3 دلیل افسردگی مزمن؛ بررسی جامع افسردگی مزمن

افسردگی مزمن

آدم‌های بزرگ ریسک می‌کنند! اما نه بر سرِ سلامت روان و زندگی‌شون…

مراقب باش داری سرِ چی قمار می‌کنی…

اختلالات دسته افسردگی انواع مختلفی دارند که نشانه‌های آنها تفاوت‌های چشمگیری با یکدیگر دارند. در این مقاله علائم و نحوه درمان افسردگی مزمن به صورت جامع بررسی خواهند شد.

انواع افسردگی

تفاوت انواع افسردگی

اختلال افسردگی بسیار فراتر از احساس غم و غصه است. افراد مختلف گاه‌به‌گاه ممکن است تحت تاثیر عوامل مختلف غم و غصه زیادی را تجربه کنند؛ انواع مختلف افسردگی با تفکیک انواع مختلف احساسات و اختلال باعث می‌شود تا تشخیص و درمان این اختلالات در افراد مختلف فارغ از هرگونه اشتباه یا سوگیری باشد.

تفاوت اصلی در انواع افسردگی، الگوی بروز علائم، مدت زمان درگیری فرد با علائم، شدت علائم و دلایل بروز آنها است.

انواع مختلف افسردگی شامل افسردگی اساسی یا ماژور، افسردگی دوقطبی، افسردگی فصلی، افسردگی ناشی از دارو یا مواد، افسردگی خلق اخلالگر، اختلال ملال پیش از قاعدگی و افسردگی مزمن می‌شود.

افسردگی مزمن به چه معناست

افسردگی مزمن چیست

افسردگی مزمن یا دیستایمی که با نام افسردگی ماندگار نیز شناخته می‌شود، نوع به‌خصوصی از افسردگی است که طی آن علائم به مرور زمان بروز پیدا می‌کنند، به مرور زمان شدت می‌یابند و به مدت حداقل دو سال ماندگار هستند. شدت علائم اصلی در این نوع از افسردگی بسیار کمتر از افسردگی اساسی یا انواع دیگر است اما ماندگاری این اختلال باعث می‌شود تا علائم به اشکال مختلف بروز پیدا کنند.

افراد درگیر با افسردگی مزمن معمولا چندین سال با آن درگیر هستند و در بسیاری از اوقات، غم یا بی‌حالی آنها از طرف اطرافیان به عنوان بخشی از شخصیت آنها در نظر گرفته می‌شود. برخی از علائم این افسردگی باعث می‌شود تا فرد درگیر، میل یا انگیزه درمان نداشته باشد و همین موضوع ماندگاری آن را طولانی‌تر می‌کند.

تفاوت افسردگی مزمن با انواع دیگر افسردگی

تفاوت افسردگی مزمن با افسردگی اساسی در مدت زمان حضور نشانه‌ها و شدت آنها است. علائم در افسردگی مزمن طی دو سال همیشه حضور دارند در حالی که در افسردگی اساسی، وجود علائم به مدت دو هفته تشخیص را تایید می‌کند. اختلال افسردگی اساسی گاهی اوقات طی دوره‌های زمانی مشخص کاهش یا عود پیدا می‌کند در حالیکه الگوی بروز و کاهش علائم در افسردگی مزمن وجود ندارند.

تفاوت افسردگی با افسردگی دوقطبی در دوره‌های بروز است. نشانه‌ها در افسردگی دوقطبی در چهارچوب زمانی مشخص بروز کرده و دوره‌های مشخصی از فقدان علائم و عود علائم وجود دارد. این موضوع درباره افسردگی فصلی نیز صادق است که علائم در فصول سرد عود می‌کنند.

نشانه‌های افسردگی مزمن

تشخیص افسردگی مزمن

  • غم، غصه یا احساس سنگینی روحی
  • فقدان لذت و علاقه به فعالیت‌ها
  • بی‌حالی مزمن و فقدان انرژی
  • خودانگاره و عزت نفس منفی که با انتقادات شدید و بی‌رحمانه فرد نسبت به خود مشخص است.
  • ناتوانی در توجه و تمرکز
  • ناتوانی در تصمیم‌گیری
  • تحریک‌پذیری شدید و حساسیت به روابط میان‌فردی
  • دوری‌جویی فعال از جمع‌های اجتماعی
  • احساس گناه، احساسات منفی نسبت به گذشته
  • اختلال در خواب
  • بی‌اشتهایی یا کاهش وزن بدون تغییر در میزان وعده‌های غذایی
  • احساس ناتوانی در کنترل شرایط

وجود نشانه‌های زیر برای مدت حداقل دو سال و به صورت همیشگی تشخیص اختلال افسردگی مزمن را تایید می‌کند. علائم ممکن است در دوره‌های کوتاه چند روزه یا هفتگی کمرنگ شده یا از بین بروند؛ از بین رفتن علائم بیشتر از دو ماه طی دو سال گذشته تشخیص‌گذاری را منتفی می‌کند.

دلایل ایجاد افسردگی مزمن

مانند بسیاری از اختلالات روانشناختی، مشخص‌کردن دلیل اصلی و قطعی افسردگی مزمن امکان‌پذیر نیست، با این حال می‌توان دلایل احتمالی مختلف را بررسی کرد.

1- مهارت‌ها و عوامل شخصیتی

دلیل ابتلا به افسردگی مزمن

بر اساس تحقیقات انجام شده در سراسر جهان، باور بر این است که مهم‌ترین دلیل ابتلا به افسردگی مزمن کمبود مهارت‌های حل مسئله و مقابله با چالش‌ها به همراه عوامل و ویژگی‌های شخصیتی‌ای است که منجر به نادیده گرفتن یا بی‌اهمیت جلوه دادن علائم اولیه افسردگی است.

ابتلا به افسردگی مزمن معمولا با دوره‌های کوتاه ابتلا به افسردگی یا احساس غم و غصه شدید شروع می‌شود. با این حال کمبود یا فقدان مهارت‌های مقابله با شرایط و عوامل شخصیتی هستند که با عدم پیگیری درمان یا میل به بهبودی منجر به شکل گیری افسردگی مزمن می‌شود.

2- ژنتیک و بیولوژی

این تحقیقات همچنین نشان می‌دهند بیشتر از 50 درصد مبتلایان افسردگی مزمن، بستگان نزدیک مبتلا به افسردگی دارند. تاثیر ژنتیک بر ابتلا به اختلالات سلامت روان مخصوصا افسردگی کاملا شناخته‌ شده است.

عوامل ژنتیکی با نقص در کارکردهای مغز و در برخی از شرایط بدن، باعث می‌شوند تا برخی چرخه‌های طبیعی شامل بازجذب دوپامین و سروتنین آنطور که باید عمل نکنند و خلق و عاطفه پایین را از سنین پایین در فرد ایجاد کنند.

3- عوامل محیطی

عوامل محیطی تاثیر همزمان و زیادی بر ابتلا به افسردگی مزمن دارند. وجود بستگان درجه یک مبتلا به افسردگی علاوه بر تاثیر ژنتیکی به معنای همزیستی فرد با یک فرد مبتلا به افسردگی است. این موضوع به تنهایی و بدون توجه کافی و مناسب عامل قدرتمندی برای ابتلا به افسردگی است.

استرس و اضطراب مزمن نیز به عنوان یک عامل محیطی در ابتلا تاثیر دارد. قرارگیری مکرر در معرض استرس باعث می‌شود تا برخی توانایی‌های مغز و بدن با مشکل مواجه شود. علاوه بر این اضطراب مزمن و شکست‌های زندگی نیز با ایجاد وضعیت خاصی به نام درماندگی آموخته شده در ماندگاری افسردگی و تبدیل آن به افسردگی مزمن نقش دارند.

درماندگی آموخته شده

Learned helplessness یا درماندگی آموخته شده اصطلاحی روانشناختی از نظریه روانشناسی مثبت‌گرا است که توسط مارتین سلیگمن به دنیای روانشناسی اضافه شده است. مارتین سلیگمن در میان پژوهش‌های خود با وضعیتی در سگ‌های آزمایشگاهی مواجه شد که طی آن، سگ‌هایی که در معرض شوک الکتریکی بودند، برای فرار یا جلوگیری شوک تلاشی نمی‌کردند.

بر اساس توضیحات مارتین سلیگمن، درماندگی آموخته شده بیشتر از هر چیزی با احساس کنترل ارتباط دارد. این نظریه پرداز نشان می‌دهد، باور فرد درباره میزان کنترل خود بر اوضاع و شرایط عامل مهمی در تلاش‌های آینده وی برای جلوگیری از نتایج منفی دارد و افرادی که مکررا در شرایطی قرار می‌گیرند که قادر به کنترل شرایط نیستند، دچار سندرم درماندگی آموخته شده می‌شوند.

تحقیقات بعدی مارتین سلیگمن نشان داد باور فرد درباره میزان کنترل بر اوضاع، اطراف و خود ارتباط مستقیمی با ابتلا به اختلالات دسته اضطرابی و افسردگی دارد.

چگونه افسردگی مزمن را تشخیص دهیم

وجود طولانی مدت افسردگی مزمن باعث می‌شود تا تشخیص آن بسیار دشوار باشد. فرد درگیر معمولا میل یا انگیزه‌ای برای پیگیری شرایط خود ندارد و از دید اطرافیان، غمگین بودن یا حداقل نشانه‌های غم در فرد بخشی از شخصیت وی هستند!

مهم‌ترین نشانه‌هایی که در افراد مبتلا به افسردگی مزمن قابل مشاهده است، تمرکز آنها بر گذشته و اشتباهات خود است. بر خلاف علائم افسردگی سایکوتیک که باورهای فرد درباره اتفاقات یا گذشته غیرمنطقی و غیرواقعی است، افراد درگیر با افسردگی مزمن درباره احساس گناه و احساس بی‌ارزشی خود از منطق و دلیل استفاده می‌کنند و ممکن است به گوش اطرافیان منطقی باشند.

بدبینی مخصوصا درباره افراد و آینده نشانه دیگری است که می‌تواند توسط اطرافیان قابل مشاهده باشد. تجربیات گذشته و عاطفه منفی افراد مبتلا باعث می‌شود تا طبق دلایل درونی خود نسبت به همه چیز و همه کس بدبین باشند!

نکته: علائم ذکر شده به تنهایی تشخیص افسردگی مزمن را تایید نمی‌کنند.

اگر افسردگی مزمن را درمان نکنیم چه عوارضی دارد؟

افسردگی مزمن به عنوان عارضه درمان نشدن افسردگی در نظر گرفته می‌شود. با این حال درمان نشدن افسردگی مزمن علاوه بر ماندگاری بیشتر آن، تاثیراتی در سراسر زندگی فرد خواهد داشت.

بدبینی و احساس گناه باعث می‌شود تا فرد میلی به پیشرفت یا رشد در جنبه‌های مختلف زندگی نداشته باشد. وضعیت درماندگی آموخته شده باعث می‌شود تا فرد در برابر چالش‌ها و دشواری‌های طبیعی زندگی تلاشی نکند و به مرور زمان با شکست‌های بیشتری مواجه شود.

علائم جسمی مثل خستگی مفرط به همراه اضطراب می‌توانند منجر به بیماری‌های پزشکی مختلف مثل فشار خون نیز شوند. افسردگی مزمن در دوره‌های طولانی (فاقد توقف) می‌تواند نشانه‌های سایکوسوماتیک نیز ایجاد کند.

نشانه‌های سایکوسوماتیک

عوارض درمان نکردن افسردگی

نشانه‌های روان‌تنی یا سایکوسوماتیک به درد یا بیماری‌هایی گفته می‌شود که فارغ دلیل پزشکی هستند؛ در حالی که فرد درد را حس می‌کند!

رایج‌ترین دردهای روان‌تنی شامل سردرد، کمردرد و درد در مفاصل است اما در برخی شرایط می‌تواند علائم پیچیده‌تری ایجاد کند.

راه‌های درمان افسردگی مزمن

مانند انواع دیگر افسردگی، درمان اصلی افسردگی مزمن روان‌درمانی است. با این حال دارودرمانی بخش مهمی از درمان است. پروسه درمان معمولا با بررسی و آزمایش داروهای ضد افسردگی شروع می‌شود و با پیدا کردن بهترین دارو برای فرد، روان‌درمانی شروع خواهد شد.

دوره روان‌درمانی موردنیاز برای درمان افسردگی مزمن طولانی‌تر از معمول است. افسردگی مزمن طی سالیان سال به وجود می‌آید و درمان آن نیز طولانی خواهد بود. درمان‌های شناختی به همراه تمرکز بر مهارت‌های مقابله با مشکلات انتخاب اصلی برای روان درمانی خواهند بود و انواع دیگر روان‌درمانی به عنوان درمان پشتیبان مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

مهم‌ترین مانع در مسیر درمان افسردگی مزمن، بی‌میلی فرد به درمان و رها کردن آن طی پروسه است. بنابراین حمایت اطرافیان و پیگیری از طرف آنها نقش پررنگی در درمان دارد.

چگونه از افسردگی مزمن جلوگیری کنیم؟

افسردگی مزمن یک شبه به وجود نمی‌آید! مهم‌ترین عامل در جلوگیری از ابتلا به افسردگی مزمن، توجه به علائم افسردگی است. فارغ از اینکه به خود یا اطرافیانتان دقت می‌کنید، مراجعه به متخصص سلامت روان به محض بروز و مشاهده علائم از ماندگار شدن و ابتلا به افسردگی مزمن جلوگیری خواهد کرد.

علاوه بر این، در صورتی که فردی از بستگان درجه یک و دو شما به افسردگی مبتلا است، شما در معرض ابتلا به آن هستید؛ بنابراین مراجعه منظم به متخصص فارغ از نشانه‌ها مفید خواهد شد.

آموزش مهارت‌های مقابله با دشواری‌ها و مهارت‌های سازگاری با شرایط از سنین پایین تا حدود زیادی می‌تواند از ابتلا به افسردگی مزمن جلوگیری کند.

کلام آخر

افسردگی مزمن شکلی پایدار از افسردگی است که طی آن علائم به مدت حداقل دو سال و با شدت کم وجود دارند. شدت کم علائم به علاوه باورهای منفی فرد درباره خود باعث می‌شود تا پیگیری درمان از طرف مبتلایان وجود نداشته باشد. با این حال، این نوع از افسردگی قابل درمان است و با روش‌های مختلف قابل اجتناب نیز هست.

در صورتی که علائم ذکر شده را در خود یا اطرافیان مشاهده می‌کنید، مراجعه به متخصص سلامت روان قویا توصیه می‌شود. شما می‌توانید از طریق پلتفرم پل از خدمات روانشناسی آنلاین بهره ببرید.

منابع:

dysthymia

Chronic depression

Persistent depressive disorder

سپهر شیخ زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *