اسکیزوفرنی چیست؟

اسکیزوفرنی چیست؟

آدم‌های بزرگ ریسک می‌کنند! اما نه بر سرِ سلامت روان و زندگی‌شون…

مراقب باش داری سرِ چی قمار می‌کنی…

اسکیزوفرنی چیست؟ اگر شما هم مثل من فقط اسم این بیماری را شنیده‌اید و تا پیش از این اطلاعاتی درباره آن نداشتید، جای درستی آمده‌اید! می‌خواهیم در کنار هم این اختلال روانی را بررسی کنیم و بفهمیم اسکیزوفرنی به چه معناست. این اختلال، بیماری رایجی نیست و بر اساس گزارش سایت WHO از هر ۳۰۰ نفر، تنها یک نفر به آن دچار می‌شود. اما افزایش آگاهی همواره کمک‌کننده است؛ پس در ادامه، بیماری اسکیزوفرنی را زیر ذره‌بین می‌گذاریم، درباره علائم آن صحبت می‌کنیم، به انواع این اختلال می‌پردازیم و در انتها راه‌های درمان را نام می‌بریم.

جدول محتوا پنهان

اسکیزوفرنی چیست؟

اسکیزوفرنی چیست؟ یک اختلال مغزی که بر رفتار،‌ عواطف و عملکرد فرد تأثیر می‌گذارد.

بیایید از معنای واژه اسکیزوفرنی شروع کنیم؛ اسکیز به معنای پاره پاره شدن و فِرن به معنای فکر است. بنابراین معنای لغوی این عبارت، پاره پاره شدنِ افکار است و به همین دلیل به بیماری اسکیزوفرنی، روان گسیختگی نیز گفته می‌شود. بیماری اسکیزوفرنی یک اختلال مغزیست و در حقیقت طیف و مجموعه‌ای از بیماری‌های گوناگون محسوب می‌شود؛ به دلیل وجوه مشترکی که بین این بیماری‌ها وجود دارد، نام اسیکزوفرنی به مجموعه علائم مشابه اطلاق می‌شود.

بیماری اسکیزوفرنی بر شیوه تجربه عواطف، رفتار و تفکرات فرد تأثیر می‌گذارد، عملکرد او را با مشکلاتی رو به رو می‌کند و عوارض ناشی از این بیماری تا آخر عمر با او همراه خواهد بود. (البته درمان‌های گوناگون تا حدودی علائم را کاهش می‌دهند اما به صفر نمی‌رسانند.) درصد مردان و زنان در ابتلای به این بیماری برابر است اما مردها در سنین پایین‌تری دچار این مشکل می‌شوند. توضیح چیستی بیماری اسکیزوفرنی در قالب جملات و تعاریف، دشوار خواهد بود؛ در بخش بعد با بیان علائم این بیماری، درک روشن‌تری پیدا خواهید کرد.

علائم اسکیزوفرنی؛ از کجا بفهمیم اسکیزوفرنی داریم؟

علائم بیماری اسکیزوفرنی چیست و چگونه می‌توان آن را تشخیص داد؟ علائم این بیماری به سه دسته کلی تقسیم می‌شود؛‌ علائم اولیه، مثبت و منفی. در ادامه درباره هر دسته توضیحاتی ارائه می‌کنیم.

الف) علائم اولیه

این دسته از نشانه‌ها در سنین پایین‌تر و در دوران نوجوانی بروز پیدا می‌کنند اما معمولاً با بدقلقی‌های دوره بلوغ اشتباه گرفته می‌شوند (!) و ممکن است به آن‌ها بی‌توجهی شود. این علائم عبارتند از:

۱. گوشه‌گیری و درون خود خزیدن

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، دنیای متفاوت و خاصی برای خود می‌سازند و در دنیای خلق شده زندگی می‌کنند. این ویژگی در افراد معمول نیز ممکن است کم و بیش وجود داشته باشد و یک طیف است؛ به عنوان مثال افراد درونگرا تمایل بیش‌تری به گوشه‌گیری دارند. افراد مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی آن‌قدر در گفتگو‌های درونی خود غرق می‌شوند که ممکن است نسبت به صداها و محرک‌های بیرونی بی‌توجه باشند. به همین دلیل گاهی این نشانه برای اطرافیان احساس نگرانی ایجاد نمی‌کند و با خود می‌گویند «فرزند ما فقط درونگراست.»

۲. کم شدن تمرکز

البته که در عصر حاضر با این حجم از آدامس‌های چشم (یعنی فضای مجازی!) دیگر عدم تمرکز یک ویژگی نرمال محسوب می‌شود! اما جنس ناتوانی در تمرکز کردن، در افراد مبتلا متفاوت است. این اشخاص به دلیل غرق شدن در دنیای خود نمی‌توانند بر یک مسئله‌ی خاص به طور ثابت متمرکز باشند. زیرا ذهنشان به آن‌ها می‌گوید: «این موضوع را رها کن بیا درباره فلان مسئله فکر کنیم.»

۳. تغییر مداوم دوستان

فرد مبتلا، به دلیل دنیای ویژه‌ای که برای خود ساخته‌ است نمی‌تواند به راحتی با بقیه ارتباط برقرار کند و به طور مداوم گروه دوستان و روابط اجتماعی خود را تغییر می‌دهد.

۴. کم‌خوابی یا پرخوابی

گوشه گیری و کم خوابی یا پرخوابی از علائم اولیه اسکیزوفرنی است.

این افراد ممکن است برای فرار از این ذهن آزار‌گر و آشفته به خواب پناه ببرند و زیاد می‌خوابند. یا آن‌قدر شدت افکار و در خود غرق شدگی زیاد می‌شود که فرد را با مشکل بی‌خوابی درگیر می‌کند.

۵. ضعیف شدن عملکرد

تمام موارد فوق به نوعی بر عملکرد فرد تأثیر می‌گذارند. فرد مبتلا با دنیای خود درگیر است و نمی‌تواند بر مسائل بیرونی تمرکز کند. پس طبیعیست که در عملکرد خود (به عنوان مثال در انجام تکالیف یا مسئولیت‌های شخصی) با مشکل رو به رو شود.

ب) علائم منفی

به این دسته از نشانه‌ها نام منفی اتلاق می‌شود چون انسان را به اشتباه می‌اندازد! در حقیقت علائم منفی را ممکن است در افراد سالم هم ببینیم و چون تشخیص اسکیزوفرنی را به تعویق می‌اندازند به آن‌ها علائم منفی گفته می‌شود. این نشانه‌ها عبارتند از:

۱. مشکل در تجربه یا بروز عواطف

افرادی که به اسکیزوفرنی مبتلا هستند، نمی‌توانند عواطف خود را به طور طبیعی احساس کنند و در بروز احساسات با محدودیت رو به رو می‌شوند. یا حتی ممکن است عواطف نامتناسبی را تجربه کنند؛ یعنی در شرایطی که مسئله خوشحال‌کنند‌ه‌ای وجود ندارد، بخندند. (البته این مورد در حالت شدید‌تر اتفاق می‌افتد.)

۲. بی‌تفاوتی و کم‌حرفی

انسان‌های درونگرا نیز کم‌حرف هستند و بیش‌تر ترجیح می‌دهند شنونده باشند. (همان‌طور که در مقاله «درونگرایی چیست؟» بیان کردیم.) به همین علت ممکن است بی‌تفاوتی و کم‌حرفی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در ابتدا موضوع عجیبی به نظر نرسد. همان‌طور که گفته شد این افراد به دلیل غرق شدن در دنیای خود، نسبت به محرک‌های بیرونی کم‌توجه هستند.

۳. بی‌انگیزگی و عدم اشتیاق

این علامت نیز در افراد مبتلا به افسردگی به وفور یافت می‌شود! فرد افسرده ناامیدی و بی انگیزگی عمیقی را در خود احساس می‌کند و انجام‌ دادن کارهای ساده‌ی روزمره از او انرژی زیادی می‌گیرد. در نتیجه این علامت ممکن است با بیماری افسردگی اشتباه گرفته شود. در بیماری اسکیزوفرنی، دلیل بی‌انگیزگی و عدم اشتیاق به زندگی (نسبت به افسردگی) متفاوت است.

پ) علائم مثبت

علامت‌های مثبت، علائمی هستند که موجب می‌شود دیگران زودتر متوجه این بیماری شوند و معمولاً در انسان‌های سالم وجود ندارد. نشانه‌های خاصی که شاخک‌های دیگران را در مورد اسکیزوفرنی فعال می‌کند!

۱. دو دلی و ناتوانی در تصمیم‌گیری

منظور از این مورد، ناتوانی بسیار شدید است. به عنوان مثال ممکن است فرد مبتلا دستش را روی دستگیره در بگذارد و برای باز کردن یا نکردن در دچار دو دلی و تردید شود و در همان وضعیت ثابت باقی بماند. این افراد برای انجام کارهای ساده‌ی روزمره، تردید‌های عمیقی را تجربه می‌کنند.

۲. توهم

توهم و هذیان از علائم اسکیزوفرنی است.

توهم یعنی ادارک‌های بدون محرک. به این معنا که بدون وجود شواهد یا دلایل منطقی و واقعی، چیزهایی را احساس می‌کنند. این مسائل زاییده دنیای خود ساخته آنهاست و ممکن است چیزهایی را ببیند، بشوند یا حس کنند که در واقعیت وجود ندارد. بنابراین توهم یکی از علائم بسیار مهم و شایع در این بیماریست.

۳. هذیان

فرد مبتلا به اسکیزوفرنی، چیزهایی را درست مطلق می‌داند که شواهدی برای آن وجود ندارد و باورهای غیرمعمول را در ذهن خود ایجاد می‌کند. به عنوان مثال ممکن است فکر کند رئیس یک گروه با قدرت‌های ماورایی است یا انسان‌هایی در صدد آزار و اذیت او هستند.

۴. بروز مشکلاتی در تداعی مفاهیم و اختلالات فکری

تداعی مفاهیم به چه معناست؟ به عنوان مثال با شنیدن واژه «شیر» به یاد کلماتی همچون گاو، گوسفند، ماست و … می‌افتیم. اما افرادی که به اسکیزوفرنی مبتلا هستند ممکن است با شنیدن این واژه به یاد کلمه‌ی غیر معمولی همچون جت جنگی بیوفتند. (به عنوان مثال) یعنی با شنیدن کلمات، به جای تداعی مفاهیم و موضوعات آشنا، کلمات نامرتبط و عجیب به ذهنشان می‌آید. این موضوع در صحبت کردن هم مشکلاتی برای آن‌ها ایجاد می‌کند و در زمینه کنار هم گذاشتن کلمات متناسب و ساخت جمله با مشکل رو به رو می‌شوند؛ در نتیجه ممکن است جملات بدون معنایی را از آن‌ها بشنوید. به معنای دیگر، افکار و احساسات و اعمال توسط خود آن‌ها ساخته نمی‌شود؛ بلکه در ذهن فرد قرار می‌گیرد یا توسط دیگران از ذهنش خارج می‌شود.

۵. اختلالات حرکتی

همان‌طور که در بخش تردید و دو دلی بیان کردیم، افراد مبتلا ممکن است برای مدتی در یک وضعیت ثابت بمانند یا حرکات آشفته و عجیب و بی‌هدفی را از خود نشان دهند. رفت و آمد‌های مداوم در یک محیط کوچک و یا حرکت دایره‌وار از جمله اختلالات حرکتی هستند.

۶. رفتار آشفته و اختلالات رفتاری

همان‌طور که در بخش علائم منفی بیان کردیم، افرادی که به اسکیزوفرنی مبتلا هستند، نمی‌توانند عواطف خود را به طور طبیعی تجربه کنند و به همین دلیل رفتارهای آشفته و پرخاشگرانه از خود نشان می‌دهند. آن‌ها نمی‌توانند در موقعیت‌های گوناگون، هیجان مرتبط با همان شرایط را تجربه کنند پس در برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل می‌شوند و توانایی کنترل رفتارهای خود را ندارند.

انواع اسکیزوفرنی

پارانوئید، هبفرنیک و کاتاتونیک از انواع اسکیزوفرنی هستند.

اسکیزوفرنی انواع گوناگونی دارد و شدت علائم در هر نوع ممکن است کم یا زیاد باشد. در این بخش به موضوع انواع اسکیزوفرنی می‌پردازیم و نشانه‌های غالب را در هر کدام بیان می‌کنیم.

۱. اسکیزوفرنی پارانوئید

این مورد شایع‌ترین نوع اسکیزوفرنی است و علائم آن نسبت به سایر انواع دیرتر بروز پیدا می‌کند. علائم اصلی در اسکیزوفرنی پارانوئید توهم و هذیان است و ممکن است گفتار و احساسات تحت تأثیر قرار نگیرد.

۲. اسکیزوفرنی هبفرنیک یا نامنظم

این نوع که به آن اسکیزوفرنی سازمان نیافته هم گفته می‌شود، معمولاً در سنین ۱۵ تا ۲۵ سالگی، علائم خود را نشان می‌دهد. نشانه‌های اسکیزوفرنی نامنظم شامل رفتار و افکار آشفته، هذیان و توهم کوتاه مدت است. همچنین ممکن است افراد مبتلا، الگوهای گفتاری نامنظم داشته باشند و درک صحبت‌هایشان برای دیگران دشوار باشد. بی‌تفاوتی و بی‌حسی در حالات چهره، صدا و رفتار، نشانه دیگر اسکیزوفرنی هبفرنیک است.

۳. اسکیزوفرنی کاتاتونیک

این مورد یکی از نادرترین انواع اسکیزوفرنی است و با حرکات غیرمعمول، ناگهانی و محدود، مشخص می‌شود. اگر یک طیف را در نظر بگیریم که یک سر آن بیش‌فعالی و سر دیگر آن فعالیتِ کم باشد، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی کاتاتونیک در یکی از دو سر طیف قرار می‌‌گیرند. همچنین ممکن است زیاد صحبت نکنند و یا از رفتار و گفتار دیگران تقلید کنند.

۴. اسکیزوفرنی تمایز نیافته

در این نوع فردِ مبتلا ترکیبی از علائم پارانوئید، هبفرنیک و کاتاتونیک را از خود نشان می‌دهد و به طور مشخص نمی‌توان یک نوع خاص را برای بیماری او مشخص کرد.

۵. اسکیزوفرنی باقی‌مانده

اگر فرد سابقه روان پریشی داشته باشد، ممکن است اسکیزوفرنی باقی‌مانده برای او تشخیص داده شود. علائم اسکیزوفرنی باقی‌مانده محدود‌تر از انواع دیگر است و شامل مواردی مثل حرکات آهسته، حافظه ضعیف، عدم تمرکز و رعایت نکردن مسائل بهداشتی می‌شود.

۶. اسکیزوفرنی ساده

اسکیزوفرنی ساده به ندرت تشخیص داده می‌شود. در ابتدا علائم اسکیزوفرنی باقی‌مانده بروز پیدا می‌کند و به مرور علائم بیش‌تر و بیماری شدیدتر می‌شود. علائم مثبت مثل توهم، هذیان و تفکر آشفته، کم‌تر در این نوع وجود دارد.

۷. اسکیزوفرنی سنستوپاتیک

عارضه اصلی اسکیزوفرنی سنستوپاتیک (انگشتام گره خورد برای تایپش!)، احساسات غیرعادی بدنی است.

۸. اسکیزوفرنی نامشخص

هنگامی که علائم اسکیزوفرنی تشخیص داده شود اما نشانه‌ها در هیچ‌ یک از دسته‌های ذکر شده نگنجد، فرد، مبتلا به اسکیزوفرنی نامشخص است.

بیشتر بخوانید:

آیا درمانی برای این بیماری وجود دارد؟

با درمان دارویی و روان درمانی می‌توان علائم اسکیزوفرنی را کاهش داد.

رسیدیم به مهم‌ترین بخش ماجرا! آیا درمانی برای اسکیزوفرنی وجود دارد؟ در این بخش به پاسخ این پرسش‌ می‌پردازیم. روش‌های درمانی به سه دسته کلی تقسیم می‌شود:

۱. درمان دارویی

دارو‌ها مهم‌ترین راهکار درمانی برای اسکیزوفرنی هستند. داروهای روان‌پریشی رایج‌ترین دارو برای درمان است و با اثر‌گذاری بر انتقال دهنده عصبی دوپامین، علائم را کنترل می‌کند. هدف از دارو درمانی این است که با کم‌ترین دوز ممکن، علائم بیماری مدیریت شوند و کاهش پیدا کنند. بعد از شروع مصرف دارو مدتی طول می‌کشد تا اثرات بهبودی مشاهده شود. علاوه بر این ممکن است روانپزشک در طول دوره درمان از داروهای مختلف استفاده کند تا به نتیجه مطلوب برسد.

۲. روان درمانی و مداخلات اجتماعی

هنگامی که با مصرف دارو علائم بیماری کاهش پیدا کرد، روان درمانی وارد داستان می‌شود! (در مقاله «روان درمانی چیست؟» بیش‌تر به این موضوع پرداخته‌ایم.) این روش نیز خود به چند دسته تقسیم می‌شود:

الف) درمان فردی

روان درمانی فردی کمک می‌کند تا الگو‌های فکری فرد مبتلا به سمت الگوهای طبیعی پیش برود. علاوه بر این نحوه مقابله با تنش و استرس به فرد آموزش داده می‌شود و او یاد می‌گیرد که چه نشانه‌هایی حاکی از عود بیماری است؛ به این صورت می‌تواند علائم بیماری را تا حدی مدیریت کند.

ب) آموزش مهارت‌های اجتماعی

در این روش تمرکز اصلی بر بهبود روابط اجتماعی فرد است تا بتواند ارتباطات خوبی برقرار کند و فعالیت‌های روزمره خود را انجام دهد.

پ) خانواده درمانی

یکی از مسائل مهم در مدیریت و کنترل بیماری، میزان آگاهی خانواده است. در این مورد، خانواده فرد بیمار آموزش می‌بینند و مورد حمایت قرار می‌گیرند تا بهتر بتوانند از عهده شرایط بر بیایند.

ت) توان‌بخشی و ایجاد شغل‌های حمایت شده

این روش به فرد مبتلا کمک می‌کند تا بتواند شغلی داشته باشد، برای انجام آن شغل آمادگی کسب کند و به این صورت در فعالیت‌ها مشارکت کند. حمایت از فردی که به اسکیزوفرنی مبتلا است بسیار اهمیت دارد و در بسیاری از جوامع برنامه‌هایی برای ایجاد شغل،‌ مسکن و تشکیل گروه‌های خودیاری وجود دارد.

۳. بستری شدن در بیمارستان

هنگامی که علائم بیماری شدید می‌شود و فرد در شرایط بحرانی قرار می‌گیرد، یکی از راه‌‌های درمان، بستری شدن در بیمارستان خواهد بود. در بیمارستان مواردی مثل ایمنی، تغذیه مناسب، خواب کافی و بهداشت اولیه، تحت کنترل است.

نکته کنکوری!

به عنوان نکته آخر باید بگویم بر اساس مطالبی که در منابع علمی وجود دارد، علائم بیماری به طور کامل از بین نخواهد رفت. اما با انجام درمان‌های مختلف می‌توان بیماری را مدیریت و کنترل کرد.

جمع بندی

به پایان مقاله «اسکیزوفرنی چیست؟» رسیدیم. سعی کردیم با بیان علائم درک روشن‌تری از این بیماری ارائه کنیم. آشنایی با دنیای افرادِ مبتلا، میزان همدلی و درک را افزایش می‌دهد. آیا تا به حال با فردی که به بیماری اسکیزوفرنی مبتلاست برخورد کرده‌اید؟ نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.

منابع:

 

عالیه نجاری

من عالیه نجاری هستم و به مباحث روانشناسی بی‌نهایت علاقه دارم. در مقطع کارشناسی مدیریت بازرگانی خوندم اما سرگرمی اصلیم مطالعه‌ی کتاب‌ها و محتواهای روانشناسی هست. تمام تلاشم اینه که با راهنمایی‌های روانشناسان مجموعه و بررسی منابع معتبر، بهترین محتواها رو بنویسم و به مخاطبانمون کمک کنم. از ته دل آرزو دارم که همیشه حال جسم و روانتون عالی باشه.

۶ پاسخ

    1. سلام الهام جان
      تشخیص قطعی به نظر متخصص نیاز داره و هر بیماری ممکنه تحت تأثیر عوامل زیادی باشه. اما به طور کلی عوامل محیطی و ژنتیکی دلایل اصلی به حساب میان.

  1. سلام
    وقتی که فرد مبتلا بستری میشه تا چه مدت زمانی باید توی بیمارستان بمونه؟ آیا میشه علائم بهبود پیدا کنه و مرخص کنن؟

    1. سلام امیر جان
      اگه دفعه اول باشه و به خاطر درگیری یا ناسازگاری بستری شده باشه، یک الی سه روز طول میکشه. اگر برای دفعه دوم و باز هم به دلیل درگیری باشه، دو هفته. ولی اگه به خاطر هذیان یا توهم مراجعه کنید احتمالا بستری نکنن. ولی خب باز هم به شدت و نوع علائم بستگی داره.

  2. سلام وقتتون بخیر
    چه راهی برای تشخیص قطعی بیماری وجود داره؟ باید به روانشناس مراجعه کنیم یا روانپزشک؟

    1. سلام علی جان
      برای تشخیص قطعی باید دو فرد متخصص، مثلا یک روانشناس و یک روانپزشک یا دوتا روانپزشک تأیید کنن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *