ترس از جدایی در رابطه

آدم‌های بزرگ ریسک می‌کنند! اما نه بر سرِ سلامت روان و زندگی‌شون…

مراقب باش داری سرِ چی قمار می‌کنی…

ترس از جدایی در رابطه، به چه دلیل رخ می‌دهد؟ بیایید در ابتدا، کمی درباره این ترس صحبت کنیم. شروع رابطه عاشقانه لذت بخش است؛ اما کیفیت و سلامت آن به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد. عواملی که ما را در حالت وابستگی به شریک عاطفی نگه می‌دارد، عشق را از حالت اصیل آن خارج می‌کند. یعنی اگر رابطه عاشقانه‌ای را شروع می‌کنیم تا از ترس‌های وجودی یا اضطراب ها فرار کنیم، عشق را به طور اصیل و درست تجربه نخواهیم کرد.

حتی ممکن است در یک رابطه درست باشیم اما ترس از جدایی، مدام در مغزمان رخ نمایان کند! با جملاتی نظیر «اگر مرا ترک کند چکار کنم؟» یا «اگر روزی نباشد چگونه به زندگی ادامه دهم؟» ترس از جدایی حتی می‌تواند خطرناک‌تر باشد(!) و توانایی اتمام رابطه نادرست را از ما بگیرد. در این مقاله به طور مفصل درباره این موضوع صحبت می‌کنیم، به علل و نشانه‌های ترس از جدایی می‌پردازیم و در آخر راهکارهایی برای درمان بیان می‌کنیم.

ترس از جدایی در رابطه، چیست؟

ترس از جدایی در رابطه، یک اضطراب شدید و غیر واقعی در مورد پایان یافتن رابطه یا رها شدن توسط شریک عاطفی است. این اضطراب در فرد، یک نگرانی مداوم ایجاد می‌کند و صداهای ذهنی او معمولاً مضطرب و ترسیده هستند و با نگاه بدبینانه، سعی در پیش‌بینی آینده دارد. افرادی که این ترس را در ناخودآگاه یا خودآگاهشان احساس می‌کنند، هنگامی که از منبع امنیت (در این‌جا شریک عاطفی) دور می‌شوند، اضطراب بیش‌تری به سراغشان می‌آید.

البته همه ما نسبت به جدایی یا از دست دادن انسان‌های امن زندگیمان، ترس یا اضطراب داریم اما این موضوع هنگامی به یک اختلال تبدیل می‌شود که از حد طبیعی فراتر رود. شناسایی ترس غیر طبیعی نسبت به جدایی، بسیار اهمیت دارد؛ زیرا رنج روانی زیادی در فرد ایجاد می‌کند، لذت تجربه یک رابطه امن را از او می‌گیرد و ممکن است فرد را در روابط اشتباه نگه دارد.

ترس از جدایی در رابطه، یک اضطراب جدید و دائم در مورد پایان یافتن رابطه است.

 

 

چگونه ترس از جدایی را شناسایی کنیم؟

بیایید در ابتدا به نشانه‌ها و علائم بپردازیم. ممکن است ترس از جدایی در لایه‌های زیرین ذهن یعنی ناخودآگاه لانه کرده باشد! اما ناخودآگاه در نهایت خودش را لو می‌دهد! چگونه؟ باید به رفتارهایمان دقت کنیم و از کنار پاسخ‌هایی که به هیجان اضطراب‌ می‌دهیم، بی‌اهمیت عبور نکنیم.

۱. هنگامی که از منبع امنیت دور هستید، هیجان اضطراب را تجربه می‌کنید.

چون برای تجربه حس امنیت باید در کنار او باشید و نسبت به فرد مورد نظر وابستگی زیادی دارید، دوری از او مانند دوری از یک پناهگاه امن است و هیجان ترس و اضطراب را بیدار می‌کند.

۲. ترس دائمی نسبت به رها شدن دارید.

نشانه مهم‌ بعدی، ترس از رها شدن توسط شریک عاطفی می‌باشد. ممکن است افکار اضطرابی در لباس جملات گوناگون، در ذهن شما رژه بروند! جملاتی مثل: اگر در محل کار آسیب ببیند چطور؟ ممکن است علاقه‌اش را نسبت به من از دست بدهد؟ فکر می‌کنم امروز رفتار سردی داشت. آیا پای فرد دیگری در میان است؟ اگر به خاطر بیماری یا تصادف او را از دست بدهم چگونه زندگی کنم؟ با او تماس گرفتم و جواب نداد، حتماً اتفاقی افتاده و …

۳. نیاز دارید همواره منبع امنیت را کنترل کنید و بدانید در کجا یا چه شرایطی قرار دارد.

نشانه بعدی این است که به تماس مداوم با شریک عاطفی نیاز جدی دارید؛ یعنی زیاد با او تماس می‌گیرید یا پیام می‌دهید و اگر پاسخ سریعی دریافت نکنید نگران می‌شوید. حتی ممکن است رگه‌هایی از کنترل‌گری را در خود مشاهده کنید؛ یعنی از او بخواهید که مدام اطلاع دهد کجاست یا به چه کاری مشغول است. این نوع کنترل‌گری‌ ناشی از اضطراب جدایی و ترس از دست دادن شریک عاطفی می‌باشد.

۴. در افکارتان معمولاً رگه‌هایی از بدبینی مشاهده می‌کنید.

البته بدبینی بیش از حد، می‌تواند اختلالی متفاوت و مجزا باشد؛ اما در ترس از جدایی در رابطه، افکار اضطرابی ممکن است رگه‌هایی از بدبینی داشته باشد. در حقیقت اضطراب شاخصه اصلی این افکار است اما گاهی بدبینی یا تلاش برای پیش‌بینی بدبینانه وقایع نیز در افکار مشاهده می‌شود. برای درک بهتر، این دو صدای ذهنی را با یک‌دیگر مقایسه کنید؛ «امروز کم‌تر با من صحبت کرد، دیگر علاقه‌ای به من ندارد.» با «امروز کم‌تر با من صحبت کرد، احتمالاً هیجان غم را تجربه می‌کند.»

یکی از نشانه‌های ترس از جدایی در رابطه، افکار اضطراب آور و بدبینانه است.

۵. ممکن است نشانه‌های جسمی داشته باشید.

نشانه‌هایی مثل بالا رفتن ضربان قلب، مشکل عدم تمرکز، بی‌قراری و تحریک پذیری، بی‌خوابی و گزگز در اندام‌ها، مواردی از نشانه‌‌های جسمی اضطراب جدایی است. (به خصوص افکار شبانه‌ای که به ذهن حمله می‌کند و خواب را فراری می‌دهد، نشانه‌ مهمی محسوب می‌شود.)

۶. تغییر در خلق و خو، افسردگی یا ناتوانی در تصمیم‌گیری می‌تواند ناشی از اضطراب جدایی باشد.

سه مورد ذکر شده، می‌توانند دلایل بسیار زیادی داشته باشند و اضطراب جدایی یکی از این دلایل است؛ اما در صورت مشاهده هرکدام از این رنج‌ها، به هیچ عنوان بی‌اهمیت از کنار آن عبور نکنید و برای شناسایی دلایل اقدام کنید. در بسیاری از مواقع، رنج‌های روانی و اختلال‌ها، هم‌دیگر را تقویت می‌کنند و مانند یک چرخه، هرکدام علت و معلولی برای یک‌دیگر هستند.

۷. اجتناب از ترک خانه، مشکل در محل کار و اعتیاد، نشانه‌های دیگری هستند.

فردی که اضطراب جدایی را تجربه می‌کند، ممکن است برای فرار از این اضطراب به مسکن‌های موقت رو بیاورد؛ مسکن‌هایی که در قالب اعتیاد، فرد را از افکار آزار دهنده نجات می‌دهد. اعتیاد به مواد مخدر یا حتی وابستگی زیاد به بعضی‌ از سرگرمی‌ها (مثل اعتیاد به فضای مجازی) نشانه‌های مهمی هستند. علاوه بر این وابستگی زیاد می‌تواند ترک محل امنی مثل خانه را برای فرد دشوار سازد.

اجتناب از ترک خانه، از نشانه‌های اضطراب جدایی است.

چرا به اضطراب جدایی دچار می‌شویم؟

رسیدیم به یکی از مهم‌ترین بخش‌های مقاله، یعنی علت ایجاد وابستگی و اضطراب جدایی. هنگامی که یک اختلال را شناسایی می‌کنیم و تصمیم به اصلاح و درمان آن می‌گیریم، اولین قدم شناسایی علت‌هاست. در این بخش تعدادی از دلایل مهم و اصلی را بیان می‌کنیم.

۱. والدین هلیکوپتری

در مقاله «جدایی از خانواده بعد از ازدواج» به موضوع تربیت نادرست والدین و زخم‌های دوران کودکی پرداختیم. والدین هلیکوپتری، یکی از مهم‌ترین دلایل ایجاد وابستگی در فرزندان هستند. والدینی که به دلیل محبت بیش‌ از حد، مسئولیت پذیری را به فرزندان خود نمی‌آموزند و در تمام مشکلاتی که کودک با آن درگیر می‌شود مداخله می‌کنند و توانایی حل مشکلات را از او می‌گیرند، فرزند خود را به فردی وابسته با اعتماد به نفس و عزت نفس پایین تبدیل می‌کنند.

فرزندانی که توسط این‌گونه والدین تربیت می‌شوند ممکن است با مشکلاتی نظیر وابستگی زیاد، ناتوانی در تصمیم‌گیری، ترس از مسئولیت پذیری، اضطراب و افسردگی درگیر باشند. بنابراین دوران کودکی و تربیت نادرست والدین ممکن است یکی از دلایل مهم اضطراب جدایی باشد.

۲. زخم‌های دوران کودکی

کودکی که در محیط ناامن بزرگ می‌شود، مستعد بسیاری از رنج‌های روانی خواهد بود. والدینی که نابالغ هستند و بدون آگاهی صاحب فرزند می‌شوند، ممکن است نتوانند محیط امنی برای رشد کودک خود فراهم کنند. یا والدینی که در زندگی مشترک با مشکلاتی نظیر عدم تفاهم یا سرد شدن رابطه عاطفی درگیر می‌باشند، فرزندانی مضطرب تربیت خواهند کرد. پرخاشگری والدین، دعوا و تعارض، از دست دادن پدر یا مادر، طلاق والدین و … به کودک این پیام را منتقل می‌کند که محیط اطراف ناامن و غیرقابل پیش‌بینی است و همین موضوع می‌تواند میخِ اضطراب را در اعماق وجود فرد بکوبد!

بنابراین فرد برای تجربه حس امنیت و فرار از زخم‌های کودکی، به شخص دیگری پناه می‌برد و جدایی از آن شخص نه به معنای اتمام یک رابطه، بلکه به معنای تخریب پناهگاه و تنها ماندن در دنیایی غیر قابل پیش‌بینی خواهد بود. (بر اساس درکی که ناشی از شرایط نامناسب دوران کودکی، در او شکل گرفته است.)

زخم‌های دوران کودکی، از دلایل ایجاد وابستگی شدید است.

۳. سبک دلبستگی اضطرابی

همه ما در زندگی هیجان اضطراب را تجربه می‌کنیم؛ اما افرادی که سبک دلبستگی اضطرابی دارند، سایه اضطراب همواره بالای سرشان قرار دارد و در تمام لحظات می‌توانند دلایلی برای مضطرب شدن پیدا کنند. البته دلایل بسیار زیادی برای ایجاد سبک دلبستگی اضطرابی وجود دارد (از جمله مباحثی که در دو مورد قبل به آن پرداختیم.) و خودش هم منجر به مشکلات زیادی می شود؛ مشکلاتی نظیر ترس از رها شدن، حسادت، نیاز به توجه مداوم، نیاز به مراقبت از طرف دیگران، راضی نگه داشتن اطرافیان و … . سبک دلبستگی اضطرابی، نیاز به اقدام جدی برای درمان دارد؛ زیرا فرد را با مشکلات زیادی رو به رو می‌کند و امکان تجربه زندگی و روابط لذت‌بخش را از او می‌گیرد.

۴. تجربه اتفاقات آسیب‌زا

ممکن است فرد در طول زندگی به خصوص دوران کودکی، در تنهایی اتفاقات آسیب‌زایی را تجربه کرده باشد. همین موضوع می‌تواند دلیل ترس زیاد او نسبت به تنهایی باشد و موجب ایجاد وابستگی شدید به دیگران شود. مثلاً کودکی که در تنهایی، مورد تجاوز جنسی، ضرب و شتم، یا پرخاشگری قرار می‌گیرد، دچار آسیب‌های روانی می‌شود و برای جلوگیری از تجربه مجدد آن اتفاقات، از تنها بودن واهمه دارد.

۵. عزت نفس پایین

در مقاله «عزت نفس پایین در رابطه» مفصل به این موضوع پرداخته‌ایم. فردی که از درون حس ارزشمندی و توانمندی ندارد، فکر می‌کند بدون کمک دیگران قادر به رفع نیازهای خود نیست. عدم وجود نفس موجب می‌شود فرد در تمام زمینه‌ها به اطرافیان وابسته باشد، مثلا برای تصمیم‌گیری، انتخاب‌های مهم زندگی، انجام کارهای معمول و برطرف کردن نیازهای روزمره. علاوه بر این وابستگی زیاد به دیگران، توانایی اتمام روابط نادرست را از افراد می‌گیرد و یکی از دلایل مهم باقی‌ماندن در روابط ناسالم، عزت نفس پایین می‌باشد.

عزت نفس پایین یکی از دلایل ترس از جدایی در رابطه است.

تاثیر ترس از جدایی بر روابط

ترس از جدایی آثار بسیار مخربی بر کیفیت رابطه می‌گذارد و فرد را از تجربه یک رابطه سالم و لذت‌بخش محروم می‌کند. در این بخش، به تعدادی از این آثار می‌پردازیم.

۱. اضطراب جدایی، آرامش را از انسان سلب می‌کند؛ به همین دلیل حتی اگر در روابط درست قرار بگیریم، دائم در حال فکر کردن به مسائل منفی خواهیم بود و نمی‌توانیم رفتاری درست و سالم با شریک عاطفی داشته باشیم. اضطراب مداوم، بسیار مستهلک کننده است و نیاز به پیگیری جدی دارد.

۲. نمی‌توانیم به دیگران اعتماد داشته باشیم؛ هنگامی که صداهای ذهنی مضطرب کننده و آزارگر، مدام در مغز جولان می‌دهند، همواره در حال یافتن جوانب منفی و اتفاقات تلخی که می‌تواند رخ دهد، هستند. در نتیجه خواه ناخواه ما را در اعتماد کردن به دیگران با مشکل رو به رو می‌کنند؛ زیرا ذهن مضطرب، همیشه دلایلی بدبینانه برای اعتماد نکردن به دیگران پیدا خواهد کرد! شکاکی و بدبینی، یکی از آفات رابطه عاشقانه است.

۳. شریک عاطفی، به مرور خسته و کلافه خواهد شد؛ زیرا افرادی که اضطراب جدایی دارند ممکن است درگیر کنترل مداوم شریک عاطفی شوند. تا به افکار اضطرابی خود ثابت کنند حق با آن‌ها نیست! اما ثابت کردن مداوم، بدون هزینه نخواهد بود و در نهایت شریک عاطفی را کلافه و دلزده می‌کند.

۴. اطرافیان، از وابستگی زیاد خسته می‌شوند؛ فردی که شخصیت وابسته‌ای دارد، همواره برای انجام مسئولیت‌های خود به دیگران وابسته است. به مرور فرافکنی مسئولیت‌ها به اطرافیان، آن‌ها را خسته خواهد کرد. به خصوص در رابطه عاشقانه، هنگامی که فرد مقابل تمام وظایف را بر دوش خود احساس کند، نسبت به ادامه رابطه دلسرد می‌شود.

اضطراب جدایی و وابستگی زیاد، شریک عاطفی را خسته می‌کند

درمان ترس از جدایی در رابطه

موضوع سبک دلبستگی اضطرابی و ترس از جدایی، یک موضوع بسیار مهم و عمیق است. در بسیاری از مواقع، شناسایی علت‌ها و ریشه مشکلات از عهده ما خارج است و به کمک یک فرد متخصص نیاز دارد. در نتیجه اگر با این مشکل رو به رو هستید، حتما از یک روانشناس یا روانکاو کمک بگیرید.

اما به طور کلی تمرینات مربوط به ذهن آگاهی یک راه‌حل خوب برای شناسایی زخم‌های درونی محسوب می‌شود. بهترین راه برای خروج از هر چیزی، از میان آن می‌گذرد. در نتیجه اگر با آسیب‌های روانی درگیر هستید، فرار نکنید و با سرگرم کردن خود از فکر کردن راجع به آن‌ها امتناع نکنید. برای خروج از رنج، باید از میان آن گذشت. برای شروع می‌توانید افکارتان را شناسایی کنید و آن‌ها را به سطح خودآگاه بیاورید.

اگر در شناسایی افکار اضطرابی دچار مشکل هستید، باید مچ آن‌ها را هنگام عبور در مغز بگیرید! چگونه؟ با نوشتن. نوشتن افکار و صداهای ذهنی، مچ آن‌ها را می‌گیرد و به صفحات کاغذ دستبند می‌زند. آن‌گاه می‌توانیم به شناسایی مجرم، محاکمه و اصلاح بپردازیم!

جمع بندی

به پایان مقاله «ترس از جدایی در رابطه» رسیدیم. اضطراب و وابستگی، روان انسان را فرسوده می‌کند؛ لطفاً از کنار رنج‌های روانی بی‌توجه عبور نکنید. شناسایی آسیب‌ها و تلاش برای رفع‌ آن‌ها، ممکن است پروسه‌ای زمان‌بر یا سخت باشد، اما لذت و کیفیت تجربه زندگی را افزایش می‌دهد.

آیا تا کنون اضطراب جدایی را تجربه کرده‌اید؟ چه اقداماتی برای کاهش وابستگی انجام داده‌اید؟

نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.

منابع:

عالیه نجاری

من عالیه نجاری هستم و به مباحث روانشناسی بی‌نهایت علاقه دارم. در مقطع کارشناسی مدیریت بازرگانی خوندم اما سرگرمی اصلیم مطالعه‌ی کتاب‌ها و محتواهای روانشناسی هست. تمام تلاشم اینه که با راهنمایی‌های روانشناسان مجموعه و بررسی منابع معتبر، بهترین محتواها رو بنویسم و به مخاطبانمون کمک کنم. از ته دل آرزو دارم که همیشه حال جسم و روانتون عالی باشه.

۶ پاسخ

  1. من خیلی بدبینم نسبت به همه‌چیز. دائم فکر میکنم همسرم یه روزی منو ترک میکنه. حتی مشکل خواب پیدا کردم به خاطر این موضوع. کدوم مشاور رو برای رفع این مشکل پیشنهاد می‌کنید؟

    1. سلام فاطمه جان
      روانشناسان زیادی با تخصص‌های مختلف، با مجموعه‌‌ی پل همکاری دارن. اپلیکیشن رو نصب کنید؛ اونجا میتونید اطلاعات تمام روانشناسان رو مشاهده کنید و بر اساس تخصصشون تصمیم بگیرید.

  2. چقدر نکاتی که گفتید جالب بود. راجع به سبک دلبستگی اضطرابی نشنیده بودم و فکر میکنم علامت‌هاشو دارم.

  3. سلام خسته نباشید. من عزت نفس به شدت پایینی دارم و همین باعث میشه به دیگران وابسته باشم. آیا تمرین‌هایی برای افزایش عزت نفس وجود داره؟

    1. سلام سارا جان
      افزایش عزت نفس یک موضوع گسترده هست. یکی از راهکارها میتونه این باشه که در پایان روز درباره‌ی خوبی‌های خودتون بنویسید و از خودتون تحسین کنید. این تمرین بهتون کمک میکنه نقاط مثبت خودتون رو ببینید. برای دریافت راه‌حل‌های تخصصی‌تر باید به روانشناس مراجعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *