیه برتر باشم تا بتوانم خودم را دوست داشته باشم.» در لایه‌های عمیق ناخودآگاه، منجر به ایجاد رقابت ناسالم، اضطراب، فرسودگی و در نهایت روان‌ رنجوری می‌شود.

 ۲. نیاز شدیدی به دریافت تأیید و محبت از جانب دیگران دارند

همان‌طور که در بخش مقدمه هم گفته شد، همه ما ممکن است با دریافت تحسین و تأیید از دیگران خوشحال شویم؛ اما افراد روان رنجور به طرز شدید و افراطی نیازمند تأیید دیگران هستند و ارزشمندی خود را وابسته به نظر دیگران می‌دانند. به عنوان مثال یک انتقاد کوچک یا سرزنشی جزئی از جانب اطرافیان می‌تواند موجب فاصله گرفتن آن‌ها شود. علاوه بر این، چون برای نظرات دیگران اهمیت زیادی قائلند توانایی «نه گفتن» ندارند و در اکثر مواقع با خواسته‌های دیگران موافقت می‌کنند. تلاش مداوم برای جلب نظر مثبت همه اطرافیان، بسیار فرساینده و اضطراب‌آور خواهد بود.

۳. به دنبال رقابت دائم با دیگران و برتری از اطرافیان هستند

البته که رقابت سالم با دیگران می‌تواند موجب پیشرفت و ترقی شود. رقابت سالم یعنی فرد عزت نفس بالایی دارد و به صورت متعادل برای پیشرفت و طی کردن (نه تی کشیدن!) پله‌های ترقی تلاش می‌کند. اما در موضوع روان رنجوری، شخص به طور افراطی و وسواس‌گونه‌ای تمایل به برتری نسبت به دیگران دارد. تنها زمانی خود را ارزشمند می‌داند که در رقابت پیروز شود و در حقیقیت سعی می‌کند با کسب پیروزی، ضعف‌ها و خلأ درونی خود را بپوشاند. بین رفتار سالم و ناسالم مرز باریکی وجود دارد؛ به همین دلیل گاهی رفتارهای ناسالم ادای رفتار سالم را در می‌آورند! توجه به افکار پنهانی که در پس زمینه رفتارهایمان وجود دارد، مفید یا مضر بودن آن‌ها را تعیین می‌کند.

۴. به طور افراطی، در تلاش برای کسب قدرت هستند

افراد روان رنجور به طور افراطی نیازمند کسب قدرت و برتری از دیگران هستند.

این مورد نیز مکملی برای مورد قبل محسوب می‌شود. افرادی که با اضطراب زیاد درگیر هستند سعی می‌کنند با کسب قدرت، امنیتی موقتی برای خود ایجاد کنند تا این‌گونه اضطراب خود را کاهش دهند. این اشخاص به هر کاری تن می‌دهند تا در رقابت پیروز شوند و قدرت را در دست گیرند؛ حتی اگر به قیمت کنار زدن دیگران تمام شود.

۵. نسبت به زندگی و اطرافیان بدبینی زیادی دارند

معمولاً این افراد رفتارهای خصمانه و بدبینانه‌ای نسبت به زندگی دارند. چون درگیر اضطراب زیاد هستند و به طرز وسواس‌گونه‌ای تمام جوانب را می‌سنجند، نکات منفی زیادی را کشف می‌کنند. پس خوشبینی برای آن‌ها دشوار خواهد بود. گاهی تمایل افراد روان رنجور به پیروزی در رقابت‌ها، تا خوشحالی از شکست دیگران پیش می‌رود. در نتیجه فکر می‌کنند دیگران نیز با نیت‌های مشابه و منفی به آن‌ها نزدیک می‌شوند. همین موضوع شدت بدبینی افراد روان رنجور را افزایش می‌دهد.

۶. می‌خواهند در همه چیز بهترین باشند

یکی از نکات مهم برای کسب موفقیت، تعیین اهداف واقع‌بینانه است. نوعی از کمال‌گرایی در دل روان رنجوری پنهان شده است و فرد برای برتری نسبت به دیگران سعی می‌کند در زمینه‌های زیادی به موفقیت برسد. یا حتی ممکن است آرزوهای غیر قابل دسترس و معیارهای سخت‌گیرانه‌ای برای خود تعیین کند و پس از عدم دستیابی به آن‌ها دچار خود سرزنشی بیش‌تر و اضطراب بالاتری شود.

۷. در چرخه اضطراب و کمال‌گرایی محبوس هستند

بسیاری از رنج‌های روانی مانند چرخه عمل می‌کنند و اگر نسبت به راه رهایی از چرخه آگاه نباشیم، در یک دور تکرار گیر می‌کنیم. به عنوان مثال اضطراب و کمال‌گرایی یک‌دیگر را تقویت می‌کنند. چگونه؟ فرد درگیر اضطراب شدید است اما ریشه اصلی اضطراب را شناسایی نمی‌کند. پس برای کاهش اضطراب، به تعیین اهداف کمال‌گرایانه می‌پردازد و چون نمی‌تواند به اهداف مشخص شده دست پیدا کند، درگیر سطح بالاتری از اضطراب می‌شود. به این صورت احساس اضطراب خودش را تقویت می‌کند و فرد را در چرخه‌ای از احساسات منفی گیر می‌اندازد.

۸. ریسک‌پذیری پایینی دارند

فرد روان رنجوری برای کاهش اضطراب خود را در محدوده امن محبوس می‌کند.

اضطراب زیاد موجب خارج نشدن از منطقه امن می‌شود. فردی که اضطراب بالایی دارد و نسبت به زندگی بدبین است، نمی‌تواند ریسک‌ها یا چالش‌های جدید را تجربه کند. علاوه بر این ترس از شکست و کمال‌گرایی، شخص را در محدوده امن خود گیر می‌اندازد. بنابراین افراد روان رنجور معمولاً به دنبال زندگی یکنواخت و بدون پستی و بلندی هستند.

۹. در مقابل احساسات ناخوشایند شکننده هستند

همه ما احساسات ناخوشایندی همچون غم، خشم، اضطراب و … را تجربه می‌کنیم. نحوه رویارویی با این هیجان‌ها بسیار اهمیت دارد؛ زیرا اگر نتوانیم به درستی احساسات ناخوشایند را مدیریت و تجربه کنیم، تغییر شکل می‌دهند! به عنوان مثال اگر از تجربه حس اضطراب خودداری کنیم، ممکن است اضطراب سرکوب شده به خشم تبدیل شود. افراد روان‌ رنجور پس از دیدن سایه اضطراب تصمیم به فرار می‌گیرند و نمی‌توانند به صورت سالم آن را تجربه و مدیریت کنند. غافل از این‌که اضطرابِ تجربه نشده، در کوچه پس کوچه‌های ذهن فرد پرسه می‌زند و او را با مشکلات زیادی رو به رو می‌کند. (در مقاله «بلوغ عاطفی» مفصل به این موضوع پرداخته‌ایم.)

۱۰. نسبت به زندگی ناامید هستند

هنگامی که دائم مضطرب هستیم و موقعیت‌های خنثی را به صورت تهدید شناسایی می‌کنیم، نمی‌توانیم امیدوار باشیم. اضطراب شدید، کیفیت زندگی را کاهش می‌دهد و فرد را از لذت بردن محروم می‌کند. بدبینی نسبت به زندگی و اطرافیان و تلاش برای جلب تأیید دیگران به مرور موجب ناامیدی و در موارد شدیدتر، افسردگی می‌شود.

بیشتر بخوانید:

دلایل ایجاد روان رنجوری چیست؟

دوران کودکی ناامن و ژن از دلایل ایجاد روان رنجوری است.

و اما چرا درگیر روان رنجوری می‌شویم؟ علت چیست؟ عوامل بسیار زیادی در ایجاد ویژگی‌های شخصیتی تأثیرگذار است. در ادامه به مهم‌ترین دلایل ایجاد روان رنجوری می‌پردازیم.

۱. دوران کودکیِ بی‌ثبات و ناامن

هنگامی که کودک هستیم، به محیطی امن برای رشد نیاز داریم؛ محیطی باثبات و آرام که روان کودک می‌تواند به طور سالم در آن رشد کند. اما در شرایط آسیب‌زا چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ هنگامی که کودک شرایط را غیر‌قابل پیش‌بینی و ناامن ارزیابی می‌کند، به طور طبیعی خود را در حالت اضطراب مداوم نگه می‌دارد و دائماً به دنبال شناسایی تهدید‌هاست. همین موضوع حس اضطراب را در او نهاینه می‌کند و موجب می‌شود همیشه در جستجوی خطرات و ناامنی‌ها باشد. علاوه بر این کودکی که از والدین خود حس ارزشمندی دریافت نمی‌کند(فارغ از دستاوردها یا رفتاری که دارد)، در بزرگسالی برای ایجاد حس ارزشمندی به نظرات و تأیید دیگران وابسته خواهد بود.

۲. دلایل ژنتیکی

محققان معتقدند که روان رنجوری می‌تواند ناشی از دلایل ژنتیکی باشد. بنابراین افرادی که والدین مضطرب یا روان‌ رنجور دارند، ممکن است این ویژگی شخصیتی را به ارث ببرند.

روان رنجوری با چه عوارضی همراه است؟

افسردگی و اضطراب اجتماعی می‌تواند عارضه روان رنجوری باشد.

روان رنجوری چه مشکلاتی برای انسان ایجاد می‌کند؟ اگر علائم روان رنجوری را در خود مشاهده می‌کنید باید نسبت به عوارض آن آگاهی داشته باشید و برای درمان اضطراب دائمی، قدمی بردارید.

۱. منجر به ایجاد اضطراب اجتماعی می‌شود

 اگر به طور مداوم به نظرات دیگران وابسته باشیم، ارتباط با انسان‌های دیگر دشوار خواهد بود. زیرا وقتی می‌بینیم جلب نظر مثبت همه اطرافیان غیر ممکن است، دچار فرسودگی و ناامیدی می‌شویم و اضطراب و فشار زیادی را برای کسب تأیید از دیگران متحمل می‌شویم. پس سعی می‌کنیم از انسان‌های دیگر فاصله بگیریم و همین موضوع اضطراب اجتماعی را افزایش می‌دهد.

۲. افسردگی می‌تواند یکی از عواقب افکار اضطراب‌آور باشد

افسردگی، ناامیدی عمیقیست که در بدن انسان ریشه می‌دواند و انرژی انجام کارهای روزمره را از او سلب می‌کند. بدبینی نسبت به زندگی، بی‌هدفی، کرختی نسبت به همه‌چیز از علائم افسردگی است. هنگامی که توسط افکار آزاردهنده کتک می‌خوریم و اضطراب زیادی را حس می‌کنیم، مسیر افسردگی را هموار خواهیم کرد.

۳. اختلال وسواس فکری یا عملی عارضه بعدیست

وسواس یا نشخوار فکری در اثر اضطراب زیاد ایجاد می‌شود. همان‌طور که گفتیم فرد روان رنجور با افکاری که حاوی اضطراب است خودش را رنج می‌دهد و به طور مداوم در حال شناسایی تهدید‌هاست. شناسایی خطرات موجود مستلزم در نظر گرفتن تمام جوانب یا نشخوار فکری است. یکی از دلایل ایجاد وسواس عملی نیز، عدم آرامش درونیست؛ زیرا فردی که از درون حس آرامش و صلح ندارد سعی می‌کند با وضع قوانین سخت‌گیرانه شرایط بیرون را نظم بدهد.

۴. افراد روان رنجور ممکن است دارای شخصیت ضد اجتماعی باشند

همان‌طور که گفتیم فرد روان‌ رنجور بدبین است و رفتارها و اتفاقات خنثی را به صورت تهدید و با دید بدبینانه بررسی می‌کند. در نتیجه نمی‌تواند به دیگران اعتماد کند. اضطراب اجتماعی و فاصله گرفتن از دیگران نیز موجب می‌شود اطرافیان او را فردی ضد اجتماع تلقی کنند.

۵. اختلال هراس می‌تواند یکی از عوارض آزار دهنده روان رنجوری باشد

اختلال هراس زمانی ایجاد می‌شود که فرد مورد حملات ناخواسته و غیرمنتظره ترس قرار می‌گیرد. وقتی احساس ترس و اضطراب شدید و ناگهانی و بدون علتی داشته باشیم ممکن است دچار حمله هراسی شویم. در حمله هراسی ممکن است نشانه‌هایی نظیر افزایش ضربان قلب، مشکلات تنفسی و عرق کردن وجود داشته باشد.

آیا راهی برای درمان روان رنجوری وجود دارد؟

مراجعه به مشاور بهترین راه برای درمان اضطراب است.

برای اکثر ویژگی‌های شخصیتی و یا زخم‌های روانی می‌توان راه‌حلی یافت. حتی اگر مشکل مورد نظر به طور کامل برطرف نشود تغییرات چند درصدی هم می‌تواند به آرامش فرد کمک کند. در این بخش به اصلی‌ترین راهکارهای مواجهه با روان رنجوری می‌پردازیم.

۱. مراجعه به روانشناس

درمان مشکلاتی نظیر اضطراب، یک موضوع تخصصی است و باید ریشه‌های آن شناسایی شود. مراجعه به روانشناس یکی از بهترین راهکارها برای شناسایی افکار و نحوه برخورد درست با احساسات ناخوشایندی همچون اضطراب است.

۲. خواب کافی و درست

تأثیر خواب را بر سلامت روان دست کم‌ نگیرید. تحقیقات نشان می‌دهد تنظیم ساعت خواب می‌تواند در بهبود افسردگی نیز موثر باشد. (منبع: کتاب روابط از دست رفته اثر جوهن هری) خواب کافی و سالم به تجدید انرژی بدن و آرامش بیش‌تر کمک می‌کند. (مطالعه مقاله «تأثیر بی‌خوابی بر مغز» کمک کننده خواهد بود.)

۳. کاهش مصرف کافئین و الکل

کافئین می‌تواند منجر به افزایش ضربان قلب و بالا رفتن سطح اضطراب شود. اگر با مشکل روان رنجوری درگیر هستید مصرف کافئین را کاهش دهید و دمنوش‌های آرامش‌بخش را جایگزین آن کنید.

۴. ورزش و یوگا

فعالیت بدنی‌ که منجر به افزایش ضربان قلب شود، به آرامش ذهن و کاهش اضطراب کمک می‌کند. پیاده روی یا ورزش مورد علاقه‌تان را در برنامه روزانه خود قرار دهید. یوگا و مدیتیشین نیز به افزایش ذهن‌آگاهی و کاهش اضطراب کمک می‌کند.

۵. مصرف غذاهای سالم

تعیین وعده‌‌های غذایی سالم و حاوی مواد مغذی، به سلامت جسم کمک می‌کند و بر سیستم عصبی نیز تأثیر گذار است. نوشیدن آب کافی نیز سموم را از بدن خارج می‌کند و احتمال ابتلا به افسردگی را کاهش می‌دهد.

۶. تمرین ذهن آگاهی

اولین قدم برای شناخت روان رنجوری، انتقال افکار از سطح ناخودآگاه به خودآگاه است. گاهی مچ افکارتان را بگیرید و آن‌ها را زیر ذره‌بین قرار دهید. در صورت مشاهده افکار اضطراب آور (به طور شدید) باید برای اصلاح صداهای ذهنی قدم بردارید.

جمع‌بندی

به پایان مقاله «روان رنجوری چیست؟» رسیدیم. اضطراب مداوم یک حس بسیار آزاردهنده و فرساینده است. (دیدم که میگم!) اگر به طور مداوم حس نگرانی دارید، بی‌توجه از کنار آن عبور نکنید. برای افزایش کیفیت زندگی، باید از اصلاح درونمان آغاز کنیم.

آیا نشانه‌های روان رنجوری را در خود مشاهده می‌کنید؟ اضطراب شدید چه مشکلاتی برایتان ایجاد کرده است؟

نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.

منابع:

 

عالیه نجاری

من عالیه نجاری هستم و به مباحث روانشناسی بی‌نهایت علاقه دارم. در مقطع کارشناسی مدیریت بازرگانی خوندم اما سرگرمی اصلیم مطالعه‌ی کتاب‌ها و محتواهای روانشناسی هست. تمام تلاشم اینه که با راهنمایی‌های روانشناسان مجموعه و بررسی منابع معتبر، بهترین محتواها رو بنویسم و به مخاطبانمون کمک کنم. از ته دل آرزو دارم که همیشه حال جسم و روانتون عالی باشه.

۶ پاسخ

  1. وقتتون بخیر. محتوای خوبی بود. خواب کافی واقعا روی سطح اضطراب تأثیر میذاره. من اثرش رو به وضوح دیدم.

    1. سلام ملیکا جان
      بله درسته. خواب نادرست و ناکافی روی جسم و روان تأثیر مخرب داره.

  2. سلام خسته نباشید.
    من یه سری از نشانه ها رو دارم، یه سری دیگه رو نه. الان نمیفهمم روان رنجور هستم یا نه. روش دیگه ای برای تشخیصش هست؟

    1. سلام محمد جان
      بهترین راهکار اینه که به روانشناس مراجعه کنید. از تست نئو هم برای تشخیصش استفاده میشه.

  3. سلام. وای همه علائم رو دارم و نمی‌دونسم این‌جور اختلالی هم هست. واقعا میشه تغییر کرد؟ حس میکنم خیلی عمیق شده درونم.

    1. سلام زهرا جان
      با تلاش مطمئنا تغییر حاصل خواهد شد. مسیر درمان به تلاش و مداومت نیاز داره و یک شبه ایجاد نمیشه. برای اولین قدم باید به روانشناس مراجعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *