تفاوت عشق و دوست داشتن

تفاوت عشق و دوست داشتن

آدم‌های بزرگ ریسک می‌کنند! اما نه بر سرِ سلامت روان و زندگی‌شون…

مراقب باش داری سرِ چی قمار می‌کنی…

تفاوت عشق و دوست داشتن در چیست؟ هنگامی که با دیدن فرد مقابل افزایش ضربان قلب داریم، نمی‌توانیم به او فکر نکنیم و مشتاق دیدارش هستیم، آیا می‌توانیم بگوییم عاشق شده‌ایم؟ موضوع ویژگی‌های عشق حقیقی، چالش بر‌ انگیز است! زیرا هر کسی توصیف متفاوتی از عشق دارد و می‌تواند نشانه‌های متفاوت و مخصوصی را برای انسان عاشق بیان کند. به عنوان مثال ممکن است فردی بگوید «اگر برایم هدیه بخرد و برای مناسبت‌های گوناگون برنامه‌ریزی کند، میفهمم عاشق است.» یا نظر شخص دیگری این‌گونه باشد «همسرم با رفتارش به من نشان‌ می‌دهد که عاشق است و با کلام احساساتش را ابراز می‌کند.»

پس چه راهی برای تشخیص عمق احساسات فرد مقابل وجود دارد؟ در این مقاله به تفاوت‌های عشق با دوست داشتن می‌پردازیم و درباره تصورات اشتباهی که درمورد مسیر عشق وجود دارد صحبت می‌کنیم.

تفاوت عشق و دوست داشتن

عاشق شدن یک مسیر است و دوست داشتن مرحله اول آن

در این بخش به اصلی‌ترین تفاوت‌های بین عشق و دوست داشتن می‌پردازیم و راه‌هایی را برای ایجاد تمایز بین این‌ دو بیان می‌کنیم. در قالب موارد بیان شده، درباره مسیر عشق صحبت می‌کنیم و به ویژگی‌های روابط با کیفیت می‌پردازیم.

۱. رسیدن به مرحله «عشق» به زمان بیش‌تری نیاز دارد.

در مقاله «عشق در نگاه اول» به طور مفصل درباره مراحل عاشق شدن و مسیر رسیدن به احساسات عمیق صحبت کردیم. اگر عاشق شدن را مانند یک مسیر در نظر بگیریم، دوست داشتن اولین مرحله و ابتدای مسیر خواهد بود. یعنی هنگامی که به فرد دیگری جذب می‌شویم، شور و هیجان زیادی داریم و برای کشف دنیای درونی او کنجکاو هستیم، در شروع مسیر و در مرحله دوست داشتن قرار داریم. هنگامی که رابطه پیش می‌رود و زمان می‌گذرد، هیجانات و حرارت اولیه کاهش می‌یابد و می‌توانیم شناخت واقع‌بینانه‌ای نسبت به فرد مقابل پیدا کنیم. (شناختی که با گذر زمان حاصل می‌شود.)

هنگامی که از ایستگاه شور اولیه و شناخت واقع بینانه عبور کردیم، تازه می‌توانیم تابلوی ایستگاه عشق را رویت کنیم! البته مدت زمانی که برای رسیدن به این ایستگاه لازم است، برای انسان‌‌های گوناگون متفاوت می‌باشد اما به طور کلی اگر مدت کوتاهیست که با فردی آشنا شده‌اید، احتمالاً در حال تجربه حس «دوست داشتن» هستید.

۲. عشق یک احساس بدون قید و شرط است.

همان‌طور که در مورد قبل بیان کردیم، رسیدن به حس عمیقِ عشق به زمان بیش‌تری نیاز دارد و پس از شناخت واقع‌بینانه ایجاد می‌شود. در مرحله شناخت، دنیای فرد مقابل را کشف می‌کنیم، با نقاط ضعف و ویژگی‌ها منفی او آشنا می‌شویم و به پاسخ سوالات خود درباره شریک عاطفی می‌رسیم؛ بنابراین واردِ مرحله‌ای از احساساتِ بدون قید و شرط شده‌ایم. به عنوان مثال ممکن است به خاطر ویژگی‌های ظاهری به فردی جذب شویم و حس کنیم دوستش داریم؛‌ این احساس مشروط به زیبایی و ویژگی‌های ظاهری است. اما فردی که پس از شناخت درستِ فرد مقابل به مرحله عشق می‌رسد، فارغ از قید و شرط‌‌های گوناگون می‌تواند به او علاقه داشته باشد. (حتی بعد از پاک کردن آرایش شب عروسی!)

بیشتر بخوانید:

۳. فرد عاشق حساب و کتاب نمی‌کند!

منظور از این عبارت صرفاً حساب و کتاب هزینه‌های مالی رابطه نیست. هنگامی که عاشق می‌شویم، درگیر تفکرات مداومی که شامل محاسبه تلاش‌های خودمان در قبال تلاش‌های فرد مقابل است نیستیم. به عنوان مثال برای خوشحال کردن او تلاش می‌کنیم و از دیدن شادی‌ فرد مقابل حس شادمانی می‌گیریم؛ بدون فکر کردن به این‌که «او چه‌قدر برای خوشحال کردن من تلاش کرد؟» یا «برای سالگرد ازدواج چه کادویی خرید؟!»

اما هنگامی که در مرحله دوست داشتن هستیم، ممکن است تلاشی که برای رابطه و شادی فرد مقابل می‌کنیم محدود‌ باشد و به دنبال داد و ستد عادلانه‌ و مساوی باشیم! (البته که به طور کلی در روابط عاشقانه باکیفیت، هر دو طرف برای سلامت رابطه تلاش می‌کنند و نباید تمام بار عاطفی بر شانه یکی از طرفین باشد. منظور از این مورد محبت کردنِ سخاوتمندانه است.)

۴. در مرحله عشق، عقل و منطق با احساسات همراه می‌شود.

تفاوت بین عشق و دوست داشتن این است که در عشق منطق در کنار احساسات قرار می‌گیرد.

در ابتدای مسیر رابطه، شور و حرارت زیاد ممکن است مانع از تفکر منطقی شود. یعنی طرفین رابطه فقط زیبایی‌ها و جذابیت‌های فرد مقابل را می‌بینند و از در نظر هر یک، دیگری بی‌نقص‌ترین انسان جهان است. با گذر زمان احساسات کمی کنار می‌روند و جا برای منطق باز می‌شود! آن‌گاه در کنار زیبایی‌ها، نقاط ضعف و ویژگی‌های منفی نیز دیده می‌شود و طرفین رابطه می‌بینند که معشوق نیز مانند تمام انسان‌ها شخصیتی خاکستری دارد. اینجاست که سرنوشت رابطه مشخص می‌شود و افراد تصمیم می‌گیرند با شناخت جدیدی که کسب کرده‌اند رابطه را تمام کنند یا وارد مرحله عمیق‌تر، یعنی عشق شوند. (البته که پایان رابطه پس از شناخت واقع بینانه و مشاهده عدم تفاهم، یک رفتار بالغانه است.)

۵. در مرحله دوست داشتن، مشکلات شریک عاطفی اهمیت کم‌تری دارد.

هنگامی که در ابتدای مسیر رابطه هستیم، ممکن است برای مشکلات فرد مقابل اهمیت کم‌تری قائل باشیم؛ البته مسلماً آرامش و خوشحالی شریک عاطفی سبب خوشحالی ما می‌شود اما برای رفع مشکلات تلاشی بیش از این نمی‌کنیم. زمانی که رابطه عمیق می‌شود و عشق را تجربه می‌کنیم، مشکلات شریک عاطفی را مشکلات خودمان می‌دانیم و تمام تلاش خود را به کار می‌گیریم تا از سختی‌ها گذر کند و به آرامش برسد.

۶. فرد عاشق انتخاب می‌کند و صرفاً تحت کنترل هیجانات نیست.

موضوع «انتخاب» خیلی مهم است دوستان! ممکن است من به همسرم احساسی نداشته باشم اما چون جایی برای رفتن ندارم در کنار او باقی بمانم و بگویم «ایثار کردم و برای او ماندم!» باید واقع‌بین باشیم؛ ماندن از سر اجبار، ایثار نامیده نمی‌شود. زمانی می‌توانیم صفتی را به خود نسبت دهیم که انتخاب‌های دیگری داشته باشیم اما باز هم تصمیم‌ بگیریم این‌گونه رفتار کنیم.

فرد عاشق نیز انتخاب می‌کند عاشق باشد، محبت کند، نقاط ضعف فرد مقابل را بپذیرد و برای رابطه تلاش کند؛ انتخابی که آگاهانه است و با مسئولیت‌پذیری همراه می‌باشد. اما ممکن است در مرحله دوست داشتن، تحت تاثیر احساسات یا جذابیت‌های فرد مقابل باشیم و رفتارهایمان ناشی از هیجانات اولیه باشد؛ نه انتخاب آگاهانه.

۷. در مرحله عشق، صمیمیت از جنس دیگریست.

پس از شناخت واقع بینانه، صمیمیت از جنس دیگریست.

همان‌طور که گفته شد پس از شروع رابطه و با گذر زمان شدت شور و حرارت اولیه کاهش پیدا می‌کند؛ بنابراین صمیمیتی که ناشی از هیجانات اولیه است، کم می‌شود. ولی هنگامی که وارد مرحله عشق می‌شویم، گذر زمان و شناخت بیش‌تر، صمیمیت را افزایش می‌دهد؛ صمیمیتی که در این مرحله احساس می‌کنیم به دور از غلیان احساسات است و با واقع‌بینی بیش‌تری همراه می‌باشد. زیرا مدتی از شروع رابطه می‌گذرد، شریک عاطفی را شناخته‌ایم و با دنیای او آشنا هستیم؛ پس انتخاب کرده‌ایم محبت ورزیم و رشته‌های صمیمیت را مستحکم کنیم.

۸. فرد عاشق خودخواهی و منیت کم‌تری دارد.

هنگامی که در مرحله دوست داشتن قرار داریم، هنوز خودمان را مرکز دنیای خود می‌بینیم. هرچند ممکن است کشش زیادی نسبت به فرد مقابل داشته باشیم اما در نهایت نقش اصلی داستان زندگیمان، خودمان هستیم. زمانی که رابطه عمیق می‌شود و وارد مرحله عشق می‌شویم، فرد مقابل نیز در اولویت زندگی ماست و چه بسا برای او اهمیت بیش‌تری نسبت به خود قائل هستیم. در نتیجه فرد عاشق خودخواهی و منیت کم‌تری دارد و شریک عاطفی را یکی از نقش‌های پررنگ زندگی خود می‌داند.

جمع بندی

به پایان مقاله «تفاوت عشق و دوست داشتن» رسیدیم. هدف از بیان موارد، ایجاد تصور آرمانی و رویایی درباره عشق نبود. در بهترین روابط عاشقانه نیز بخشی از وجود ما درک نشده باقی می‌ماند، بحث و تعارض وجود دارد، گاهی حس تنهایی وجودی خودنمایی می‌کند و احساسات طبیعی مثل خشم، ناامیدی یا غم نسبت به معشوق ایجاد می‌شود. اما در روابط درست و بالغانه، نوع ارتباطی که بین طرفین وجود دارد باعث می‌شود در مجموع رابطه سالم و با کیفیتی داشته باشند؛ رابطه‌ای که می‌توان نام عشق را روی آن گذاشت.

به عنوان کلام آخر، مطالعه مقالات «پنج زبان عشق» و «تفاوت هوس و دوست داشتن» بسیار کمک‌کننده است و مکملی برای این مقاله می‌باشد. آیا تا به حال عاشق شده‌اید؟‌ تجربه عشق برای شما چگونه بوده‌ است؟‌ نظرات و تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

منابع:

 

عالیه نجاری

من عالیه نجاری هستم و به مباحث روانشناسی بی‌نهایت علاقه دارم. در مقطع کارشناسی مدیریت بازرگانی خوندم اما سرگرمی اصلیم مطالعه‌ی کتاب‌ها و محتواهای روانشناسی هست. تمام تلاشم اینه که با راهنمایی‌های روانشناسان مجموعه و بررسی منابع معتبر، بهترین محتواها رو بنویسم و به مخاطبانمون کمک کنم. از ته دل آرزو دارم که همیشه حال جسم و روانتون عالی باشه.

۶ پاسخ

  1. چقدر زمان باید بگذره تا وارد مرحله عشق بشیم؟ من ۶ ماهه در رابطه هستم. شناخت نسبتا خوبی هم ازش پیدا کردم ولی نمیدونم میشه اسمش رو عشق گذاشت یا نه.

    1. سلام محمدجان
      نمیشه زمان خاصی تعیین کرد. بستگی داره که در این مدت چقدر با هم زمان صرف کرده باشید. ولی خب اگر چند ماه گذشته و حس مثبتی دارید میتونید به آینده‌ی رابطه امیدوار باشید.

  2. یه مورد رو نوشتید که فرد عاشق خودخواهیش کمتره. من سه ماهه یه رابطه رو شروع کردم و حس میکنم پارتنرم همیشه فقط خودش و شرایطش رو در نظر میگیره و من در اولویت دوم هستم براش. نمیدونم باید رابطه رو تموم کنم یا نه.

    1. سلام نگار جان
      باید ببینید این موضوع چقدر اذیتتون میکنه و چقدر شدید هست. اگر فرد مقابل فقط به دنیای مطلوب خودش احترام بگذاره ممکنه شریک عاطفی مناسبی نباشه.

  3. سلام خسته نباشید. مراحل عشق به نظرم خیلی جالب بود. واقعا برای رسیدن به عمق زمان لازمه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *