احساس غم، غصه یا افسردگی طی سالهای اول ازدواج بسیار رایج است. بسیاری از افراد ممکن است به محض شروع زندگی مشترک دچار این احساسات شوند و برخی دیگر تا سه الی چهار سال بعد از ازدواچ دچار آن میشوند. در این مقاله این مشکل را بررسی خواهیم کرد تا اطلاعات بیشتری درباره آن کسب کنیم.
علائم افسردگی بعد از ازدواج
احساسات منفیای که در سالهای اول ازدواج طبیعی طلقی میشوند، ممکن است به دلایل مختلف شکل بگیرند. احساس ناراحتی، ناامیدی یا پشیمانی، رایجترین احساسات منفی هستند.
فارغ از اینکه چقدر همسر خود را بشناسید یا چقدر نزدیک باشید، سال اول ازدواج با فشار و چالشهای جدید همراه خواهد بود. این فشارهای زمینهای برای شکلگیری مشکلات اضطرابی و افسردگی ایجاد میکنند.
با این حال، این وضعیت روانشناختی، تحت تشخیص اختلالات بالینی قرار نمیگیرد؛ مگر اینکه اختلال روانشناختی موجود، به دلیل فشارهای ازدواج تشدید شده باشد.
این وضعیت رایج، به انواع اختلال تطبیقی شناخته میشود. به این معنا که فرد برای تطابق پذیری با محیط و شرایط جدید دچار مشکل شده است. در ادامه بیشتر به این مشکل خواهیم پرداخت. برای بررسی علائم افسردگی میتوانید مقاله مرتبط را مطالعه کنید.
دلایل افسردگی پس از ازدواج
عوامل مختلفی ممکن است در افسردگی پس بعد از ازدواج تاثیر داشته باشد. در ادامه رایجترین دلایل را بررسی خواهیم کرد.
1- تغییرات زندگی
تغییر همیشه با تعارض همراه است. ما روتین و سبک مشخصی از زندگی داریم که با تغییر، مسیر همیشگی آنها عوض میشوند. این تغییرات منجر به تعارضهای شناختی میشوند که فرد باید با آنها مواجه شده و تعارضات را برطرف کند. این پروسه با نام تطبیق شناختی شناخته میشود و مهارت مهمی در زندگی است.
علاوه بر این، ازدواج به عنوان یک عامل استرسزا شناخته میشود. این استرس به دلیل همین تغییرات زندگی ایجاد میشود که زمینه بسیاری از مشکلات روانشناختی است.
2- بیتوجهی به خودمراقبتی
درگیری با پیش نیازهای ضروری برای ازدواج به همراه مسئولیتهای جدید بلافاصله بعد از آن، میتواند شما را از توجه به سلامت جسمی و روحی خود دور کند. بیتوجهی به این موارد منجر به افزایش اضطراب، کاهش احساس رضایت و در نتیجه مشکلات روانشناختی میشود.
3- مشکلات مالی
شروع زندگی مشترک دو جوان خرجهای زیادی خواهد داشت. نگرانی برای مسکن و موارد ضروری زندگی، فارغ از توانایی مالی همیشه وجود خواهد داشت و بدون توجه به این نگرانیها، منبع قدرتمندی برای اضطراب و استرس خواهند بود.
4- مشکلات خانوادگی
آشنایی و شروع ارتباطات اجتماعی با یک خانواده جدید، حتی در صورت عدم وجود تعارضات بین فردی، یک عامل استرسزا است. علاوه بر این، مشکلات خانوادگی با خانواده همسر یا خانواده خود بعد از ازدواج به دلایل مختلف میتواند علائم موجود افسردگی بعد از ازدواج را تشدید کند.
5- مشکلات بین فردی
فارغ از اینکه قبل از ازدواج چقدر با همسر خود صمیمی هستید، ازدواج همراه با تنش و بحث خواهد بود و این بحثها برای سلامت ازدواج ضروری هستند. با این حال، گاهی اوقات این مشکلات بین فردی ممکن است باعث ایجاد ناراحتی و سردرگمی شوند.
6- انتظارات برطرف نشده
همه ما، خواسته یا ناخواسته ذهنیتی برای مسائل مختلف داریم. این ذهنیت و انتظارات بر اساس عوامل مختلفی شکل میگیرد و میتواند بدبینانه، خوشبینانه یا واقعگرایانه باشد. این انتظارات تا میزان زیادی در زندگی مفید هستند و به عنوان یک منبع انگیزه درونی شناخته میشوند، با این حال، برطرف نشدن این انتظارات تاثیرات منفی زیادی بر سلامت روان دارد.
7- تفاوتهای شخصیتی
هرچقدر که دو فرد با یکدیگر تفاهم داشته باشند یا حتی شبیه به هم باشند، تفاوتهایی بین آنها وجود خواهد داشت. تفاوتهای شخصیتی به معنای تفاوت در نحوه مواجهه با مشکلات و برطرف کردن مشکلات است.
برای مثال، رایجترین تفاوت شخصیتی که بین زوجین مشکل ایجاد میکند، نحوه منحصر به فرد زنان و مردان برای مواجهه و حل کردن مشکلات است. زنان با دید متکی بر عاطفه، ترجیح میدهند در کوتاه مدت مشکلات را برطرف کنند در حالی که مردان با دید مسئلهمدار ممکن است اهمیتی به مشکلات کوچک ندهند.
در نهایت، هیچکدام از این دو رویکرد به تنهایی برای همه مشکلات زندگی کافی نیستند و ترکیب آنها در ازدواج است که مشکلات مشترک را آن طور که باید برطرف میکند.
8- تغییرات شخصیت
ازدواج به عنوان بخش مهمی از زندگی هر فرد، میتواند منجر به تغییر شخصیت افراد شود. برای مثال افراد سرخوش و خوشحال، با مواجهه با مسئولیتهای ازدواج ممکن است رویکرد جدیدی برای زندگی در پیش بگیرند که در بلندمدت منجر به تغییر شخصیت آنها شود.
سریعترین درمان برای افسردگی بعد از ازدواج
در صورت مواجهه با افسردگی بعد از ازدواج، اولین اقدام شما باید بررسی علائم و تفکیک آن از افسردگی بالینی باشد. افسردگی بعد از ازدواج، یک تشخیص بالینی نیست و یک اختلال روانشناختی به شمار نمیرود؛ ممکن است حتی از اطرافیان خود بشنوید که این موضوع طبیعی است و برطرف خواهد شد. با وجود طبیعی و رایج بودن این حس، توجه به آن برای جلوگیری از ابتلا به اختلالات روانشناختی و حفظ سلامت ازدواج ضروری است.
شما میتوانید برای دریافت خدمات مشاوره روانشناسی آنلاین از طریق پلتفرم پل با بهترین متخصصین زوج درمانی در ارتباط قرار بگیرید.
پیشگیری از افسردگی بعد از ازدواج
رکود در ازدواج، یک مشکل همه گیر، رایج و شناخته شده است. بر اساس اطلاعات موجود، همه زوجین طی هفت سال اول زندگی مشترک خود یک دوره مشکلات عمیق و پیچیده را تجربه میکنند که بر سلامت روان آنها تاثیرات منفی زیادی دارد. برخی افراد ممکن است زودتر و برخی ممکن است دیرتر آن را تجربه کنند. در ادامه راهکارهایی برای دوری و پیشگیری از این وضعیت را بررسی خواهیم کرد.
1- صحبت کنید
کلمات قدرتمندترین و مهمترین ابزار ما برای برقراری ارتباط هستند. نتیجه یک پژوهش بلندمدت نشان میدهد؛ زوجینی که روزانه حداقل ده الی پانزده دقیقه درباره مسائل مختلف با یکدیگر بحث و گفتگو میکنند، رضایت بیشتری از رابطه خود دارند و ازدواج آنها بیشتر دوام خواهد داشت.
2- برای آینده برنامهریزی کنید
یکی از دلایل رکود ازدواج در هفت سال اول، دستیابی زوجین به هدفهای اولیه خود برای ازدواج و رسیدن به یک وضعیت بدون هدف است. برنامهریزی برای آینده، حتی درباره مسائل پیش پا افتاده علاوه بر ایجاد انگیزه، به نزدیکتر شدن زوجین کمک میکند.
3- به سلامت خواب و تغذیه اهمیت بدهید
خواب و تغذیه دو عامل بسیار مهم و تاثیرگذار در سلامت روان هستند. برخی غذاها ممکن است بر سلامت جسمی شما تاثیر شدیدی نداشته باشند منجر به تغییرات خلقی شوند. سلامت خواب نیز با تاثیر بر چرخه های مغز، تاثیر زیادی بر سلامت روانی دارد.
برای اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله غذاهای مضر برای افسردگی را مطالعه کنید.
4- فعالیتهای جدید را امتحان کنید
یکی دیگر از دلایل رکود ازدواج در هفت سال اول، همراهی همیشه زوجین با یکدیگر و امتحان کردن فعالیتهای موردعلاقه یکدیگر است؛ به نوعی که فعالیت جدید یا هیجان انگیزی برای آنها وجود ندارد.
فعالیتهای مشترک مختلف که خارج از محدوده امن شما هستند، علاوه بر سلامت ازدواج، کمک زیادی به سلامت روان شما خواهند کرد.
5- خود را در ازدواج غرق نکنید
بسیاری از افراد، بعد از ازدواج زندگی مجردی خود را به طور کامل کنار میگذارند. دوستان، فعالیتها و عادات مربوط به زندگی قبل از ازدواج، بخشی از شخصیت شما بودند و با دوری از آنها، خود را معرض تعارضات قرار میدهید.
علاوه بر این، باید به خاطر داشته باشید که همه نیازهای روانشناختی شما قرار نیست در ازدواج برطرف شوند. دوستان و خانواده نقش پررنگی در زندگی دارند که قابل جایگزینی نخواهند بود.
6- از متخصص زوج درمانی کمک بگیرید
در صورتی که پایندی به راهکارهای ذکر شده برای شما دشوار یا غیرممکن است یا فکر میکنید همسر شما به اندازه شما به این موارد اهمیت نمیدهد؛ یک متخصص زوج درمانی با بررسی شرایط منحصر به فرد شما، میتواند راهکارهای مخصوصی برای شما و زندگی مشترکان ارائه دهد.
کلام آخر
مانند بقیه زوایای زندگی، ازدواج نیز مانند یک الاکلنگ بالا و پایینهایی خواهد داشت. رکود در ازدواج یک وضعیت روانشناختی/اجتماعی شناخته شده است که بسیاری از زوجهای جوان را با مشکلات زیادی مواجه میکند. شما میتوانید با راهکارهای ذکر شده یا با مشورت یک متخصص با این مشکلات مقابله کنید.
منابع: