تفاوت اهمال کاری و تنبلی در چیست؟ آشنایی با تفاوت این دو اهمیت دارد زیرا ظواهر یکسانی دارند و انسان را گول میزنند! هنگامی که در چرخهی اهمال کاری گیر افتادهایم، اگر به خودمان برچسب تنبلی بزنیم، از راههای اشتباهی برای شکستن چرخهی انفعال استفاده میکنیم؛ پس نتیجهای هم نخواهیم گرفت و کم کم مطمئن میشویم که تنبل هستیم! اهمال کاری و تنبلی با وجود شباهتهای زیادی که دارند، دو موضوع کاملاً متفاوت هستند و هرکدام راهکارهای مخصوص به خود را دارند.
در ادامه درباره شباهت و تفاوت اهمال کاری و تنبلی صحبت میکنیم و پس از آشنایی با اهمال کاری به شما یاد میدهیم که چگونه این چرخهی مخرب را بشکنید و دست به عمل بزنید. با من همراه باشید.
اهمال کاری چیست؟
اهمال کاری به معنای به تعویق انداختن کارهاست؛ در صورتی که میدانیم موکول کردن آنها به زمانی دیگر کمکی نخواهد کرد. یا به بیان تخصصیتر، در تنظیم خودمان شکست میخوریم؛ نمیتوانیم احساسات، افکار و رفتارمان را در جهت اهداف و کارهای مطلوب به کار بگیریم. اما چرا این اتفاق رخ میدهد؟ در تحقیقات روانشناسی، موضوعی به نام «ناسازگاری زمانی» وجود دارد؛ به این معنا که مغز انسان برای پاداشهای فوری (نسبت به پاداشهای بلند مدت) ارزش بیشتری قائل است.
برای درک بهتر این موضوع بیایید خودمان را به دو قسمت تقسیم کنیم! خود فعلی و خود آینده. هنگامی که تصمیم میگیریم به یادگیری زبان یا گذراندن یک دورهی آموزشی بپردازیم، در حقیقت این اهداف مربوط به خودِ آیندهی ماست. یعنی میخواهیم در آینده فردی باشیم که زبان جدیدی یاد گرفته است یا دورهی آموزشیای را تمام کرده است. مشکل از آنجایی شروع میشود که برای رسیدن به اهداف آینده، خودِ فعلی باید شروع به کار کند و او همکاری نمیکند! چون در اقدامی که اکنون باید صورت بگیرد، پاداشی وجود ندارد و پاداشها مربوط به زمانی در آینده هستند.
پس به همین دلیل درگیر اهمال کاری میشویم و نمیتوانیم برای شروع کارها اقدام کنیم. (در ادامه و پس از بررسی تفاوت اهمال کاری و تنبلی، به راهکارهای رهایی از اهمال کاری میپردازیم.)
بیشتر بخوانید:
تنبلی چیست؟
تنبلی میتواند ریشههای تکاملی داشته باشد. اجداد ما به دلیل کمبود غذا، سعی میکردند انرژی خود را بیهوده مصرف نکنند و از انجام فعالیتهای اضافی پرهیز میکردند. در عصر حاضر و بین یک عالمه غذا (!) ما همچنان سعی میکنیم انرژی خود را به طور بهینه مصرف کنیم و از انجام فعالیتهایی که در راستای حفظ بقا نیستند، پرهیز میکنیم. بنابراین تنبلی یعنی انتخاب کنیم که برای کاری انرژی صرف نکنیم و تمایلی به انجام دادن کارها نداشته باشیم. یا به بیان دیگر، به فردی تنبل گفته میشود که توانایی انجام دادن فعالیتها را دارد اما تمایلی به صرف انرژی برای آنها ندارد.
تفاوت اهمال کاری و تنبلی
در بخشهای قبل به تعریف دو مفهوم اهمال کاری و تنبلی پرداختیم؛ اما این دو موضوع چگونه قابل تشخیص هستند. در این بخش به اصلیترین تفاوتهای اهمال کاری و تنبلی میپردازیم.
- اهمال کاری، شامل به تعویق انداختن بیمورد است؛ اما تنبلی به معنای بیمیلی به تلاش ضروری است.
- در اهمال کاری، کارهای بیاهمیت یا کارهایی که با پاداشهای فوری همراه هستند، جایگزین فعالیتهای مهمی که جذابیت کمتری دارند، میشوند. اما در تنبلی، کلا فعالیتی انجام نمیشود.
- فرد اهمال کار، برای خود اهدافی در نظر میگیرد و حتی برنامهریزی میکند؛ اما درگیر اهمال کاری میشود و اقدام کردن را به تعویق میاندازد. ولی فرد تنبل هدف و برنامهای در نظر ندارد.
- در اهمال کاری، فرد برای فعالیتهایی که باید انجام شود، اهمیت قائل است ولی به دلایل گوناگونی دست به عمل نمیزند. اما در تنبلی فرد اهمیتی برای فعالیتهایی که میتوان انجام داد قائل نیست.
- دلایل اهمال کاری و تنبلی میتواند متفاوت باشد. به عنوان مثال کمالگرایی، اضطراب و افسردگی میتوانند به افسردگی منجر شوند. در صورتی که این دلایل به تنبلی منجر نمیشوند. (یکی از دلایل مشترک اهمال کاری و تنبلی، عدم انگیزه است.)
- افراد تنبل معمولاً اهدافی برای خود در نظر نمیگیرند؛ اما اهمال کاران گاهی به دلیل تعیین اهداف سختگیرانه و در حد کمال، از شروع کردن میترسند و کارها را به تعویق میاندازند.
ارتباط بین اهمال کاری و تنبلی
اما چرا این دو با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند؟ جدای از شباهتهای ظاهری بین اهمال کاری و تنبلی، ارتباطی هم میان آنها وجود دارد. (در حقیقیت مرز بین این دو بسیار باریک است.) بیایید با بررسی یک نمونه، به شرح بهتر موضوع بپردازیم. به عنوان مثال ممکن است فردی به دلیل تنبلی، کارها را به تعویق بیندازد. یعنی چون نمیخواهد انرژی زیادی صرف کند، از شروع کردن فرار میکند؛ پس این فرد به طور همزمان، هم درگیر اهمال کاری و هم درگیر تنبلی است.
علاوه بر این، یکی از انواع اهمال کاری، یعنی اهمال کاری لذتگرایانه، ارتباط تنگاتنگی با تنبلی دارد. در این نوع، فرد لذتهای لحظهای را جایگزین فعالیتهای مهم میکند؛ یعنی نمیخواهد برای کاری که با دشواری بیشتری همراه است، انرژی صرف کند. پس درگیر کارهایی میشود که به سطح پایینتری از انرژی نیاز دارند. بیمیلی به صرف انرژی، عبارتی است که در تعریف تنبلی نیز به کار برده میشود. بنابراین، ارتباطهای اینچنینی، موجب میشود تا تنبلی و اهمال کاری با یکدیگر اشتباه گرفته شوند.
راههای غلبه بر تنبلی
چگونه میتوانیم تنبلی را کاهش دهیم و تمایل خود را به صرف انرژی بیشتر کنیم؟ در این بخش به تعدادی از راهکارهای کمککننده میپردازیم.
۱. انگیزههای جدید پیدا کنید
یکی از اولین قدمها برای کاهش تنبلی این است که ببینید چه چیزی به شما انگیزه میدهد. برای همهی ما اهداف و فعالیتهایی وجود دارد که جذاب به نظر میرسند. به علائق خود فکر کنید و لیستی از آنها تهیه کنید. سپس به تجربهی موارد نوشته شده بپردازید. تجربه کردن به شما کمک میکند تا متوجه شوید به چه فعالیتی علاقهی قلبی دارید.
۲. عوامل تنبلی را حذف کنید
گاهی دلایلی وجود دارد که ما را به سمت کرختی و صرف انرژی کمتر پیش میبرد. به فعالیتهایی که در روز انجام میدهید، فکر کنید. پس از انجام کدام فعالیتها حس میکنید سطح انرژی بدنتان کاهش یافته است؟ به عنوان مثال ممکن است پس از دراز کشیدنهای مداوم یا مشغول شدن با شبکههای اجتماعی، حس کنید دیگر تمایلی به انجام دادن سایر کارهای خود ندارید. محدود کردن فعالیتهای تنبلیساز (با ثبت اختراع این واژه به نام خودم!) از افت سطح انرژی خود جلوگیری کنید.
۳. مسئولیتهای جدیدی برای خود ایجاد کنید
گاهی خالی بودنِ زندگی از مسئولیت، ما را به سمت تنبلی پیش میبرد. سعی کنید مسئولیتهای جدیدی بر عهده بگیرید؛ هرچند کوچک. به عنوان مثال بگویید «هر روز صبح میروم و خریدهای منزل را انجام میدهم.» یا «آخر هفتهها به یک کلاس آموزشی جدید میروم.» مسئولیتهای تازه، به ایجاد انگیزه هم کمک میکند. به عنوان یک نکتهی مهم این را در نظر داشته باشید که در بحث توسعهی فردی، پله پله قدم برداشتن، اهمیت زیادی دارد. یعنی برای رعایت این مورد، هدفهای سخت در نظر نگیرید؛ که در این صورت، شروع کردن دشوار میشود و درگیر اهمال کاری میشوید!
۴. خودتان را سرزنش نکنید!
اگر با تنبلی درگیر هستید، بدانید که خود سرزنشگری و استفاده از برچسبهای منفی نسبت به خود، هیچ کمکی نخواهد کرد. تنها مزیت این کار این است که انگیزهی کمتری برای اقدام کردن پیدا میکنید! دست از پشیمانی برای روزهای گذشته بردارید و بدانید که توانایی خروج از چرخهی کرختی را دارید. (علاوه بر این، استراحت کردن را برای خود ممنوع ندانید. همهی ما به استراحتهای کوتاهی در میان مسیر نیاز داریم.)
۵. برای تغذیهی سالم و خواب کافی اهمیت قائل شوید
گاهی مشکلات جسمانی و کمخوابی، منجر به کاهش سطح انرژی و تنبلی میشود. تنظیم ساعت خواب و رژیم غذایی سالم، کمک میکند تا جسم و روان سالمتری داشته باشید.
راههای کاهش اهمال کاری
و اما چگونه میتوان چرخهی اهمال کاری را شکست؟ در مقالهی «درمان اهمال کاری» مفصل به این موضوع پرداختهایم و در ادامه چند تکنیک را به طور مختصر مرور میکنیم.
۱. از اهداف کمالگرایانه دست بردارید!
اهداف خود را زیر ذرهبین بگذارید؛ آیا منطقی به نظر میرسند؟ آیا فرد دیگری توانایی رسیدن به این هدفها را دارد؟ آیا دشواری اهداف، موجب اهمال کاریتان شده است؟ یکی از دلایل پررنگ اهمال کاری، ترس از شروع کردن است و تعیین اهداف سطح بالا، این ترس را افزایش میدهد.
۲. از شکست و اشتباه نترسید
مورد دومی که ترس از آغاز را افزایش میدهد، ترسیدن از اشتباه یا شکست است. این طرز تفکر را در خودتان تقویت کنید که اشتباه کردن بخشی از مسیر و اجتناب از آن غیر ممکن است. تجربهها از دل شکستها و اشتباهات ایجاد میشوند.
۳. برنامهریزی و اولویتبندی را جدی بگیرید
یکی از دلایل مهم اهمال کاری، غرق شدن میان حجم زیاد کارهاست. هنگامی که دچار سردرگمی میشویم و اولویتهایمان را مشخص نکردهایم، نمیدانیم از کجا باید شروع کنیم. برنامهریزی به ما کمک میکند که کارهای به هم ریختهی درون ذهنمان نظم بگیرد؛ رهایی از سردرگمی همانا و کاهش اهمال کاری هم همانا!
۴. خود شفقتی را تمرین کنید
معمولاً افرادی که نسبت به خود سختگیر هستند، بیشتر دچار اهمال کاری میشوند؛ زیرا صداهای ذهنیشان آزارگر و سرزنشکننده است و علاوه بر اینکه ترس از شکست را افزایش میدهد، اعتماد به نفس اقدام کردن را از فرد میگیرد. مانند مادر یا پدری مهربان، نسبت به خود با ملاطفت سخن بگویید.
۵. به مشکلات سلامت روان توجه داشته باشید
گاهی اهمال کاری به دلیل افسردگی، اضطراب مزمن، ADHD و … ایجاد میشود. بنابراین اگر دلیل ایجاد اهمال کاری، مشکلات سلامت روان باشد، تا پیش از درمان این مسائل، اهمال کاری نیز برطرف نخواهد شد. اگر به طور مداوم با اهمال کاری درگیر هستید، شاید نیاز داشته باشید به روانشناس مراجعه کنید و به شناسایی دلایل اصلی بپردازید.
کلام آخر
به پایان مقالهی «تفاوت اهمال کاری و تنبلی» رسیدیم. به عنوان نکتهی پایانی باید بگویم، رهایی از اهمال کاری و تنبلی به مداومت و تلاش نیاز دارد. تکنیکهای بیان شده در صورتی موثر خواهند بود که برای مدتی اجرا شوند. به عنوان مثال، خود شفقتی موضوع گستردهای است که با گذر زمان حاصل میشود. یا ایجاد انگیزه و کاهش ترس از شکست، یک شبه رخ نخواهد داد. ما همواره نیاز داریم که برای بهبود خود تلاش کنیم و بارها و بارها در این زندگی متولد شویم. (هر بهبود، یک تولد دیگر)
تا به حال با اهمال کاری یا تنبلی درگیر بودهاید؟ از چه راهکارهایی برای کاهش این موضوع استفاده کردهاید؟
منابع:
- https://jamesclear.com/procrastination#What%20is%20Procrastination?
- https://solvingprocrastination.com/laziness/