اکثر انسانها بعضی روزها انرژی بیشتری برای انجام کارهایشان دارند و بعضی روزها خسته و بیحوصله هستند. این نوسانات خلقوخو تا زمانی طبیعی است که تأثیر زیادی روی عملکرد و روال عادی زندگی نداشته باشد. گروهی از افراد بعضی روزها انرژی زیادی دارند، هیجانزده هستند و به قول معروف یکجا بند نمیشوند؛ اما همان افراد ممکن است بعضی از روزها آنقدر افسرده و خسته باشند که حتی از رختخواب هم بیرون نیایند و کارهایشان را انجام ندهند. این افراد به اختلال دو قطبی مبتلا هستند. اگر نوسانات روحی و خلقی شما روی عملکرد، زندگی روزمره و حتی روابط کاری و خانوادگیتان تأثیر میگذارد، احتمال اینکه به اختلال دو قطبی مبتلا باشید، وجود دارد. البته تشخیص دقیق بیماری برعهده روانشناس یا روانپزشک متخصص است. در این مقاله بررسی میکنیم این نوع اختلال روانی چیست، چه نشانههایی دارد و چطور درمان میشود.
اختلال دو قطبی چیست؟
اختلال دو قطبی (Bipolar Disorder) نوعی اختلال مغزی و روانی است که باعث ایجاد تغییرات شدید در خلقوخو، سطح انرژی و عملکرد فرد میشود. بیماران دو قطبی دورههای مختلف شیدایی یا هیپومانیا و افسردگی را تجربه میکنند و هر دوره ممکن است بین چند روز تا چند ماه طول بکشد. به این دورهها «دوره خلقی» میگویند. البته بیماران دو قطبی، دورههای خنثی هم دارند و در آن دورهها شبیه به افراد عادی هستند.
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، افراد سالم هم دورههای نوسان خلقی را تجربه میکنند. البته مدت زمان دورههای خلقی در افراد سالم کوتاهتر است و معمولا بین چند ساعت تا چند روز طول میکشد. همچنین تغییرات خلقوخوی آنها آنقدر شدید نیست که باعث تغییر شدید رفتارشان شود یا در زندگی روزمره، کار یا ارتباطشان با دوستان و اعضای خانواده مشکل ایجاد کند.
اختلال دو قطبی ممکن است در هر سنی بروز کند، اما آمار نشان میدهد میانگین سنی ابتلا به این بیماری ۲۵ سال است و اکثر بیماران در سالهای اول جوانی، اولین نشانههای این بیماری را بروز میدهند. این دسته از بیماران معمولا با اختلالات روانی دیگری مثل سوءمصرف مواد مخدر یا اختلال اضطراب شدید هم دستوپنجه نرم میکنند.
نشانههای اختلال دو قطبی
نشانههای اختلال دو قطبی در هر دوره خلقی متفاوت است. بهعنوان مثال فردی که در دوره شیدایی است، هیچکدام از علائم دوره افسردگی را تجربه نمیکند؛ اما بعد از پایان دوره شیدایی و ورود به دوره افسردگی علائمش کاملا تغییر خواهد کرد.
نشانههای اختلال دو قطبی در افراد مختلف فرق دارد. این بیماری بهطور کلی باعث میشود رفتار فرد نسبت به حالت عادی خودش، تغییرات محسوسی داشته باشد؛ بهطوری که اعضای خانواده، دوستان یا همکاران متوجه این تغییرات میشوند. در ادامه نشانههای متداول در دورههای خلقی مختلف را بررسی میکنیم تا بیشتر با این بیماری روانی آشنا شوید.
نشانههای دوره شیدایی
این دوره معمولا یک هفته یا بیشتر طول میکشد. فرد در دوره شیدایی بسیار مشتاق، با انگیزه و تحریکپذیر است و انرژی بالاتر از حد معمول دارد. بیماران دو قطبی در دوره شیدایی حداقل یکی از سه نشانه زیر را تجربه میکنند:
- کاهش میزان خواب و عدم احساس نیاز به خواب و استراحت بهدلیل انرژی زیاد
- پرحرفی یا صحبت کردن با سرعت بیشتر از حد معمول
- شلوغی ذهن و فوران ایدهها حتی در حین صحبت کردن
- حواسپرتی
- فعالیت بیشتر و تمایل برای انجام چند کار بهصورت همزمان
- داشتن رفتارهای پرخطر مانند رانندگی خطرناک یا تفریحات چالش برانگیز
- احساس شادی غیرعادی و بیش از اندازه
- احساس سرخوشی
- گرفتن تصمیمات پرریسک مثل ولخرجی، رابطههای غیرمنطقی یا سرمایهگذاریهای نامعقول
دقت داشته باشید که این علائم زمانی به اختلال دو قطبی برمیگردند که برای دوره کوتاهی بروز کنند و اطرافیان بیمار متوجه تغییر جدی در رفتار او شوند. وقتی فرد با این علائم دستوپنجه نرم میکند، کنترل زندگی روزمرهاش را از دست میدهد و دست به کارهای نامعقول و غیرمنطقی میزند.
اگر سطح اختلال دو قطبی پیشرفته باشد، بیمار در دورههای شیدایی، باورهای نادرست و توهم هم پیدا میکند و آشفتگی ذهنی دارد. نشانههای شیدایی در بیماری دو قطبی پیشرفته مشابه روانپریشی است. این دسته از بیماران معمولا در دورههای شیدایی در بیمارستان روانی بستری میشوند تا به خود یا اطرافیانشان آسیب نرسانند.
نشانههای دوره افسردگی
مدت زمان دوره افسردگی معمولا طولانیتر است و حداقل دو هفته طول میکشد. بیماران دو قطبی معمولا پنج مورد از نشانههایی که در ادامه نام میبریم را در دوره افسردگی تجربه میکنند:
- احساس غم و ناامیدی شدید
- از دست دادن علاقه نسبت به فعالیتهایی که بیمار قبلا از آنها لذت میبرد
- احساس بیارزشی
- احساس گناه
- اختلالات خواب (افزایش یا کاهش شدید میزان خواب)
- احساس خستگی شدید و بیحوصلگی
- افزایش یا کاهش شدید اشتها
- بیقراری (بیقراری نشانههایی مثل قدم زدن بدون هدف در خانه دارد)
- کندی لحن گفتار یا حرکت
- مشکل در تمرکز
- فکر کردن درباره مرگ یا خودکشی
انواع اختلال دو قطبی
این بیماری در منابع علمی معتبر به سه دسته تقسیم میشود:
- اختلال دو قطبی نوع اول (l)
- اختلال دو قطبی نوع دوم (ll)
- اختلال دو قطبی سیکلوتیمیک (Cyclothymic)
هرکدام از انواع این اختلالات دورههای خلقی مختلفی دارند. در ادامه توضیحاتی درباره هرکدام از انواع این بیماری ارائه میدهیم.
اختلال دو قطبی l
در این نوع اختلال دو قطبی بیمار فقط یک دوره شیدایی یا هیپومانیا را تجربه کرده است. در این دوره بیماران احساس میکنند در اوج هستند، انرژی زیادی دارند و علائم مختلفی که در قسمتهای قبلی نام بردیم را تجربه میکنند. این افراد بعد از پایان دوره شیدایی، به حالت خنثی برمیگردند.
اختلال دو قطبی ll
افراد مبتلا به بیماری دو قطبی نوع دوم، حداقل یک دوره افسردگی و یک دوره شیدایی را تجربه میکنند و بین این دو دوره نیز به عملکرد معمول برمیگردند و حالت عادی پیدا میکنند. این دسته از بیماران معمولا در دوره افسردگی متوجه بیماری خود میشوند، زیرا دوره هیپومانیا برایشان پر از سرخوشی و لذت است. حتی احتمال دارد در دوره هیپومانیا عملکردشان در محل کار یا دانشگاه و مدرسه هم افزایش پیدا کرده باشد؛ به همین خاطر هیچوقت به یک بیماری روانی مشکوک نمیشوند. بیماران مبتلا به دو قطبی ll، معمولا به اختلال خلقی دیگری مثل استرس شدید یا سوءمصرف مواد مخدر هم مبتلا هستند.
اختلال دو قطبی سیکلوتیمیک
اختلال سیکلوتیمیک نوع خفیفتری از اختلال دو قطبی است. افراد مبتلا به این اختلال نیز نوسانات خلقی را تجربه میکنند، اما این نوسانات به اندازه اختلا دو قطبی l و ll شدید نیست. افرادی به اختلال سیکلوتیمیک مبتلا هستند که حداقل به مدت دو سال علائم دورههای شیدایی یا افسردگی را تجربه کرده باشند. بازههای زمانی عادی بودن این دسته از بیماران معمولا کوتاه است و حداکثر دو ماه طول میکشد. آنها حداقل نیمی از زمانشان را در دورههای شیدایی و افسردگی میگذارنند، اما علائمشان به اندازه اختلال دو قطبی l و ll شدید نیست.
دلایل ایجاد اختلال دو قطبی
هنوز بهصورت دقیق مشخص نیست که چه عوامل یا تغییراتی در مغز، شخصیت فرد را دو قطبی میکند. تحقیقاتی که تاکنون انجام شده، نشان میدهد عدم تعادل مواد شیمایی و سیگنالهای مغزی، عملکرد این عضو را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث بروز مشکلاتی چون اختلال دو قطبی میشود. نوروآدرنالین، دوپامین و سروتونین مواد شیمیایی هستند که عملکردهای مغز را کنترل میکنند و با نام «انتقالدهندههای عصبی» شناخته میشوند. وقتی سطح این مواد شیمیایی در مغز از حالت تعادل خارج میشود، فرد نشانههای دو قطبی را تجربه میکند. بهعنوان مثال تحقیقات نشان میدهد افزایش سطح نوروآدرنالین در مغز، باعث بروز علائم شیدایی میشود و کاهش سطح این ماده نیز عامل بروز علائم افسردگی است.
علت دیگر ابتلا به این بیماری، رویدادهای استرسزایی است که در فرد شوک روانی ایجاد میکند. در ادامه به چند نمونه از اتفاقاتی که احتمال دو قطبی شدن افراد را افزایش میدهد، اشاره میکنیم:
- فروپاشی یک رابطه عمیق
- از دست دادن یک عزیز
- تروماهای کودکی
- سوءاستفاده جنسی یا عاطفی
- رویدادهای استرسآوری که مسیر زندگی فرد را تغییر میدهد
- ورشکستگی مالی
- بیماری جسمی سخت
آیا بیماری دو قطبی ارثی است؟
آمار نشان میدهد ۸۰ تا ۹۰ درصد از افرادی که به اختلال دو قطبی مبتلا میشوند، سابقه خانوادگی دارند. احتمال ابتلا به این بیماری در افرادی که یکی از اعضای خانوادهشان دو قطبی است یا با افسردگی دستوپنجه نرم میکند، بیشتر از افرادی است که سابقه خانوادگی ابتلا به افسردگی یا اختلال دو قطبی را ندارند. دانشمندان با توجه به تحقیقات انجامشده میدانند که این بیماری با ژنتیک مرتبط است؛ اما هنوز هیچ ژن واحدی که منجر به ابتلا به اختلال دو قطبی میشود، شناخته نشده است.
تفاوت دوره شیدایی و هیپومانیا
دوره هیپومانیا کمی سبکتر از شیدایی است؛ یعنی هم شدت علائم بیمار کمتر است و هم مدت زمان کمتری طول میکشد. بعضی از بیماران دو قطبی هم دوره شیدایی را تجربه میکنند و هم هیپومانیا، اما بعضی دیگر در دورههای خلقی خود، فقط با یکی از آنها مواجه میشوند.
علائم شیدایی و هیپومانیا تقریبا مشابه است؛ اما بیماری که در دوره هیپومانیاست، نشانههای سبکتری را تجربه میکند و عملکردش در محل کار، مدرسه یا دانشگاه کمتر تحت تأثیر اختلال دو قطبی قرار میگیرد. افرادی که دورههای شیدایی را تجربه میکنند، از حالت عادی خارج میشوند، ممکن است به روانپریشی برسند و نیاز به بستری در بیمارستانهای روانی داشته باشند.
پس از مشاهدهی علائم اختلال دو قطبی به چه پزشکی مراجعه کنیم؟
بیماران دو قطبی معمولا نمیدانند نوسانهای خلقی که تجربه میکنند، یک بیماری است و به درمان نیاز دارد. آنها در دوره شیدایی، از حس سرخوشی، انرژی زیاد و عملکرد خوبی که دارند، لذت میبرند؛ اما نمیدانند این اوج، با یک سقوط ناگهانی همراه است و آنها را افسرده میکند و حتی ممکن است در شغل و روابطشان مشکل ایجاد کند.
اگر نشانههایی که در قسمتهای قبلی این مقاله توضیح دادیم را تجربه میکنید یا احساس میکنید گاهی اوقات رفتارها و روحیهتان با آنچه در حالت معمول هستید، تفاوت بسیاری دارد، بهتر است با یک روانشناس مشورت داشته باشید. روانشناس با بررسی علائم، در صورت نیاز شما را به روانپزشک ارجاع میدهد و مسیر درمانی مشخصی را برایتان ترسیم میکند.
دو نکته مهم درباره درمان اختلال دو قطبی وجود دارد که باید به آن توجه داشته باشید:
- به صحبتهای اعضای خانواده یا اطرافیان درباره نوسانات جدی رفتار و احساساتتان توجه داشته باشید. گاهی اوقات بیماران دو قطبی، خودشان متوجه بیماریشان نمیشوند و با علائمی که دارند، فقط اطرافیانشان را آزرده میکنند.
- اختلال دو قطبی قابل درمان است، اما خودبهخود درمان نمیشود. پس اگر نشانههای این بیماری را تجربه میکنید، سریعتر با رواندرمانگر مشورت داشته باشید و متد درمانی اصولی را در پیش بگیرید.
عوارض ابتلا به اختلال دو قطبی چیست؟
اگر اختلال دو قطبی بدون درمان باقی بماند، بهمرور زمان تشدید میشود، علائم شدت میگیرد و دورههای خلقی هم بیشتر طول میکشد. بیمارانی که به اختلال شدید دو قطبی مبتلا هستند ممکن است تا ۱۲ ماه متوالی در دوره افسردگی و ۶ ماه متوالی در دوره شیدایی باقی بمانند. اغلب بیمارانی که دوره شیدایی طولانی دارند، باید در بیمارستانهای روانی بستری شوند و تحت مراقبتهای ویژه قرار بگیرند.
بدون درمان ماندن این بیماری هم باعث شدت گرفتن آن میشود و هم عوارض جانبی دیگری به دنبال دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
- ایجاد تمایل به سوءمصرف مواد مخدر و الکل
- استرس و اضطراب شدید
- افزایش ریسک بیماریهای قلبی عروقی
- افزایش یا کاهش شدید وزن
- افکار و اقدامات خودکشی
درمان اختلال دو قطبی
علائم اختلال دو قطبی معمولا با درمان بهبود پیدا میکند و اگر بیمار به درمان بیماری متعهد باشد، بعد از مدتی میتواند روال عادی زندگیاش را بدون تجربه دورههای خلقی شیدایی و افسردگی ادامه دهد. نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که اختلال دو قطبی یک بیماری مزمن است که نشانههای آن در بازههای زمانی مختلف عود میکند. بنابراین درمان این بیماری بهصورت پیشگیرانه و قبل از عود علائم آغاز میشود. درمان این بیماری روانی بهصورت فردی است و بیمار باید به صورت اختصاصی تحت نظر روانپزشک و روانشناس قرار بگیرد.
در ادامه به شیوههای مختلف درمان اختلال دو قطبی اشاره میکنیم.
درمان با دارو
اصلیترین روش درمان اختلال دو قطبی داروهای شیمیایی است که با نام داروهای تثبیتکننده خلق (mood stabilizer) شناخته میشوند. پزشکان بر این باورند که این داروها، سیگنالهای مغزی نامتعادل را اصلاح میکنند. داروهای ضد افسردگی و ضد روانپریشی نیز ممکن است برای درمان و کنترل علائم بیماری دو قطبی تجویز شوند. نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که پزشکان برای بیماران داروهای مختلفی را تجویز میکنند تا با توجه به بازخوردهایی که میگیرند، موثرترین دارو را تشخیص دهند. بنابراین اگر دارویی مصرف کردید و نتیجه نگرفتید، حتما مسئله را با پزشکتان در میان بگذارید. پزشک داروی جایگزین برای شما تجویز میکند.
متداولترین داروهای تثبیتکننده خلقوخو که برای درمان اختلال دو قطبی کاربرد دارند را در ادامه نام میبریم:
- اُلانزاپین (Olanzapine)
- ریسپریدُن (Risperidone)
- لاموتریژین(Lamotrigine)
رواندرمانی
رواندرمانی هم یک متد درمانی مکمل است که به بیمار کمک میکند با علائم دو قطبی آشنا شود و روشهای کنترل آنها را یاد بگیرد، داروهایش را بهموقع مصرف کند و درمان را پیگیری کند. رواندرمانی همچنین در توانایی مدیریت دورههای خلقی آینده تأثیر مثبت دارد. دقت داشته باشید که رواندرمانی یک فرایند مداوم است که حتی در بازههایی که فرد در هیچکدام از دورههای خلقی نیست هم باید آن را ادامه دهد.
بعضی از روانشناسان بر این باورند که نوشتن احساسات و تجربهها در دورههای شیدایی یا افسردگی به بیماران کمک میکند الگوهای بیماریشان را بشناسند و از آن پیشگیری کنند. افرادی که به اختلال دو قطبی سیکلوتیمیک مبتلا هستند، بیشتر از دو نوع دیگر میتوانند از نوشتن برای مدیریت علائمشان کمک بگیرند.
درمان شوک الکتریکی (ECT)
این شیوه تنها زمانی استفاده میشود که متدهای دیگر مانند دارو برای درمان بیماری کارساز نباشد. در این روش، بیمار بیهوش میشود؛ سپس امواج الکتریکی از طریق پوست سر به مغز او القا میشوند و نوعی تشنج الکتریکی ایجاد میکنند. شوکهای الکتریکی کوتاه و کنترلشده هستند. پزشکان بر این باورند که درمان ECT، مسیرهای سیگنالی مغز را بازسازی میکند و در درمان نشانههای دو قطبی تأثیرگذار است.
اصلاح سبک زندگی
سبک زندگی سالم نقش مهمی در حفظ سلامت روان و کمک به مدیریت علائم شیدایی و افسردگی دارد. در ادامه توصیههایی را ارائه میدهیم که رعایت آنها هم از دو قطبی شدن شخصیت پیشگیری میکند و هم نقش مهمی در کنترل علائم شیدایی و افسردگی دارد:
- خواب منظم و باکیفیت داشته باشید. هرشب در ساعت مشخص بخوابید و هرروز صبح رأس ساعت مشخص بیدار شوید. کمخوابی احتمال بروز علائم شیدایی و افسردگی را افزایش میدهد و خواب زیاد هم میتواند نشانه افسردگی باشد.
- رژیم غذایی سالم داشته باشید. بدن شما به ویتامین، پروتئین و مواد معدنی مختلف نیاز دارد. مطمئن شوید همه مواد مورد نیاز بدن به اندازه کافی در رژیم غذاییتان وجود دارد.
- ورزش کنید. فعالیت و تحرک مداوم روی عملکرد مغز اثر مثبت دارد و به حفظ سلامت روان کمک میکند.
- داروهای تجویزشده توسط روانپزشک را منظم مصرف کنید. همچنین اگر مکمل بدون نسخه یا داروی دیگری مصرف میکنید، حتما با روانپزشک خود درباره آن صحبت کنید تا از عدم تداخل دارویی مطمئن شوید.
- دفترچه خاطرات داشته باشید. در این دفترچه هرروز احساسات، عوامل محرک احساسات، زمانهای شیدایی و افسردگی و تغییرات خلقی خود را یادداشت کنید تا الگویی از بیماری خود بهدست آورید.
- سطح استرستان را به حداقل برسانید. فعالیتهای استرسآور را کنار بگذارید، یوگا کنید و تمرینهای آرامشبخش انجام دهید.
- ارتباطات قوی داشته باشید. افرادی که از شما حمایت میکنند و برای حل مشکلات در کنار شما هستند، نقش مهمی در بازیابی سلامت روانتان خواهند داشت.
اختلال دو قطبی چه تاثیری بر زندگی فرد و اطرافیانش میگذارد؟
بیماریهای روانی معمولا روی خانواده و اطرافیان بیمار هم تأثیر میگذارند. اگر یکی از اعضای خانواده دو قطبی باشد، احتمال بروز این بیماری در سایر اعضای خانواده هم افزایش پیدا میکند. پس مهم است که بیمار و اعضای خانواده او به اندازه کافی درباره بیماری و اثرات آن اطلاعات داشته باشند و برای مدیریت نشانههای بیماری تلاش کنند.
هرچقدر شدت اختلال دو قطبی در فردی بیشتر باشد، علائم شدیدتری نشان میدهد و سطح تنش و استرس خانواده نیز بالاتر میرود. مهمترین اثرات این بیماری بر محیط خانواده عبارتند از:
- افزایش سطح استرس و اضطراب در محیط خانه
- پریشانی اعضای خانواده و تجربه احساسات منفی مانند احساس گناه، غم، خشم و نگرانی
- از بین رفتن روتین و نظم امور خانواده
- بروز چالش در ارتباطات خانوادگی بهخصوص ارتباطات مرتبط با فرد دو قطبی
- قطع ارتباط بیرونی با دوستان و فامیل بخاطر واکنشهای غیرقابل کنترل فرد بیمار
اختلال دو قطبی ممکن است اثرات منفی دیگری هم داشته باشد. بهعنوان مثال اگر فرد مبتلا به اختلال دو قطبی یکی از منابع درآمد خانوار باشد، درآمدش کم میشود یا همه پول را بیدلیل خرج میکند و خانواده با مشکل مالی مواجه میشود. این بیماری روی جنبههای مختلف زندگی فرد و اعضای خانواده او تأثیر میگذارد و به همین دلیل باید به شیوهای موثر درمان شود.
سخن پایانی
در این مقاله بررسی کردیم اختلال دو قطبی چیست، چه نشانههایی دارد و چطور درمان میشود. این اختلال با نوسانات احساسات روزمرهای انسانهای عادی تفاوت دارد و بسیار شدیدتر است. اگر احساس میکنید گاهی اوقات کنترل خود روی افکار، احساسات و خلق و خویتان را از دست میدهید و نشانههای اختلال دو قطبی را تجربه میکنید، حتما با روانشناس مشورت داشته باشید. تشخیص دقیق این بیماری روانی برعهده افراد متخصص در این زمینه است. روانشناسان با بررسی علائم و نشانهها، بیماری را تشخیص میدهند و در صورت نیاز شما را به روانپزشک ارجاع خواهند داد.
منابع: