ازدواج به عنوان مرحله مهمی از زندگی، مانند هر فعالیت ارزشمند دیگری به هدف و انگیزه نیاز دارد. در این مقاله با بررسی زوایای مختلف سعی خواهیم کرد تا وارد ذهن پیچیده زنان شویم و هدف زنان از ازدواج را کشف کنیم. این اهداف میتوانند مثبت و ضروری یا منفی و آسیبزا باشند. با ما همراه باشید.
انگیزه زنان برای ازدواج
تصمیم به ازدواج یا انتخاب بین گزینههای مختلف یکی از مهمترین تصمیمات زندگی است. تصمیمی که تا پایان زندگی همراه ما خواهد بود یا در غیر این صورت، آسیبهای ناشی از آن همراه ما خواهند بود! بررسی هدف زنان از ازدواج از این جهت حائز اهمیت است که زوایای پنهان یا کمتر دیده شده مورد توجه قرار میگیرند و توجه به این موارد از آنجایی دارای اهمیت است که بسیاری از این دلایل و انگیزهها میتوانند ناهشیار به رفتار و تصمیمها جهت دهند. بنابراین کشف این انگیزهها نه تنها به مردان و دلایل پشت “بله” یا “نه” که ممکن است بشنوند معنا میدهد، بلکه میتواند برای تصمیمگیری بهتر به زنان نیز کمک کند.
چرا باید ازدواج کرد؛ هدف زنان از ازدواج
معمولا وقتی افراد به ازدواج فکر میکنند، دلایل سطحی یا نیازهای گذرای خود را به عنوان انگیزه اصلی مطرح میکنند. فارغ از اینکه این توجیه ازدواج به دلیل خجالت کشیدن یا مسائل فرهنگی یا عدم خودشناسی است؛ دلایل اصلی در ریشههای عمیقتر وجود ما نهفتهاند.
با نگاهی اجمالی به ریشههای تاریخی ازدواج و همپیمان شدن، میتوان با جرات گفت ازدواج و پیوند زن و مرد یکی از اجزای رشد انسان طی تاریخ بوده است. همانطور که در افسانهها فرهاد برای شیرین شروع به کندن علمکوه کرد، مردان و زنان زیادی در تاریخ به واسطه ازدواج و رابطه زناشویی خود دست به کارهای بزرگی زدهاند.
۱ـ احساس تعلق
نیازهای عاطفی قطعا جزو مهمترین هدف زنان از ازدواج هستند. همانطور که آبراهام مازلو اذعان دارد، نیاز به تعلق به عنوان یک نیاز روانشناختی برای هر انسانی ضروری است. احساس تعلق به فرد یا نقش خاصی در زندگی تا حدود زیادی سردرگمی هویت را از ما دور میکند و مجموعهای از مسئولیتها و انتظارات را ایجاد میکند که هر فرد برای تجربه یک زندگی کامل، به آنها نیاز دارد. البته باید توجه داشت که احساس تعلق صرفا با ازدواج تکمیل نمیشود.
۲ـ استقلال
نیاز به استقلال از دیگر نیازهای بنیادی انسان برای رشد و تکامل طی زندگی است. استقلال به عنوان هدف زنان از ازدواج میتواند دو نتیجه مثبت و منفی داشته باشد: ساختار فرهنگی و سنتی خانواده ممکن است از استقلال زنان جلوگیری کند. میل به ازدواج و تشکیل خانواده برای دستیابی به استقلال به عنوان تغییری که محدودیتها را از بین میبرد تصمیمی منطقی و موجه به نظر میرسد. نتیجه منفیای که ازدواج با هدف استقلال میتواند داشته باشد، استقلال کاذب است. به این صورت که صرفا منبع وابستگی از خانواده به همسر منتقل شده و حس کاذبی از استقلال را ایجاد میکند.
نکته: استقلال به عنوان یک نیاز انسانی به استقلال مالی ختم نمیشود. با وجود اینکه استقلال مالی نقش پررنگی در ارضای این نیاز دارد، اما وجه مهم آن در ازدواج، استقلال شخصیتی فرد نسبت به اطرافیان خود است.
۳ـ رشد فردی
با وجود اینکه ازدواج برای رشد فردی از وجه شخصیتی، حرفهای و به طور کلیتر برای زندگی ضروری نیست، میتواند با سرعت بخشیدن به بسیاری از فعالیتها بستر را برای آن مهیا کند. همراهی و همدلی از همنشینی و نزدیکی به فرد دیگر، تاثیر زیادی بر رشد فردی دارد. همراه داشتن به تنهایی میتواند انگیزه پر رنگی برای رشد ایجاد کند. با بررسی تفاوتهای جنسیتی و اهمیت بیشتر عاطفه در زنان، میتوان این برداشت را داشت که ازدواج و صمیمیت زناشویی کمک زیادی به رشد فردی زنان خواهد کرد.
این انگیزه به عنوان هدف زنان از ازدواج ممکن است تا حدود زیادی برای خود آنها نیز ناآشکار باشد. با این حال میل به رشد در هر انسان تاثیرات زیادی بر او تصمیمات خواهد داشت.
۴ـ مادر شدن
فرزند ارزشمندترین ارثیهای است که هر فرد میتواند برای جهان به ارمغان بیاورد. روانشناسی اگزیستانسیال، فرزنددار شدن را به عنوان یکی از اهداف زندگی معرفی میکند و از آن به عنوان راهی برای جاودانگی در جهان یاد میکند. فارغ از اینکه باورهای شما با این نظریه روانشناختی یکسان باشد یا خیر، تجربه فرزنددار شدن، تجربه مهم، جذاب و چالش برانگیزی هست که افراد فعالانه برای آن تلاش میکنند. از آنجایی که نقش تلاشها و ازخودگذشتگی زنان در فرزنددار شدن پررنگ و مهمتر است، این مسئله برای زنان بسیار مهمتر بوده و دید فرهنگ و جامعه به زنان در نقش مادر، اهمیت و تاثیر آن را افزایش میدهد. این انگیزه از هدف زنان از ازدواج نیز به عنوان یک انگیزه پنهان و شاید ناهوشیار شناخته میشود.
۵ـ میل جنسی
بررسی میل جنسی به عنوان انگیزهای برای ازدواج ممکن است تا حد زیادی فراموش شود. میل جنسی از امیال اولیه انسانها است و نیاز به توجه دارد و ازدواج، سالمترین شکل رسیدگی به این میل است. امیال جنسی به عنوان انگیزهای برای ازدواج، شامل تفاوت جنسیتی نمیشود. مردان و زنان تقریبا به اندازه یکسانی امیال جنسی دارند اما مسائل فرهنگی و انتظارات جامعه باعث میشود تا زنان کمتر به امیال خود توجه کنند و کمتر درباره آن صحبت کنند.
میل جنسی که در چهارچوب نظریه مثلث عشق با اسم اشتیاق شناخته میشود، شامل هرگونه کشش فیزیکی، جنسی و جسمی و یکی از سه وجه ضروری برای شکلگیری عشق است. بنابراین، میل جنسی به عنوان هدف زنان از ازدواج یک انگیزه قدرتمند و ضروری است.
۶ـ امنیت روانی
امنیت یکی دیگر از نیازهای بنیادی و ضروری انسان برای رشد است. امنیت روانی شامل موارد مختلفی مثل تعهد، امنیت مالی، امنیت عاطفی و در مجموع تکیهگاهی برای مواقع سخت میشود. امنیت روانی یکی از نیازهایی است که ممکن است ناهوشیار به تلاشهای خود برای شکل دادن به زندگی تلاش کند. این نیاز نیز میتواند به شکلهای مختلفی بر تصمیمهای ما تاثیر گذاشته و خروجی مثبت و سالم یا منفی و کاذب داشته باشد.
توجه به امنیت روانی به عنوان هدف زنان از ازدواج باعث میشود تا تصمیمها به سمت منطقی و مثبت بودن حرکت کنند.
۷ـ ازدواج برای فرار از تنهایی
فرار و ترس از تنهایی از دیگر انگیزههایی است که میتواند باعث تصمیم به ازدواج شود. نظریه اگزیستانسیال، مرگ و ترس از مرگ را مستقیم و غیرمستقیم انگیزه، هدف و مسبب بسیاری از فعالیتها در زندگی میداند. این نظریه نگاه مشابهی به ازدواج دارد و فارغ از ازدواج سالم یا غیرسالم، آن را برای فرار از تنهایی میداند. این مسئله نیز شامل تفاوت جنسیتی نمیشود و تفاوت چشمگیری بین زنان و مردان در آن وجود ندارد. توجه به این مسئله و درک آن میتواند منجر به تصمیم بهتر شود. (در مقاله «ازدواج برای تنهایی» بیشتر به این موضوع پرداختهایم.)
فارغ از عوامل بیرونی، احساس تنهایی یک حس روانشناختی است و صرفا با همراهی یا همزیستی برطرف نمیشود. به همین دلیل ازدواج نمیتواند تنهایی را از ما دور کند.
۸ـ انگیزههای مالی
انگیزههای مادی و مالی نیز میتوانند جزو انگیزههای زنان برای ازدواج باشند. این مسئله به اشکال مختلف در تصمیمگیری زنان برای ازدواج تاثیر دارد. ازدواج با شکلدادن به کانون آرامش به عنوان یک خانواده، تاثیرات زیادی در حرفه و شغل زوجین دارد و میتواند به عنوان انگیزهای برای رشد به تصمیمگیری کمک کند.
مانند هر نیاز، انگیزه یا هدفی از ازدواج، انگیزه مالی تا جایی که تنها انگیزه یا تنها هدف از ازدواج نباشد، آسیبی به رابطه زناشویی وارد نمیکند.
۹ـ ترس از دست دادن موقعیتها
بسیاری از زنان در مواجهه با خواستگار نامناسب یا متناقض با معیارها، به دلیل ترس از دست دادن آخرین موقعیتی که ممکن است تجربه کنند، به ازدواج تن میدهند. این ترس که تا حدود زیادی ریشه فرهنگی دارد، میتواند با از بین بردن معیارهای غیرواقعی و باورهای اشتباه درباره عشق به تصمیمگیری منطقی کمک کند، اما وقتی منجر به عجله یا ترس غیرواقعی میشود، به تصمیمهای غیرمنطقی دامن میزند.
۱۰ـ توجه و شنیده شدن
نیاز به توجه نیز از نیازهای دیگری است که مقدار مشخصی از آن برای هر فردی ضروری است. زنان بر اساس ساختار متفاوت خود نسبت به مردان، میل بیشتری به توجه دارند. این نیاز به توجه، در سراسر زندگی وجود دارد و میتواند به اشکال مختلفی تامین شود. با این حال، ازدواج و کانون خانواده به عنوان منبع مستحکم و نسبتا ثابتی از توجه مثبت نامشروط، میتواند انگیزه محکمی برای ازدواج ایجاد کند.
۱۱ـ دوری از فشار جامعه و نزدیکان
چشم و همچشمی یا بالا رفتن سن و بسیاری دیگر از معضلاتی که جامعه با تحت فشار گذاشتن افراد بر ازدواج تاثیر میگذارند نیز در ازدواج بیتاثیر نیستند. این مسئله به عنوان هدف زنان از ازدواج معمولا به صورت غیرمستقیم و ناآشکار تاثیر خود را بر تصمیمگیری میگذارد و ازدواج صرفا دریچهای برای فرار از این فشار ایجاد میکند. فرار از این مشکل صرفا فشار و چالشهای جدیدتری برای فرد ایجاد میکند؛ پس چرا بچهدار نمیشی!؟!
۱۲ـ دوری از محیط خانواده
محیط ناسالم یا آسیبزای خانواده، مستقیم یا غیرمستقیم میتواند به تصمیم برای ازدواج منجر شود. این مسئله مانند برخی دیگر از هدف زنان برای ازدواج میتواند انگیزهای برای تغییر و بهبود زندگی یا اهرمی برای تصمیمگیری غیرمنطقی باشد.
باید توجه داشت یکی از اشکال نیاز به استقلال، دوری از محیط خانواده است. این مسئله صرفا به دلیل مشکلات یا درگیریهای خانوادگی ایجاد نمیشود، بلکه همانطور که در اوایل دوره نوجوانی، نوجوان به دنبال بهانه برای دوری است، جوان نیز میتواند میل شدیدی به دوری از محیط خانواده داشته باشد تا استقلال خود را بهدست آورد.
توجه به این نکته که تاثیر آن معمولا ناهوشیار باقی میماند، میتواند تصمیمگیری منطقی و بر اساس معیارها را سادهتر کند. از طرف دیگر، استقلال به عنوان یک دستاورد با ازدواج به دست نخواهد آمد.
کلام آخر
ازدواج جزو مهمترین تصمیمات زندگی است. دلایل و عوامل مختلفی ممکن است نیاز به ازدواج را در افراد ایجاد کند. عمده مسائلی که هدف زنان از ازدواج را شکل میدهد حول محور استقلال، تعلق و امنیت روانی میچرخند. این مسائل به خودی خود ارزشهایی هستند که اهمیت دادن به آنها منجر به رشد در زندگی میشود؛ با این حال، فشار فرهنگ و جامعه میتواند منجر به سرعت بخشیدن به این فرایند شده و توانایی تصمیمگیری بر اساس معیارهای مهم را از فرد بگیرد. مشاوره پیش از ازدواج با کمک به شناسایی و پیدا کردن عوامل ناآشکار، میتواند به تصمیمگیری منطقی کمک کرده و به شکل گیری ازدواج سالم کمک کند.
منابع: