عزت نفس پایین در رابطه، چه نشانههایی دارد؟ چه آثار مخربی در رابطه ایجاد میکند؟ و چرا احساس ارزشمندی پایینی نسبت به خود داریم؟ این سه سوال، محور اصلی بحث ما را در این مقاله شکل میدهد. خیلی از ما با مشکل عزت نفس پایین رو به رو هستیم و در صداهای ذهنیمان مدام بر اشتباهات، نقاط ضعف و نقصهایمان تمرکز میکنیم. شاید با خود فکر کنیم «بسیار خب! من برای خودم ارزش کمی قائل هستم و این در ارتباط با دیگران مشکلی ایجاد نخواهد کرد.» اما باید بگویم سخت در اشتباهید!
بسیاری از مشکلات، ترسها و اضطرابها ناشی از عزت نفس پایین است و عدم آگاهی نسبت به این موضوع، کیفیت رابطه را کاهش میدهد و نشخوار فکری زیادی برای ما ایجاد خواهد کرد. برای آشنایی با نشانههای عزت نفس پایین و آثار مخرب آن بر رابطه، تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
عزت نفس، چگونه بر روابط ما تاثیر میگذارد؟
در بخش اول به طور کلی، چگونگی تاثیر عزت نفس بر رابطه را توضیح میدهیم. پس در ابتدا باید تعریف کوچکی از عزت نفس داشته باشیم.
-
عزت نفس، یعنی احساس ارزشمندی
خودِ واژه عزت نفس، گویای معنای این کلمه است؛ یعنی برای نفس خود عزت قائل هستیم یا نه. (تعریفهای خود را به ما بسپارید!) یا به بیان دیگر یعنی چهقدر احساس ارزشمندی میکنیم. وقتی از عزت نفس برخوردار هستیم، برای خودمان ارزش قائلیم که این ارزشمندی فقط وابسته به دستاوردهای ما نیست، بلکه مربوط به وجود ماست، فارغ از اینکه دستاوردی داریم یا نه. (اگر فقط بعد از کسب دستاورد احساس ارزشمندی میکنید، این عزت نفس نیست. بلکه ادای عزت نفس را در میآورد!)
-
رفتار ما تعیین کننده نحوه رفتار دیگران است.
رفتار، چیزیست که با استفاده از آن به دیگران میگوییم چگونه میتوانند با ما رفتار کنند. بنابراین وقتی عزت نفس پایینی داریم، به صورت ناخودآگاه این تصور را در رفتارمان منعکس میکنیم. یعنی به زبان بیزبانی میگوییم «من موجود بیارزشی هستم و حتی خودم هم برای خودم ارزش قائل نیستم! پس تو هم برای من ارزش قائل نباش!» به بیان دیگر، مجوز هر نوع بیاحترامی یا رفتار نامناسب را صادر میکنیم.
در نتیجه اگر عزت نفس پایینی داریم، ممکن است در روابط گوناگون مورد سواستفاده قرار بگیریم و با خود بگوییم «چرا همیشه با افراد نامناسب وارد رابطه میشوم؟» درصورتی که سیگنالها از جانب خودمان ارسال شدهاند و تا زمانی که عزت نفسمان را افزایش ندهیم، از تجربه رابطه سالم و با کیفیت محروم خواهیم ماند.
نشانههای عزت نفس پایین در رابطه
رسیدیم به مهمترین بخش ماجرا یعنی نشانهها! در ادامه مواردی که ممکن است نشانهای از عزت نفس پایین باشد را بیان میکنیم. اگر این موارد را در خود یافتید باید تقویت عزت نفس را یکی از اهداف خود قرار دهید.
۱. به شریک عاطفیتان اعتماد ندارید
یکی از نشانههای عزت نفس پایین در رابطه میتواند این باشد که به شریک عاطفی خود اعتماد ندارید. عدم اعتماد ممکن است لباسِ سوالهای متفاوت را بپوشد! سوالاتی مثل «آیا به من وفادار است؟»، «آیا همیشه حقیقت را به من میگوید؟» یا «آیا میخواهد رابطه را ادامه دهد؟» این سوالها حس ناامنی مداوم در شما ایجاد میکند و هنگامی که از هم دور هستید (به خصوص برای چند روز، مثلا به خاطر مسافرت کاری) دائم احساس خطر دارید.
مشکل عدم اعتماد، میتواند به کنترلگری منجر شود. اگر مدام با شریک عاطفیتان تماس میگیرید، همیشه از او انتظار دارید همه چیز را با شما در میان بگذارد و در تمام طول روز باید از او خبر داشته باشید؛ اینها نشانههایی از کنترلگری است. البته که در یک رابطه سالم، صمیمیت باعث میشود رازی بین طرفین وجود نداشته باشد اما کنترل کردن مداوم و بیان جمله «چون دوستش دارم میخواهم از او خبر داشته باشم.» را نباید با آن اشتباه گرفت! این نکته را در نظر داشته باشید که تمایل به کنترل همه چیز، شریک عاطفیتان را به مرور مضطرب، خسته و دلزده خواهد کرد.
۲. از مطرح کردن نظرات و نگرانیهایتان میترسید
عزت نفس پایین و اعتماد به نفس کم، دوستانی صمیمی هستند و در بسیاری از مواقع ممکن است باهم بروز کنند. فردی که عزت نفس و به تبع اعتماد به نفس پایینی دارد، در اکثر مواقع دیدگاه و نظر خود را اشتباه میداند. (یا حداقل ترس دائمی از اشتباه بودن نظراتش دارد.) در نتیجه معمولاً از بیان نظرات یا سوالات خود در رابطه امتناع میکند و گفتگوهای درونی او میتواند اینگونه باشد:«نکند این موضوع را مطرح کنم و باعث ناراحتیاش شوم؟» یا «فکر میکنم این سوال خیلی مسخره و ابتدایی است و ارزش پرسیدن ندارد.»
به همین ترتیب، این ترسها از گفتگوی سالم در رابطه جلوگیری میکند. علاوه بر این فرد معمولاً نیازها و درخواستهای شریک عاطفی را مهمتر از نیازهای خود میداند و دلیلی برای بیان درخواستهای خود نمیبیند! صحبتهایی که در مغز چال میشود، میتواند در آینده، رنج روانی زیادی ایجاد کند.
۳. ترس از رها شدن دارید
وقتی برای خود ارزش قائل نیستید و از درون احساس ارزشمندی ندارید، ترک شدن توسط دیگران را امری طبیعی تلقی میکنید. افرادی که عزت نفس پایینی دارند، مدام بر نقاط ضعف و اشتباهات خود تمرکز میکنند؛ انگار رادویی در مغزشان روشن است که طی ۲۴ ساعت شبانه روز، اخبار اشتباهات و نقصهای فرد را اعلام میکند! بنابراین هنگامی که معایب برجسته میشوند، رها شدن توسط دیگران، حق طبیعی آنها به نظر میآید!
به عنوان مثال ممکن است با شریک عاطفی خود اختلاف نظر یا بحث کوچکی داشته باشید و بلافاصله جملاتی نظیر «من همیشه باعث بروز مشکلات هستم.» و «او مرا ترک خواهد کرد.» به مغزتان هجوم بیاورد. گاهی ترس از تنهایی نیز، موجب افزایش ترس از رها شدن میشود. وقتی تنهایی را مانند یک غول بیشاخ و دم مجسم میکنیم، تصور قطع رابطه، مانند بلعیده شدن توسط غول تنهاییست! آشنایی با مفهوم تنهایی وجودی و پذیرفتن آن، در کاهش ترس موثر است.
۴. بیش از حد تجزیه و تحلیل میکنید!
اگر مدام در حال تجزیه و تحلیل اتفاقات و شرایط کنونی یا موقعیتهایی که ممکن است در آینده رخ دهد، هستید؛ میتوانید مچ عزت نفس را بگیرید! احتمالا از حد طبیعی پایینتر است! بیایید با ذکر مثال، به توضیح بیشتر این مورد بپردازیم. به عنوان مثال ممکن است در هر موقعیت به بدترین سناریو فکر کنید یا ناخوشایندترین نتایج را پیشبینی کنید. اگر اضطرابهای خود را با فرد دیگری در میان میگذارید و مدام با این جمله رو به رو میشوید:« این که مسئله مهمی نیست و دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.» شاید مسائل را بیش از اندازه در ذهنتان بزرگنمایی میکنید. این بزرگنمایی میتواند به دلیل عزت نفس پایین باشد.
یا ممکن است به شریک عاطفیتان پیام دهید و اگر طی چندین ساعت آینده پاسخی دریافت نکنید بلافاصله خود را در میان این افکار ببینید:«وای! احتمالاً اشتباهی از من سر زده و مشکلی وجود دارد.» ذهنی که احساس ارزشمندی ندارد، خود را با افکار منفی و بدبینانه احاطه میکند و تمام اتفاقات و شرایط را به گونهای متفاوت از واقعیت تحلیل میکند.
۵. خود را با پارتنرهای سابق شریک عاطفی مقایسه میکنید
اگر مدام گذشته و روابط سابق شریک عاطفیتان را کنکاش میکنید و به طور مداوم خود را با پارتنرهای قبلی او مقایسه میکنید، احتمالا عزت نفستان میلنگد! وقتی با کسی آشنا میشویم، تا حدی طبیعی است که بخواهیم درباره گذشته او بیشتر بدانیم و از روابط قبلیاش آگاه شویم، اما جستجوی وسواسگونه و سپس گرفتار شدن در دام مقایسه، ناشی از ارزش قائل نشدن برای خودمان است.
هر کسی گذشتهای دارد و طبیعیست که نخواهد درباره جزئیات همهچیز صحبت کند. اگر از درون احساس ارزشمندی داشته باشیم، دیگر درگیری ذهنی وسواسگونه درباره روابط گذشته شریک عاطفی نخواهیم داشت و با پذیرش اینکه او هم مانند اکثر انسانها روابطی داشته، بر روی رابطه فعلی تمرکز میکنیم.
۶. سعی میکنید همواره خود را متفاوتتر از چیزی که هستید نشان دهید
همه ما دوست داریم از دید دیگران انسانهای قابل احترام و خوبی به نظر برسیم اما نکته مهم اینجاست: تا زمانی که خودمان برای آدم درونیمان ارزش قائل نباشیم، همواره وابسته به نظر دیگران خواهیم بود و در نهایت هم حس ارزشمندی نمیکنیم. بنابراین اگر عزت نفس پایینی دارید، ممکن است سعی کنید ورژن متفاوتی از خود واقعیتان ارائه کنید تا حس ارزشمندی را از بیرون تامین کنید.
به عنوان مثال اگر اهل ورزش نیستید اما میگویید «آخر هفتهها به کوه میروم.» یا اگر به شنا علاقه ندارید اما برای خوشایند فرد مقابل حقیقت را به گونه دیگری بیان میکنید، همه اینها ناشی از تمایل به دریافت حس تایید و ارزش از سمت دیگران است.
۷. انتقاد پذیر نیستید
نشانه بعدی میتواند این باشد که برای شما هر بازخوردی از جانب شریک عاطفیتان ناخوشایند است. در بسیاری از مواقع، از این ویژگی با عنوان «من آدم حساسی هستم.» یاد میشود! یعنی در خودآگاه، مغز به شما میگوید«تو فقط روحیه حساس و لطیفی داری و نسبت به نظرات دیگران شکنندهای.» اما گاهی لازم است ریشه این ویژگیهای اخلاقی را بگیرید و ببینید در ناخودآگاه به کجا ختم میشوند. گاهی عدم انتقاد پذیری (یا انتقاد ناپذیری!) ناشی از عزت نفس پایین میباشد. چطور؟
زیرا وقتی احساس ارزشمندی درونی ندارید، به انتقادهای دیگران شاخ و برگ میدهید و داوطلبانه به دنبال کشف سایر نقاط تاریک خودتان از زبان فرد مقابل هستید! در نتیجه هنگامی که مورد انتقاد دیگران قرار میگیرید حس میکنید به شما حمله شده است و در حصار یک شرمندگی مداوم محبوس میشوید.
۸. در رابطه خود را گم میکنید
این مورد یکی از مهمترین نشانههاست. اگر مدتی از شروع رابطه شما میگذرد، به خود نگاه کنید؛ آیا به فرد دیگری تبدیل شدهاید؟ عزت نفس پایین مدام به ما میگوید «تو ارزشمند نیستی. پس خودت را مطابق معیارها و خوشایندهای فرد مقابل تغییر بده تا ارزشمند باشی.» بنابراین ممکن است آنقدر در معرض این جمله قرار گرفته باشید و خود را برای گرفتن تایید از دیگران تغییر داده باشید که پس از مدتی وقتی به خود نگاه میکنید بگویید «ببخشید، شما؟»
البته رشد و شکوفایی شخصیت و پیشرفت در جهت مثبت، بسیار هم پسندیده است اما تفاوت اینجاست که باید با هدف رضایت خودمان باشد نه صرفاً خوشایند دیگران. علاوه بر این اگر تغییرات ناشی از عزت نفس پایین باشد ممکن است تغییرات مثبتی هم محسوب نشود، چون تغییر بر اساس خوشایند دیگران همواره قرار نیست ما را به ورژن بهتری تبدیل کند. پس اگر تمام علایق و خود واقعیتان را برای برآورده کردن نیازهای فرد مقابل کنار گذاشتهاید، مکث کنید و علت تغییرات را بررسی کنید.
تاثیرات مخرب عزت نفس پایین بر رابطه
بسیار خوب. در بخش قبل نشانههای عزت نفس پایین را بیان کردیم. اگر با مطالعه نشانهها متوجه شدید عزت نفس پایینی دارید، این بخش را هم به عنوان تیر خلاص در نظر بگیرید! زیرا میخواهیم بگوییم که عدم احساس ارزشمندی درونی، چه آثار مخربی بر روابط میگذارد. هدف از بیان آثار مخرب، این است که بدانید نباید بیتوجه از کنار آن عبور کنید و پیگیر راههای افزایش عزت نفس باشید.
۱. همیشه قربانی خواهید بود
عزت نفس پایین، همواره ما را در حالت قربانی نگه میدارد. زیرا وقتی احساس ارزشمندی درونی نداریم، اصلا خودمان را در حدی نمیبینیم که بخواهیم از حقوقمان دفاع کنیم یا انتظارمان را مطرح کنیم. بنابراین در اکثر مواقع ما کسی هستیم که باید کوتاه بیاییم و از خواستههایمان دست بکشیم. عزت نفس پایین موجب میشود نیازهای دیگران همیشه در اولویت بالاتری نسبت به نیازهای خودمان قرار داشته باشد و این مسئله به مرور ما را خسته و دلزده خواهد کرد.
۲. به دیگران اعتبار زیادی میدهید
وقتی در مغز جمله «دیگران ارزش بالاتری دارند.» هک شده باشد، ناخودآگاه در رفتار هم منعکس میشود. یعنی ممکن است حتی خودمان هم متوجه نباشیم اما با رفتارمان مدام این پیامها را به شریک عاطفی منتقل کنیم: «تو خیلی ارزشمندی و همیشه باید در اولویت باشی.»، «من برای تامین حس ارزشمندی خودم به تو وابسته هستم.»، «تمام اشتباهات و مشکلات به خاطر من ایجاد میشود.» یا حتی «چه خوب که منِ پر از نقص را تحمل میکنی و رابطه را ادامه میدهی.» این پیامها به مرور رابطه را از حالت تعادل خارج میکند و سلامت رابطه را از بین میبرد.
۳. همواره با حسادت افراطی درگیر خواهید بود
حسادت هم مانند تمام احساسات دیگر، یک حس طبیعی است و در همه ما وجود دارد. اما زمانی که از حالت طبیعی خارج میشود، به صورت افراطی و مداوم درگیر مقایسه خودمان با دیگران میشویم و به رنجی درونی تبدیل خواهد شد. حسادت موجب میشود ذرهبینمان را همیشه روی زندگی و داشتههای دیگران متمرکز کنیم و نسبت به داشتهها و نکات مثبت زندگی خود نابینا باشیم. علاوه بر بروز رنجهای درونی، حسادت زیاد میتواند شریک عاطفی را نیز خسته کند.
زیرا هنگامی که مدام در حال غبطه خوردن به زندگی دیگران هستیم، شریک عاطفی به این نتیجه میرسد که هیچگاه نمیتواند ما را راضی کند؛ زیرا همواره زندگیهای بهتری وجود دارد. پس ممکن است به انفعال دچار شود و دیگر اشتیاقی برای تلاش در جهت رشد رابطه نداشته باشد.
۴. صمیمیت را در رابطه کاهش میدهد
همانطور که در مقاله دلایل سرد شدن رابطه عاطفی نیز به این موضوع اشاره کردیم، ایجاد رشتههای صمیمیت در رابطه، بر عهده طرفین میباشد. یکی از موانعی که بر سر راه صمیمیت وجود دارد، عزت نفس پایین است. چرا؟ چون وقتی همیشه حس بیارزشی داریم، انتظاراتمان را بیان نمیکنیم، دائم در حال مقایسه هستیم، به فرد مقابل اعتباری زیادی میدهیم و توانایی بیان نیازها و گفتگوی سالم را نداریم، صمیمیت از بین میرود.
۵. به طور مدام احساس وابستگی خواهید داشت
در کتاب روان درمانی اگزیستانسیال نوشته اروین یالوم، از مفهومی تحت عنوان «عشق عاری از نیاز» صحبت میشود. عشق عاری از نیاز، یک عشق و رابطه اصیل است و درد تنهایی وجودی را کاهش میدهد. اما چه چیزی مانع از تجربه این نوع عشق میشود؟ وابستگی زیاد و احساس نیازِ مداوم. عزت نفس پایین، ما را همواره در حالت وابستگی به شریک عاطفی نگه میدارد؛ زیرا وجود بیارزش خودمان را تنها در ارتباط با او، رفع نیازهای او و در نهایت گرفتن تایید، باارزش میدانیم! این وابستگی ما را از تجربه عشق اصیل و رابطه با کیفیت دور میکند.
جمع بندی
به پایان مقاله عزت نفس پایین در رابطه رسیدیم. موضوع عزت نفس بسیار گسترده است و میتوان از جنبههای متفاوت آن را مورد بررسی قرار داد. علاوه بر آثار مخربی که میتواند بر رابطه داشته باشد، لذت تجربه یک زندگی شاد را هم از ما خواهد گرفت. زیرا وقتی از درون احساس ارزشمندی نداریم، مستعد بسیاری از رنجهای ذهنی خواهیم شد. در جامعه ما مراجعه به مشاور و روانشناس متداول نیست و فقط در مواقع حاد به کمک گرفتن از مشاور فکر میکنیم. اما در خیلی از مواقع رفع رنجهای روانی و دغدغههای ذهنی به کمک یک فرد متخصص نیاز دارد. تقویت عزت نفس یکی از این موضوعهاست.
آیا به جال با مشکل کمبود عزت نفس رو به رو بودهاید؟ این موضوع چه آثاری بر روابط شما داشته است؟
نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.
منابع: