چاقی و افسردگی هر دو از بیماریهای مزمنی هستند که در دنیای مدرن امروزی، تهدید جدی برای سلامت افراد به شمار میروند. تحقیقات انجام شده در سراسر جهان تایید میکند که چاقی میتواند منجر به افسردگی و افسردگی نیز میتواند منجر به چاقی شود. در این مقاله از سایت پل، تمامی نکات مربوط به ارتباط بین چاقی و افسردگی را بررسی خواهیم کرد؛ اینکه چگونه اضافه وزن میتواند منجر به افسردگی شود، چگونه افسردگی منجر به اضافه وزن میشود، چگونه میتوان این چرخه را از بین برد، در صورت ابتلا به یکی از این شرایط، چگونه از دیگری جلوگیری کرد و در صورت ابتلا به هردو، درمان به چه شکل خواهد بود.
نشانههای روانی افسردگی
اختلالات دسته افسردگی همگی تحت عنوان اختلالات خلقی شناخته میشوند. نشانههای اصلی افسردگی حول محور خلق و عاطفه منفی بروز پیدا میکنند و مستقیماً یا غیرمستقیم بر جنبههای دیگر سلامتی نیز تاثیر دارند. خلق و عاطفه منفی به معنای نوعی بدبینی کلی نسبت به مسائل است. این بدبینی در مقابل برنامههای آینده باعث کاهش انگیزه و در نتیجه کاهش میل به بهبود میشود. علاوه بر این، عاطفه منفی بر روابط بینفردی نیز تاثیر گذاشته و میتواند منجر به کاهش ارتباطات اجتماعی شود که این موضوع میتواند بر عزت نفس نیز تاثیر بگذارد.
در صورت وجود زمینه اضطراب یا OCD در فرد، نشخوار ذهنی و درگیری فکر مخصوصا در مورد اشتباهات گذشته یا تصیمیمات زندگی نیز میتواند به عنوان نشانه در نظر گرفته شود. از طرف دیگر، تاثیر افسردگی بر کارکردهای مغز میتواند منجر به ایجاد احساس گناه شدید و کاذب شده یا باعث فقدان احساس لذت در فعالیتها شود. مطالعات جدیدتر تایید میکنند که افسردگی میتواند حتی منجر به ناتوانی در احساس طعمها یا بوها نیز شود.
نشانههای جسمی افسردگی
علاوه بر نشانههای روحی روانی، افسردگی قادر به ایجاد نشانههای جسمی و پزشکی نیز هست. مورد توجهترین نشانه جسمی در افسردگی، احساس خستگی مفرط در طول روز است. احساس درد یا دشواری در حرکت دادن به دست و پاها مخصوصا در مفاصل میتواند نشانه دیگری از افسردگی باشد. کاهش یا افزایش وزن که از تغییرات اشتها ناشی میشود نیز به عنوان نشانهای از افسردگی شناخته میشود. کندی روانی حرکتی، نشانه جسمی دیگری است که از کاهش سرعت نورونهای مغز ناشی میشود. در این شرایط، سرعت کارکرد فرد از پروسهی تفکر گرفته تا حرکت کردن، تحت تاثیر قرار میگیرد و کند شدن این فرآیندها از طرف اطرافیان قابل مشاهده خواهد بود.
چه ارتباطی بین چاقی و افسردگی وجود دارد؟
بر اساس تحقیقاتی که از دو دهه گذشته تا حالا انجام شده، ارتباط بین چاقی و افسردگی به صورت همبستگی مستقیم و دوطرفه است. به این معنا که این دو متغیر مستقیما و بدون دخالت عامل دیگری بر یکدیگر تاثیر میگذارند و هر یک میتوانند منجر به شکلگیری دیگری شوند.
تاثیر اختلالات روانی بر سلامت جسمی موضوع جدیدی نیست؛ اختلالات اضطرابی و اختلالات افسردگی با تاثیر بر مغز میتوانند منجر به افزایش اشتها و در نتیجه افزایش وزن شوند. اما این اتفاق چگونه میافتد؟
نکته: BMI یا شاخص توده بدنی بالاتر از 25 به عنوان اضافه وزن و بالاتر از 30 به عنوان چاقی شناخته میشود. محاسبه شاخص توده بدنی به این شکل است: وزن تقسیم بر قد به توان دو.
زمینه مشترک در ارتباط بین چاقی و افسردگی
یکی از نظریههایی که میتوان در مورد ارتباط بین چاقی و افسردگی بررسی کرد، زمینههای مشترک ابتلا به آنها است. بر اساس آمار جهانی، به طور میانگین بیشتر از 40 درصد از افراد چاق به افسردگی مبتلا هستند و نزدیک به 15 درصد از بیماران افسرده چاق هستند. آمار دقیقی درباره چهارچوب زمانی و ترتیب ابتلا در این بیماران وجود ندارد که بتوان نقش علت و معلولی آنها را مشخص کرد. با این حال، اعداد و آمار بزرگتر از آن هستند که زمینههای مشترک بیتاثیر باشند!
1ـ وضعیتهای پزشکی
از بین تمامی عواملی که میتوانند مشترکاً منجر به چاقی و افسردگی شوند، سه مورد قدرتمندتر از دیگران هستند. التهابات در اعضای حیاتی بدن، مشکلات هورمونی مخصوصا هورمونهای جنسی و زمینه ژنتیکی، مستقیماً و طی مدت کوتاهی میتوانند هر دو شرایط را ایجاد کنند. مشکلات هورمونی و زمینه ژنتیکی حتی میتوانند از بدو تولد منجر به شکلگیری چاقی شوند و در اوایل نوجوانی یا جوانی، افسردگی را فراخوانی کنند.
تاثیر این سه عامل، هر چند قدرتمند، اما قطعی نیست. به این معنا که با کنترل تغذیه و توجه پزشکی، هم چاقی و هم افسردگی قابل پیشگیری خواهند بود. در صورتی که زمینه ژنتیکی در ابتلا به افسردگی و چاقی دارید، توجه بالینی تاثیر زیادی در کنترل شرایط دارد. شما میتوانید به سادگی از طریق پلتفرم پل مشاوره آنلاین افسردگی دریافت کنید.
2ـ مدارهای مغزی
مغز به عنوان مرکز کنترل بدن، بخشهای مختلفی دارد که در ارتباط با یکدیگر کار میکنند. طی دوران کودکی نقشهای مشخص و مخصوصی برای بخشهایی از مغز تعیین میشود. برخی از این نقشها در همه افراد یکسان هستند؛ به این معنا که در مغز همه انسانها، جای مشخصی برای آنها وجود دارد و برخی دیگر در مغز افراد مختلف مکانهای متفاوتی دارند. مدارها و وظایفی که در مغز همه انسان ها یکسان هستند، آن دسته از کارکردها هستند که نقص در کارکرد میتواند از نسلی به نسل دیگر منتقل شود.
برای مثال، مدار پاداش و تشویق که میزان احتمال وابستگی و اعتیاد در فرد را مشخص میکند، با کنترل تولید، جذب و بازجذب دوپامین در بخشهای مشخصی از مغز میتواند عامل مشترکی بین چاقی و افسردگی باشد. مدار شادی و علاقه در مغز بخش دیگری است که میتواند تاثیر مستقیمی در ارتباط بین چاقی و افسردگی داشته باشد.
این دو مدار، هر دو فرمانهای کارکردی خود را از هیپوتالاموس، غده سلطان دریافت میکنند. کارکردهای هیپوتالاموس در ابتلا به چاقی و افسردگی نقش مستقیم دارد. هیپوتالاموس مستقیما وزن و میزان ذخیره چربی بدن را کنترل کند و با تاثیر بر اشتها منجر به افزایش و کاهش وزن میشود. کارکرد این غده به قدری قدرتمند است که حتی اگر تغییر میزان اشتها منجر به تغییر حجم وعدههای غذایی در فرد نشود، دستور جذب و دفع آن به تنهایی میتواند وزن را کاهش یا افزایش دهد.
3- احساسات
احساسات و خلق عامل مستقیم دیگری در ابتلا به چاقی و افسردگی است. تحقیقات جدید نشان میدهند که حتی بدون زمینه ژنتیکی یا مشکلات هورمونی، احساسات بهتنهایی میتوانند بر چاقی و افسردگی تاثیر داشته باشند. این تحقیقات جدید بر موشهای آزمایشگاه انجام شده و احساسات مختلف در آنها به وسیله شوک الکتریکی ایجاد شد. وجود این رابطه بین احساسات (بدون زمینه ژنتیکی) و چاقی و افسردگی، بر اساس این تحقیق قابل تایید است. با این حال، به دلیل شرایط خاص آزمایشگاهی مشخص کردن میزان دقیق تاثیر قابل اشاره و بررسی نیست.
4- عوارض جانبی داروها
داروهای مختلفی که وظایف مشخص دیگری دارند، میتواند بر مدارهای مغزی یا میزان جذب پروتئین یا ویتامین خاصی تاثیر گذاشته و منجر به چاقی و افسردگی شوند. برای مثال داروهای آسم به عنوان دارویی که عوارض جانبی آن افسردگی است، شناخته میشود. از طرف دیگر دارویی مثل انسولین یا قرصهای کنترل دیابت، به عنوان عوارض جانبی میتوانند منجر به اندوختگی چربی در بدن و افزایش وزن شوند.
ترکیب داروهای مختلف، حتی وقتی به تنهایی عوارض جانبی آنها شامل چاقی و افسردگی نمیشود، در کنار یکدیگر میتوانند هر دو بیماری را فراخوانی کنند.
5- بیماریهای پزشکی
بیماریهای پزشکی نیز میتوانند در ارتباط بین چاقی و افسردگی نقش داشته باشند. شناخته شدهترین بیماریهایی که با تاثیر بر چاقی و افسردگی شناخته میشوند، بیماریهای مرتبط با متابولیسم یا سوختوساز بدن هستند. اخلال در عملکرد تیروئید میتواند منجر به افسردگی و سوتغذیه یا افسردگی و چاقی شود.
فارغ از بیماریهایی که مستقیما بر ابتلا تاثیر دارند، بیماریهای مزمن، با تحتتاثیر قرار دادن میزان انرژی یا امید به زندگی میتوانند منجر به چاقی و افسردگی شوند. برای مثال آرتروز با دردهای مفصلی و اجبار به کاهش فعالیت جسمی میتواند هر دو بیماری را فراخوانی کند.
نکته: عبارت فراخوانی به این معنا است که امکان ابتلا به بیماری وجود دارد و تاثیر عامل اول، قطعی نیست.
آیا افسردگی باعث چاقی می شود؟
تا به اینجا، عوامل مشترک در ابتلا به چاقی و افسردگی را بررسی کردیم. با فرض اینکه زمینههای ابتلا به دو اختلال یکسان نیستند، آیا میتوان صرفا ابتلا به افسردگی را عاملی برای ابتلا به چاقی دانست؟
بررسی این موضوع ما را بیشتر به بررسیهای روانشناختی نزدیک میکند. یکی از نشانههای اصلی افسردگی، کاهش یا افزایش اشتها است. کاهش اشتها در برخی از انواع افسردگی شایعتر هستند در حالی که در برخی دیگر، افزایش اشتها محتملتر هستند. بنابراین نوع افسردگی در این مورد تاثیر دارد.
به طور کلی، افسردگی با کاهش میل به فعالیت فیزیکی و ایجاد عاطفه منفی و همراهی نشخوار ذهنی، میتواند منجر به ایجاد واکنش پرخوری عصبی شود. حتی در صورتی که اختلالات اضطرابی یا OCD همراه افسردگی وجود نداشته باشند، اخلال در خواب و اشتها میتواند منجر به بینظمی در زمان و حجم وعدههای غذایی شود که میتواند منجر به چاقی شود.
آیا داروهای افسردگی در افزایش وزن موثر است؟
افزایش وزن یکی از عوارض جانبی همه داروهای ضدافسردگی فارغ از نحوه کارکرد آنها است. افراد مختلف به اشکال مختلفی به این داروها نشان میدهند و میزان افزایش وزن در هر فرد بر اساس زمینههای بیولوژیکی و ژنتیکی متفاوت است؛ با این حال افزایش وزن به عنوان یک عارضه جانبی داروها، قابل انتظار است.
نکته مهم درباره تاثیر داروهای افسردگی در افزایش وزن، تاثیر غیرمستقیم آنها است. افزایش وزن طی دوره درمان ناشی از برگشتن اشتها به سطح مناسب قبلی یا فراتر از آن است که میتواند به عنوان نشانه ای از عملکرد صحیح و مناسب دارو و بهبود افسردگی در نظر گرفته شود.
افسردگی چگونه مانع کاهش وزن میشود؟
برخلاف ارتباطی که تا به اینجا بررسی کردیم، افسردگی میتواند به عنوان عوارض جانبی یک دوره ورزشی یا رژیم غذایی سنگین ایجاد شود! بدن انسان مخصوصا مغز تا جای ممکن سعی در کنترل وزن در یک محدوده مشخص دارد. این وزن بر اساس زمینه ژنتیکی و مسیر تکاملی افراد مشخص میشود و مغز سختگیرانه میل به حفظ آن دارد. به همین دلیل است که برنامههای ورزشی و تغذیه برای کاهش وزن، باید طی مدت طولانی و طی برنامه بلندمدت اجرا شوند. در صورت تلاش شدید برای کاهش وزن در مدت کوتاه، نهتنها وزن از دست رفته سریعا به بدن برخواهد گشت، بلکه افزایش وزن نسبت به شروع دوره نیز ممکن است.
این تلاش شدید و سخت برای کاهش وزن و برگشتن آن بهتنهایی میتواند عاملی برای ابتلا به افسردگی باشد. علاوه بر این، کمبود برخی ویتامینها یا آنزیمهای بدن در رژیمهای غذایی ناشیانه و نامناسب، میتواند زمینه را برای ایجاد افسردگی فراهم کند. توجه به این مسئله که میزان جذب و تولید این ویتامین و آنزیمها در بدن افراد مختلف متفاوت است، حائز اهمیت است. این مسئله به این معناست که رژیم غذایی یا ورزشی که برای فردی دیگر مفید بود، لزوما برای شما مفید نخواهد بود و حتی میتواند آسیبهای شدیدی به بدن شما وارد کند.
درمان چاقی و افسردگی
اولین قدم در درمان افسردگی و چاقی وقتی به صورت همزمان وجود دارند، معاینه و بررسی پزشکی است. این کار برای شناسایی وضعیت یا بیماری پزشکی مرتبط با این دو است. در برخی شرایط مثلا درگیری با کمکاری تیروئید، درمان بیماری پزشکی در مدت نسبتا کوتاهی میتواند هر دو بیماری چاقی و افسردگی را درمان کند.
در صورتی که دلیل پزشکی مشترکی بین چاقی و افسردگی وجود نداشت، درمانهای موردنظر باید هر دو شرایط را در نظر بگیرد. برخی داروهای کاهش وزن میتوانند افسردگی را تشدید کنند. از آنجایی که تمامی انواع مختلف دارودرمانی افسردگی منجر به افزایش وزن میشوند، پروسه های پزشکی یا فعالیتهای جسمی تحت پیشنهاد پزشک متخصص ضروری است.
کلام آخر
چاقی و افسردگی به اشکال مختلفی با یکدیگر تاثیر دارند. عوامل زمینهای با تاثیر بر بدن و مغز میتواند باعث مبتلا به هردوی آنها شود. از طرف دیگر، ابتلا به چاقی میتواند زمینه ابتلا به افسردگی (و بالعکس) را نیز ایجاد کند. درمان چاقی و افسردگی نیاز به توجه به شرایط هر دو بیماری داشته و در صورتی که یک وضعیت یا بیماری پزشکی منجر به ابتلا شده، درمان آن بیماری در اولویت است.
منابع: