چرا عاشق می شویم؟ تا به حال به این سوال فکر کردهاید؟ اگر از زاویه دیگری به عشق نگاه کنیم حتی کمی عجیب به نظر میآید! فرد دیگری را میبینیم، به مرور یا در نگاه اول (!) دلبستهاش میشویم. نمیتوانیم به او فکر نکنیم. میخواهیم درباره دنیای درونیاش، افکار و عقایدش و کارهای مورد علاقهاش بیشتر بدانیم. از اینکه در کنار او باشیم و با او زمان صرف کنیم لذت میبریم. به مرور رابطه را پیش میبریم، رشتههای صمیمیت را یکی پس از دیگری به وجود میآوریم و کودک رابطه روز به روز بالغتر و شادابتر میشود.
حتی ممکن است تصمیم بگیریم زندگی مشترک را آغاز کنیم و مابقی عمر را در کنار معشوق، در خانهای دور از خانواده و به صورت مستقل زندگی کنیم. چرا این اتفاقها رخ میدهد؟ در این مقاله به این موضوع میپردازیم که ما انسانها در روابط عاشقانه، چه نیازهایی را برطرف میکنیم. به بعضی از آنها آگاهی داریم و بعضی دیگر مربوط به سطوح عمیقتری از روان و ناخودآگاه ما میباشد. برای آشنایی با این دلایل تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
چرا عاشق می شویم؟
در این بخش به مواردی میپردازیم که ممکن است دلایلی برای عاشق شدن باشند. اما نکته مهم اینجاست که دلایل بیان شده لزوماً علتهای صحیحی برای عشق و تجربه رابطه بالغانه نیستند. صرفا دلایلی هستند که ممکن است برای افراد مختلف وجود داشته باشد.
۱. سازگاری
عشق پیچیده است و عوامل بسیاری در عاشق شدن تاثیر دارد؛ عواملی مثل ویژگیهای ظاهری، جذابیت جنسی و علائق مشترک ممکن است به جرقه اولیه دامن بزند و طرفین را برای ادامه رابطه مشتاق کند. اما یکی از دلایلی که کمتر به آن پرداخته میشود، سازگاری است. سازگاری به معنای سهولت ارتباط بین دو نفر است. به بیان دیگر یعنی بتوانیم با فرد مقابل رابطه سالم و خوبی برقرار کنیم و بدانیم چگونه با یکدیگر کنار بیاییم.
وقتی با شریک عاطفیمان ارزشها و علائق مشترکی داریم و بیشتر نظراتمان باهم مطابقت دارند، به این معنیست که با یکدیگر سازگار هستیم و رابطه بین ما محیط امنیست برای ایجاد هرچه بیشتر رشتههای صمیمیت.
۲. ترس از تنهایی
تنهایی، یکی از ترسهای وجودی تمام ما انسانهاست. بسیاری از تصمیمهایی که میگیریم یا تمایلاتی که داریم، برای فرار از این ترس وجودیست؛ که در بسیاری از مواقع، خودمان هم نسبت به آن آگاهی نداریم و صرفاً دلایلی را برای پوشش تصمیم خود میسازیم. در پادکست رواق و کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال، به طور مفصل درباره این موضوع صحبت میشود. اما به طور خلاصه، برقراری رابطه عاشقانه میتواند برای دوری از حس تنهایی ذاتی باشد.
در کتاب بیان میکند که بهترین راه برای کمکردن درد تنهایی، تجربه عشق اصیل است؛ اما راه رسیدن به عشق اصیل از میان آشنایی با این تنهایی ذاتی میگذرد. پس از اینکه با تنهایی وجودی آشنا شویم و بفهمیم حتی در بهترین روابط هم بخشی از وجود ما تنها و درک نشده باقی خواهد ماند، رابطه عاشقانه با کیفیتتری را تجربه خواهیم کرد.
۳. نیاز به متعهد بودن
ممکن است افراد به رابطه عاشقانه وارد شوند چون به دنبال ثبات، آرامش و تعهد هستند. در دوران مدرن، فرهنگ مصرف گرایی روز به روز در حال افزایش است و چرخ صنعت مد با کاهش تعهد افراد به وسایل قبلیشان میچرخد! اگر بخواهی محصولی را به جامعه هدف بفروشی، باید به او ثابت کنی وسایل و لوازم قدیمی دیگر نیازهای او را برآورده نخواهند کرد و راه چاره، جایگزین وسایل جدید با قابلیتهای بیشتر است.
هرچه فرهنگ مصرف گرایی رواج بیشتری پیدا کند، علاقه مردم به تعهد کم میشود. رابطه عاشقانه جزو معدود چیزهاییست که هنوز میتوان حس تعهد را در آن تامین کرد. (البته تا قبل از آنکه مد روی آن دست بگذارد و بخواهد شریک عاطفی پرو و شریک عاطفی پرومکس ارائه کند!)
۴. ویژگیهای مطلوب
شاید مهمترین دلیل عاشق شدن، یافتن ویژگیهای مطلوب در فرد مورد نظر باشد. در مقالات «مرد مورد علاقه زنان کیست؟» و «زن مورد علاقه مردان کیست؟» تا حدی به این ویژگیها پرداختیم. همه ما هنگامی که جذابیتهایی را در فرد مقابل میبینیم (که این جذابیتها برای هر شخص متفاوت است.) ممکن است به شروع رابطه عاشقانه با او علاقهمند شویم. ویژگیهای مطلوب میتواند شامل جذابیتهای ظاهری، شخصیتی و رفتاری باشد.
۵. زندگی نزیسته
گاهی عاشق میشویم چون فکر میکنیم فرد مقابل در اصطلاح ما را کامل میکند یا ممکن است زندگی نزیسته ما را، او زندگی کرده باشد. به عنوان مثال همیشه به دنبال کسب استقلال و ساختن شخصیتی مستقل بودهایم اما نتوانستیم این هدف را به طور کامل محقق کنیم؛ وقتی میبینیم فرد مورد نظر به این هدف رسیده و شخصیت خودساختهای دارد این را به عنوان یک ویژگی مطلوب در نظر میگیریم.
یا ممکن است در زمینه مدیریت احساسات مشکل داشته باشیم و در جستجوی کسی باشیم که به بلوغ عاطفی رسیده است و میتواند هیجانات و احساسات خود را شناسایی و کنترل کند. در نتیجه گاهی ویژگیهای مطلوبی که حس عشق را در ما ایجاد میکند، ناشی از زندگی نزیسته خودمان است.
۶. رابطه فیزیکی
دلایل عاشق شدن همیشه رویایی و رمانتیک نیست! در بسیاری از مواقع نیازهای اولیه انسانی، یعنی رابطه فیزیکی و جنسی نیز از دلایل عاشق شدن هستند. و البته که رابطه فیزیکی لذت بخش و آرامش دهنده است. رابطه فیزیکی صرفاً محدود به مسائل جنسی نیست؛ در آغوش گرفتن، نوازش کردن، گرفتن دستها یا حتی کنار هم نشستن میتواند نمونههایی از صمیمیت فیزیکی باشد که در شرایط گوناگون به منزله جان پناههایی برای فرار از فشار زندگی است. (این دلیل برای افرادی که مورد نوازش فیزیکی پدر و مادر نبودهاند میتواند پررنگتر باشد.)
۷. تجربه حس امنیت، آرامش و دوست داشته شدن
یکی از دلایل عاشق شدن و تمایل به تجربه رابطه عاشقانه میتواند نیاز به امنیت، دوست داشته شدن و درک شدن باشد. همه ما دوست داریم مورد احترام باشیم، کلمات عاشقانه و زیبا بشنویم، رابطهای عاشقانه با انسانهای امن تجربه کنیم و در شرایط سخت زندگی به آغوش شریک عاطفی پناه ببریم. تجربه عشق اصیل میتواند درد تنهایی وجودی را کاهش دهد و به ما نیروی بیشتری برای مواجهه با ناملایمات و سختیهای زندگی بدهد.
۸. شباهت فرد مورد نظر به یکی از والدین
همه ما با دیدن پدر و مادرهایمان بزرگ شدهایم. زمانی که کودک بودیم و هنوز درکی از حقایق و درست و غلطهای این دنیا نداشتیم، با والدین روبه رو شدیم و آنها را الگو قرار دادیم. یکی از دلایل ناخودآگاه ذهن برای انتخاب شریک عاطفی، میتواند شباهت فرد مورد نظر به یکی از والدین باشد. به عنوان مثال بسیار دیده میشود افرادی که با تربیت مادری کمالگرا، سلطهگر و سرزنشکننده بزرگ شده اند، با فردی وارد رابطه میشوند که همین ویژگیها را دارد.
بیشتر بخوانید:
۹. ارتباط
امروزه با گسترش فضای مجازی و محتواهای سطحی و جذاب، یکی از مشکلات عصر حاضر، مشکل توجه است! شاید اکثر ما دیگر حوصله و علاقهای به گفتگوی سالم با دیگران نداشته باشیم. (خبر کات کردن فلان بلاگر با فلان خواننده جذابتره مطمئنا!) گاهی یکی از دلایل عاشق شدن این است که میتوانیم با فرد مقابل ارتباط سالم و خوبی برقرار کنیم، گفتگوی سالمی داشته باشیم و شنیده شویم. گفتگوهای خوب میتواند اندکی از آشوب ذهنیمان بکاهد و به ما حس آرامش بدهد. بنابراین یافتن کسی که بدون قضاوت گوش میکند، میتواند یکی از دلایل ایجاد عشق باشد.
۱۰. حس شوخ طبعی در فرد مقابل
برای اکثر ما افرادی که شوخ طبع هستند و حس سرزندگی و شادابی را به اطرافیان منتقل میکنند، جذاب به نظر میرسند. خندیدن و شوخی کردن میتواند فضا را پر از انرژی مثبت کند و استرس را کاهش دهد. بنابراین حس شوخ طبعی در فرد مقابل، ممکن است یکی از دلایلی باشد که حس عشق را در ما ایجاد کند.
اگر قصد عاشق شدن دارید، حتما بخوانید!
در بخش قبل سعی کردیم با بیان ۱۰ مورد به سوال «چرا عاشق می شویم؟» پاسخ دهیم. به عنوان آخرین بخش مقاله، نکاتی تکمیلی درمورد دلایل عاشق شدن بیان میکنیم.
-
عاشق شدن برای فرار از تنهایی، در آینده آسیب زننده خواهد بود.
اگر فکر میکنید با یافتن شریک عاطفی، تجربه عشق و شروع یک رابطه عاشقانه تنهایی شما پایان مییابد، سخت در اشتباهید! در اینجا باید به یک نکته مهم اشاره کنم. حتی در بهترین روابط هم تنهایی وجودی شانه به شانه ما حرکت خواهد کرد و بخشی از وجود ما درک نشده باقی خواهد ماند. وقتی با این تصور اشتباه عاشق میشویم چه اتفاقی میافتد؟ به مرور با خود میگوییم چرا هنوز احساس تنهایی میکنم؟ و پاسخ را در اشتباه بودن شریک عاطفی مییابیم. پس وسوسه تجربه رابطههای دیگر در ما قدرت میگیرد و حتی با تجربه روابط دیگر هم احساس ناکامی میکنیم.
بنابراین اولین قدم قبل از عاشق شدن، آشنایی و دوستی با تنهایی وجودی میباشد. وقتی این حقیقت تلخ را بپذیریم، درک درست و واقعبینانهتری از رابطه عاشقانه پیدا میکنیم و رابطه باکیفیتتری را تجربه خواهیم کرد.
-
عشق تنها یافتنی نیست، بلکه ساختنی است.
پس از اینکه اولین تپشهای عاشقانه را تجربه کردیم و شریک عاطفی را یافتیم، شور و حرارت اولیه وجودمان را فرا میگیرد. شور و حرارتی که ناشی از اشتیاق برای کشف دنیای فرد مقابل است. هنگامی که آتش این شور و اشتیاق اولیه سرد شود، مسئولیت روشن نگه داشتن آتش با ماست. رابطه عاشقانه به تلاش هر دو طرف نیاز دارد تا سرحال و شاداب باشد و اگر به امید دائمی بودن شوق اولیه وارد رابطه شویم، دلسرد خواهیم شد.
جمع بندی
به پایان مقاله «چرا عاشق می شویم؟» رسیدیم. البته که دلایل عاشق شدن میتواند بسیار گستردهتر باشد و حتی گاهی بدون دلیل رخ دهد! یعنی گاهی ممکن است عاشق فردی شویم که با تمام ملاکهای از پیش ساخته ما متفاوت باشد و حتی خودمان هم ندانیم چطور! بنابراین لزوماً تمام دلایل در موارد بالا قابل دسته بندی نیست. مطالعه مقالات «ازدواج برای فرار از تنهایی» و «عشق زودگذر» نیز میتواند مکملی برای این موضوع باشد.
تا به حال عاشق شدهاید؟ فکر میکنید علت چه بوده است؟ چه دلایل دیگری را میشناسید؟
نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.
منابع:
- https://www.aucegypt.edu/news/stories/top-three-reasons-why-we-fall-love
- https://www.psychologytoday.com/intl/blog/the-mysteries-love/201701/the-11-reasons-we-fall-in-love
- https://upjourney.com/why-do-we-fall-in-love-with-someone
- https://www.choosingtherapy.com/physical-intimacy/
- کتاب تکههایی از کل منسجم
۸ پاسخ
سلام من تو یه جشن یکیو دیدم همون ثانیه ک دیدمش رفت تو دلم حتی الان قیافشم یادم نیستاا ولی کلا دلمو دادم بش نمیدونم چرا یعنی چ لطفا کمک کنید
سلام هادی جان
به هر حال برخی جذابیتها میتونه شور و احساسات اولیهای در انسان ایجاد کنه. در مقاله «عشق در نگاه اول» بیشتر به این موضوع پرداختیم. و خب نکتهی مهم اینجاست که این شور و احساسات تضمینی برای موفقیت یا تداوم روابط نیست.
آیا اشتباهه که به خاطر هدفای مشترک وارد رابطه بشیم؟ من و پارتنرم همکار هستیم و هدفا و اولویتامون خیلی نزدیک به همه. نمیدونم این دلیل درستی برای عاشق شدن هست یا نه.
سلام الناز جان
تطابق بین اهداف یکی از صدها موردی هست که در کیفیت رابطهی عاشقانه تأثیر میذاره. باید به بقیهی موارد هم توجه داشته باشید.
من کلا آدم مضطربی هستم و به خاطر ترس از تنهایی ازدواج کردم. همچنان اضطرابها همراهم هستن و ترسم کمتر نشده. به نظرتون مشاور میتونه بهم کمک کنه؟
سلام الهه جان
بله مطمئن باشید صحبت کردن با روانشناس خیلی زیاد بهتون کمک میکنه. با کمک فرد متخصص میتونید ریشههای اضطرابتون رو شناسایی کنید و اونها رو کاهش بدید.
من دلیل عاشق شدنم، بلوغ عاطفی پارتنرم بود. خیییلی ویژگی مهمیه به نظرم. آدمایی که بالغ و پخته هستن واقعا جذابن.
سلام سحر جان
بله بلوغ عاطفی برای ایجاد یک رابطهی موفق ضروری هست.