عواقب اهمال کاری چیست؟ یکی از راههای ترک رفتارها و عادتهای نامطلوب، آشنایی با عواقب آنهاست. بگذارید با رسم شکل توضیح دهم! سال گذشته برای مشکل مدیریت خشم به مشاور مراجعه کردم. (بله! نویسندهی این محتوا ید طولایی در گذراندن جلسات تراپی دارد!) یکی از تکنیکهای جالبی که از روانشناس دریافت کردم، نوشتن درباره عواقب رفتارهایم بود. به عنوان مثال تا پیش از آن، هنگام تجربه هیجان خشم، آن را روی دیگران فرافکنی میکردم.
اما پس از یادگیری تکنیک، میبایست عکسالعمل خودم را یادداشت میکردم و پیامد کوتاه مدت و بلند مدت تخلیهی خشم بر روی اطرافیان را مینوشتم. به مرور متوجه شدم که عواقب تخلیهی نادرست خشم، چه پیامدهایی به همراه خواهد داشت؛ چون آن را به صورت مکتوب در آورده بودم. بنابراین هنگامی که عصبانی میشدم، به این فکر میکردم که «اگر اکنون هیجانت را به طور سالم تجربه کنی و سپس به آرام سازی خودت بپردازی، از عواقب منفی زیادی جلوگیری کردهای.»
در این مقاله، تصمیم داریم درباره عواقب اهمال کاری صحبت کنیم. با این هدف که هرگاه احساس کردیم در چرخهی انفعال گیر افتادهایم، فکر کردن به پیامدهای منفی آن، نیروی محرکی برای خروج از چرخهی اهمال کاری باشد. پس تا انتهای مقاله با من همراه باشید.
اهمال کاری چیست؟
در مقاله «اهمال کاری در روانشناسی» مفصل درباره چیستی اهمال کاری صحبت کردهایم. بنابراین در اینجا به طور مختصر، تعریف اهمال کاری را زیر ذرهبین میگذاریم و سپس شیرجه میزنیم در موضوع اصلی! اهمال کاری یک الگوی رفتاری است که فرد برای دریافت مزایای کوتاه مدت، کارهایش را به تعویق میاندازد و به عواقب بلند مدت توجهی ندارد. نکتهی مهم اینجاست که به تعویق انداختن کار، ارتباطی با سطح دشواری آن ندارد.
به تعویق انداختن انجام کارها، برای همهی ما ممکن است پیش بیاید و دلایل بسیار زیادی برای این موضوع وجود دارد. به عنوان مثال گاهی ترس از بروز اشتباه یا اضطراب ناشی از حجم زیاد کارها، ما را از شروع کار میترساند. اما به هر حال اگر به طور مداوم در چرخهی اهمال کاری گیر بیوفتیم، ممکن است با عوارض منفی آن مثل مشکلات سلامت روان یا حتی مشکلات جسمی درگیر شویم.
چرخهی اهمال کاری
قدرت اهمال کاری این است که مانند یک چرخه عمل میکند و ما را در خودش گیر میاندازد. آشنایی با این چرخه، به ما کمک میکند تا درک بهتری از آنچه به صورت ناخودآگاه رخ میدهد داشته باشیم و سپس برای شکستن چرخه اقدام کنیم. مراحل چرخه به این صورت است:
۱. وظیفه
در مرحلهی اول، میدانیم که کار یا وظیفهای برای انجام دادن داریم.
۲. درگیر شدن با کارها و جزئیات بیاهمیت
به دلایل گوناگون (که در مقاله «دلایل اهمال کاری» به آن پرداختهایم.) از شروع کردن طفره میرویم و به همین منظور، خود را درگیر کارهای بیاهمیت و جزئی میکنیم.
۳. احساس گناه و رنج درونی
از آنجایی که به صورت ناخودآگاه میدانیم به تأخیر انداختن کارها کمکی نمیکند، درگیر حس گناه و عذاب وجدان میشویم.
۴. بهانه آوردن
پس در سطح خودآگاه سعی میکنیم بهانههایی برای تعلل خود بتراشیم! (تا حس گناهی که در ناخودآگاه جریان دارد را آرام کنیم.) به عنوان مثال ممکن است بگوییم «کتاب خواندن را به فردا موکول میکنم چون امروز انرژی کمتری دارم.» یا «امروز مقاله ننوشتم چون میخواستم آن را به اول هفته موکول کنم و از شنبه با برنامه ریزی و انرژی زیاد شروع کنم.»
۵. فعالیتهای اهمال کارانه
وقتی دلایل و بهانههایی میسازیم، آنگاه به طور کامل و با عذاب وجدان کمتر، خود را به فعالیتهایی که هیزم در آتش اهمال کاری میریزند، مشغول میکنیم. به عنوان مثال با این بهانه که میخواهیم از شنبه شروع کنیم، اکنون خود را مشغول فیلم دیدن میکنیم.
۶. پاداش کوتاه مدت
با به تعویق انداختن کارها و مشغول شدن به فعالیتهای لذت بخش دیگر، پاداش کوتاه مدت دریافت و اضطراب و عذاب وجدان را سرکوب میکنیم.
۷. نتایج منفی بلند مدت
به تعویق انداختن مداوم کارها، در بلند مدت پیامدهای منفی به دنبال خواهد داشت و با احساسات ناخوشایند زیادی همراه خواهد بود که در بخش بعدی بیشتر درباره آن صحبت میکنیم.
عواقب اهمال کاری
و اما رسیدیم به مهمترین بخش داستان؛ یعنی عوارض منفی اهمال کاری. در ادامه به اصلیترین نتایج نامطوب اهمال کاری میپردازیم.
بیشتر بخوانید:
۱. کاهش سطح انرژی
هنگامی که در چرخه گیر میافتیم، به مرور سطح انرژی بدن کاهش پیدا میکند و حتی نسبت به کارهای سادهی روزمره هم درگیر اهمال کاری میشویم. در روانشناسی تکنیکی به اسم «تکنیک فعالسازی انرژی» وجود دارد. یعنی بدن مانند یک دوچرخهای است که با پدال زدن برق تولید میکند! برای افزایش قدرت برق باید شروع به پدال زدن کنیم. به عنوان مثال صبح هنگامی که از خواب بیدار میشویم، بلند شدن و بیرون آمدن از تخت دشوار به نظر میرسد.
اما هنگامی که به این دشواری غلبه میکنیم و تا سرویس بهداشتی راه میرویم، انگار که در حال پدال زدن هستیم و انرژی تولید کردهایم. صورتمان را میشوییم و مسواک میزنیم، به همین ترتیب سطح انرژی رو به افزایش است. به مرور همین قدمهای کوچک، انرژی لازم برای انجام دادن کارهای بزرگتر را فراهم میکند.
اهمال کاری در جهت مخالف تکنیک فعالسازی کار میکند؛ هنگامی که از شروع کارها ممانعت میکنیم، کم کم قدرت برق دوچرخه کم میشود و انگار که دست از پدال زدن برداشتهایم. پس سطح انرژی بدن کاهش پیدا میکند و کارهای سادهای مثل مسواک زدن یا شستن ظرفها هم بسیار دشوار به نظر میرسد.
۲. عقب ماندن از کارها
یکی از عواقب اهمال کاری، عقب ماندن مداوم از کارهاست. هنگامی که دائم کارها را به تعویق میاندازیم، به جای پیشرفت و حرکت رو به جلو، مدام در حال دویدن برای به اتمام رساندن کارهای عقب مانده خواهیم بود. علاوه بر این ممکن است به عنوان انسانی بد قول که همیشه در همهی کارها تأخیر دارد، شناخته شویم.
۳. ناتوانی در تمرکز کردن
هنگامی که کاری را انجام نمیدهیم یا نصفهکاره رها میکنیم، پروندهی آن کار بر روی میزِ ذهن، باز میماند. بنابراین وقتی کارهای گوناگونی برای انجام دادن داریم اما دست به شروع نمیزنیم، کلی پروندهی نیمهکاره در ذهن خودمان رها کردهایم. شاید فکر کنیم موکول کردن کارها به زمان دیگر، هزینهی زیادی به دنبال نخواهد داشت. اما همین درگیری ذهنی ناشی از پروندههای نیمهکاره، قدرت تمرکز را کاهش میدهد و ناخودآگاهمان درگیر مسائل دیگر میشود. کاهش بهرهوری، یکی از نتایج طبیعی کاهش تمرکز است.
۴. بیانگیزگی
بیانگیزگی هم علت اهمال کاری است و هم معلول آن. هنگامی که دستاوردی نداریم و تمام روز را با تعلل سپری میکنیم، به مرور بیانگیزه خواهیم شد. علاوه بر این، کاهش سطح انرژی بدن نیز منجر به بیعملی و بیانگیزگی بیشتر میشود.
۵. کاهش اعتماد به نفس
یکی از راههای تقویت اعتماد به نفس، بر عهده گرفتن کارها و انجام دادن آنهاست. وقتی درگیر اهمال کاری میشویم، ممکن است به خودمان برچسب تنبل یا راحت طلب بزنیم. علاوه بر این بیعملی موجب میشود فکر کنیم از عهدهی مسئولیتهایمان بر نمیآییم یا توانایی انجام کارها را نداریم. پس به مرور اعتمادمان را نسبت به خودمان از دست میدهیم.
۶. افزایش استرس و اضطراب
فکر کردن به کارهایی که باید انجام شود و روی هم تلنبار شده است، منجر به افزایش سطح استرس و اضطراب میشود. علاوه بر این چون توانایی شروع کردن را در خود نمیبینیم، بیشتر مضطرب میشویم.
۷. افسردگی
یکی از عواقب اهمال کاری افسردگی است. افزایش سطح استرس و اضطراب، حس عذاب وجدان و گناه، پایین آمدن سطح انرژی و کاهش اعتماد به نفس، همگی میتوانند محیط گرم و نرمی برای رشد افسردگی فراهم کنند!
۸. ناتوانی در تصمیمگیری
به تعویق انداختن انجام کارها، علاوه بر اینکه بر کیفیت عملکردمان تأثیر میگذارد، کیفیت تصمیمگیریهایمان را هم کاهش میدهد. چون وقتی تحت فشار هستیم و استرس زیادی را تجربه میکنیم، برای تصمیمگیریها به غریزهی درونی خود تکیه میکنیم. (به جای اینکه بر اساس تفکر و تعقل تصمیم بگیریم.) بنابراین احتمال اینکه تصمیمهای نادرستی بگیریم بیشتر میشود. (کاهش قدرت تمرکز هم بر این موضوع تأثیر میگذارد.)
۹. از دست رفتن لحظههای ارزشمند زندگی
شاید یکی از مهمترین عوارض اهمال کاری، همین مورد باشد. وقتی تعلل و اهمال کاری به یک عادت تبدیل میشود، اساساً تصمیم گرفتهایم که به جای فعالیتهای سازنده و موثر، به انفعال روی بیاوریم. هر لحظهای که میگذرد، برای همیشه از دست رفته است؛ مگر اینکه آن را زیسته باشیم.
۱۰. مشکلات جسمی
شاید عجیب به نظر برسد اما به تعویق انداختن کارها میتواند آثار نامطلوبی بر سلامت جسممان داشته باشد. افزایش سطح استرس، سیستم ایمنی بدن را ضعیف میکند و احتمال مبتلا شدن به بیماریهای مختلف را افزایش میدهد. علاوه بر این، ممکن است اهمال کاری با عادات مخرب دیگری همراه شود؛ عاداتی مثل بیتوجهی به وعدههای غذایی یا کمخوابی.
۱۱. به وجود آمدن مشکلات در روابط
تعلل در انجام کارها میتواند بر روابط ما نیز تأثیر بگذارد. در هر رابطهای که قرار داریم، وظایفی نسبت به فرد مقابل خواهیم داشت. اهمال کاری موجب میشود این وظایف را به طور مداوم، به زمانهای دیگر موکول کنیم و افرادی که آنسوی رابطه قرار دارند را برنجانیم. ( به خصوص در روابط عاشقانه و شغلی)
شکستن چرخهی اهمال کاری
اکنون که با عواقب اهمال کاری آشنا شدهایم، باید به این موضوع بپردازیم که چگونه میتوان اهمال کاری را کاهش داد. در ادامه به تکنیکهای ساده و عملی میپردازیم:
- کارهای بزرگ را به اجزای کوچکتر تقسیم کنید و بر اساس اولویت، روی کاغذ یادداشت کنید. این تکنیک، سردرگمی و استرسِ شروع کردن را کاهش میدهد.
- به کار خود معنا و انگیزه اضافه کنید. یکی از دلایل مهم اهمال کاری، یکنواخت بودن کارهاست. با اضافه کردن ارزشهای جدید و انگیزههای مطلوب، کارها را از یکنواختی خارج کنید.
- مدیریت عوامل حواس پرتی را در دست بگیرید. در ابتدا شناسایی کنید که چه چیزاهایی حواس شما را پرت میکند. یا حتی ممکن است شیوهای که برای انجام کارها دارید، تمرکز کردن را دشوار کند. (به عنوان مثال تمرکز کردن در بازههای زمانی طولانی سختتر است. یکی از راهحلها کاهش بازههای انجام کارهاست.)
- تفکر صفر و صدی خود را تغییر دهید. به جای این طرز تفکر که «انجام ندادنِ کارها از انجام دادن با عیب و نقص کار بهتر است.» جملهی «تکمیل کردن کار مهمتر از کمال است.» را جایگزین کنید.
- اگر اهمال کاری شما ناشی از اضطراب، کمالگرایی، افسردگی یا هر مشکل سلامت روان دیگری است، ابتدا به رفع مشکل اصلی بپردازید.
- از قانون پنج دقیقه استفاده کنید. با خود بگویید فقط پنج دقیقه کار مورد نظر را انجام خواهم داد. از آنجایی که ۵ دقیقه زمان کمی به نظر میرسد احتمالا راحتتر شروع خواهید کرد و مطمئنا پس از پایان پنج دقیقه دست از کار نمیکشید.
- با اشتباه و شکست دوست شوید! ترس از شکست، اهمال کاری و به تعویق انداختن کارها را افزایش میدهد. با خود بگویید:« من بهترین تلاشم را میکنم اما شاید نتیجه کامل و عالی نشود و این اشکالی ندارد.»
- مسائلی مثل تنظیم ساعت خواب و تغذیهی مناسب را جدی بگیرید. زیرا غذا و ساعت خواب نامناسب، سطح انرژی بدن را کاهش میدهد.
کلام آخر
به پایان مقالهی عوارض اهمال کاری رسیدیم. این موضوع در عصر حاضر در حال افزایش است؛ زیرا با گسترش استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی، همیشه فعالیتهای جذابی برای فرار کردن از کارهای اصلیمان وجود دارد. شکستن چرخهی اهمال کاری یک مهارت است و مانند هر مهارت دیگری به تکرار و تمرین نیاز دارد. بنابراین اگر در اولین تلاشها، موفق به رهایی از اهمال کاری نشدید، ناامید نشوید.
تا به حال با اهمال کاری درگیر بودهاید؟ این موضوع چه آثار نامطلوبی بر زندگی شما داشته است؟
نظرات و تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منابع: