عشق از دید بسیاری یک افسانه اساطیری مربوط به عهد باستان است و بسیاری دیگر باور دارند عشق همیشه همراه ما است. با در اختیار داشتن بهترین توصیفهای علمی، ادبی یا فلسفی قادر به توضیح عشق نخواهیم بود و از طرف دیگر همه ما تعریف شخصی از آن داریم و به دنبالش میگردیم. در این مقاله قصد داریم تا با بررسی این تعریفهای شخصی، باورهای اشتباه درباره عشق را کشف کنیم و با توضیحات صحیح، آن ها را به سمت درست هدایت کنیم.
باورهای اشتباه درباره عشق
همه انسانها بر اساس شناخت خود از دنیا، تعاریف و باورهایی از مسائل مختلف دارند و همین تفاوتها در دیدگاههای ما است که افراد را از یکدیگر متمایز میکند. این باورها معمولا نسبی هستند و امکان مشخص کردن و جدا کردن درست از غلط درباره آنها وجود ندارد. در بین این موارد استثنائاتی وجود دارند که این باورهای نسبی و شخصی، میتوانند آسیبهایی در خود یا اطرافیانمان ایجاد کنند.
1- عشق واقعی مشکلات را حل میکند
تاثیرات فیزیولوژی عشق بر مغز و بدن، میتوانند احساسات طرفین را هم به جهت مثبت و هم به جهت منفی تغییر دهند. این تاثیرات به حدی شدید هستند که در موارد خاصی میتوانند منجر به واکنش سریعتر بدن در مقابله با استرس یا حتی ویروس و باکتری شوند. با این وجود مهم است که به خاطر داشته باشیم این تاثیرات عشق فقط در بدن و مغز ما اتفاق میافتند و دنیای اطراف را تحت تاثیر قرار نمیدهند.
عشق میتواند به شما انگیزه و توانایی بیشتر برای مقابله با مشکلات را بدهد اما مثل قصه پریان مشکلات را حل نمیکند.
بیشتر بخوانید:
2- عشق می تواند افراد را تغییر دهد
بسیاری از افراد حین تصمیمگیری برای ازدواج یا ورود به رابطه آگاهانه یا حتی ناهوشیار، ویژگیهای منفی طرف مقابل را نادیده میگیرند به امید آن که عشق بتواند مسائل را حل کند. این معضل میتواند موارد کوچکی مثل عادتهای ساده در خانه تا اعتیاد به مواد مخدر را در بر بگیرد. اما این تغییرات معمولا اتفاق نمیافتد!
حتما شنیدهاید که عاشق کور است. تاثیرات بیو شیمیایی عشق و ترشح هورمونهای مختلف میتواند باعث شود تا توانایی توجه به نکات منفی در شما از بین برود! از طرف دیگر تبلور احساسات میتواند منجر به احساس نیاز به تغییر در افراد شود و انگیزهای برای حرکت در مسیر بهبود باشد. با این حال این خروش فیزیولوژی در مدت نسبتا کوتاهی از بین میرود و افراد معمولا بعد از عشق و عاشقی فرق چشمگیری با قبل از آن ندارند.
3- عشق واقعی فقط یک بار اتفاق میوفتد
اگر به عشق به عنوان یک پدیده فرا انسانی نگاه کنیم و از زاویه دید ادبیات به آن بپردازیم، عشق واقعی فقط یک بار اتفاق میافتد و حین تجربه آن احساس خاصی در دلتان تجربه میکنید و موهای بدنتان سیخ میشود! اما این واقعیت عشق نیست.
عشق به عنوان یک پدیده روانشناختی، تکرار پذیر است. به این معنا که هر چند بار که نیاز باشد، میتواند پیش آید. یک باره بودن عشق یک هنجار فرهنگی است که منجر به تغییر دیدگاه افراد نسبت به دنیا و افراد میشود و میتواند از تکرار آن جلوگیری کند.
4- یا عاشق هستی یا نیستی
در بین دیالوگهای سریالهای درام و عاشقانه یا بعد از بحث با همسر یا پارتنر خود ممکن است این عبارت را شنیده باشید؛ اما علاوه بر تکرارپذیری، عشق تا حدودی قابلاندازه هم هست. عشق مانند هر حس دیگری میتواند خفیف یا قوی، کمرنگ یا متوسط باشد. (نباید صفر و صدی نگاه کنیم.)
5- نیمه گمشده مرا تکمیل میکند
اصطلاح نیمه گمشده از اساطیر یونانی سرچشمه میگیرد که در آن، الهه عشق، با همراه شدن با هر مردی، موجب کامل شدن او میشد. این موضوع در دنیای واقعی حقیقت ندارد. حفرههای زندگی، شخصیت و عادات شما با ورود نیمه گمشده شما تکمیل نخواهد شد. در واقع از دید روانشناختی، فقط افرادی که به تکامل شخصیتی و هویتی رسیده باشند توانایی عشق و عاشقی درست و اصولی دارند و میتوانند یک رابطه سالم و سازنده را تجربه کنند.
6- با عشق همه چیز بهتر است
مطالعات روانشناسی نشان میدهند، افراد در کنار معشوق خود به طعم غذا، بوهای خوشایند و نقاشیهای زینتی امتیاز بالاتری نسبت به افرادی که به تنهایی آنها را بررسی میکنند میدهند. از طرف دیگر بر کسی پوشیده نیست که تمامی فعالیتها در کنار کسی که دوستش داریم، لذت بیشتری دارد. اما نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که با عشق، همه چیز در ذهن شما بهتر است ولی عشق شما تاثیری بر دنیای واقعی ندارد. گاهی اوقات چیزی غیر از این اهمیت ندارد، اما گاهی اوقات قدرت دنیای واقعی بیشتر از عشق است!
7- عشق واقعی کوتاه است یا عشق واقعی همیشه دوام دارد
اشعار حافظ و سعدی یا فروغ بر این موضوع دلالت دارند که عشق واقعی همیشه کوتاهمدت و زود گذر است و تمامی قدرتهای طبیعت برای بهم زدن این رابطه فعالانه تلاش خواهند کرد. از طرف دیگر داستان پرنسسهای دیزنی نشان میدهند که عشق واقعی هیچوقت دچار تزلزل نمیشود و تحت هر شرایطی همیشه پابرجا خواهد بود.
این باورها طی سالهای زیاد و به مرور زمان، در باورهای شخصی افراد نیز تاثیر گذاشتهاند و بسیاری عمیقاً به این موضوعات باور دارند. با این وجود، عشق مانند هر حس یا شکل دیگری از ارتباط، از قاعده و قانون خاصی پیروی نمیکند و امکان وقوع اتفاقات مختلفی وجود دارد. البته باید در نظر داشت پیوند عشق احتمالا همیشگی بودن آن را نسبت به زودگذر بودنش افزایش میدهد. با این وجود قانون یا اصلی برای آن وجود ندارد.
8- عشق واقعی بدون نیاز جنسی است
برخی از افراد به دلایل مختلف ممکن است باور داشته باشند که رابطه جنسی ارتباطی به عشق ندارد یا عشق واقعی با نیاز جنسی همراه نیست. این موضوع از جهات مختلفی اشتباه است. یکی از هورمونهای اصلی در احساس عشق، هورمونهای جنسی (تستسترون در مردان و استروژن در زنان) هستند و طبق نظریه مثلث عشق استرنبرگ، میل فیزیکی و اشتیاق به رابطه جنسی از اجزای اصلی عشق هستند.
بیشتر بخوانید:
- چرا عشق اوایل رابطه بعد از مدتی فروکش میکند؟
- آیا عشق بعد از ازدواج به وجود میآید؟
- تعریف عشق در روانشناسی
9- در عشق واقعی نیاز نیست از هم انتقاد کنیم یا دلخور شویم
صحبت کردن از مسائل ناراحت کننده یا انتقاد درباره رفتار یا کارهای طرف مقابل، اتفاق جذاب یا رضایت بخشی نیست. برخی ممکن است حتی باور داشته باشند که عشق واقعی باید همراه با پذیرش تمامی رفتار طرف مقابل باشد. باید در نظر داشته باشید که عشق به عنوان یک رابطه مستمر، نیاز به اهمیت دادن و توجه دارد. انتقاد و صحبت کردن درباره مسائلی که شما را اذیت میکند، تاثیر مثبت چشمگیری بر سلامت رابطه میگذارد.
10- اگر عاشقم هستی باید حمایتم کنی
مثل تمامی روابط، حمایت بخش مهم و دلگرمکننده یک رابطه عاشقانه است. چه کسی بهتر از همسر میتواند ما را در لحظات سخت و دشوار حمایت کند تا برای مواجهه مجدد با مشکلات انگیزه داشته باشیم؟ مشکل از جایی شروع میشود که تعریف طرفین از حمایت با یکدیگر سازگار نباشد. حمایت یعنی همسرم همیشه مرا تایید کند؟ یا به این معناست که هر وقت با مشکلی مواجه شدم از وی کمک بگیرم و وظیفه وی است که به من کمک کند؟
مفهوم حمایت در هر رابطهای بنا به شکل رابطه میتواند متفاوت باشد؛ اما چیزی که باید به خاطر داشته باشیم این است که حمایت بی قید و شرط، وظیفه همسر نیست. از طرف دیگر، گاهی حقیقت تلخ بیشتر از دروغ شیرین به کارمان میآید.
کلام آخر
عشق به عنوان یک احساس مقدس، باورهایی را با خود به یدک میکشد و افراد باورهای مختلفی درباره آن دارند. این باورها ممکن است در مشاهده زندگی مشترک اطرافیان از دور و بدون دیدن جزئیات شکل گرفته باشد یا تاثیر شنیدن داستان پرنسسها در کودکی باشد. به هر حال، اگر منبع آن حافظ شیرازی باشد یا فروغ فرخزاد، عشقی که درباره آن میشنویم و عشقی که آن را تجربه میکنیم تفاوتهای زیادی دارند. باورهای اشتباه درباره عشق در مواجهه با این تفاوتها میتوانند آسیب زا باشند و به سلامت روابط لطمه بزنند
منابع: