نزدیک به سی درصد از مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی، تشخیص افسردگی مقاوم به درمان نیز دریافت میکنند. افسردگی مقاوم به درمان میتواند مدت زمان نیاز برای درمان را افزایش داده یا شدت علائم را افزایش دهد. در این مقاله بررسی خواهیم کرد؛ افسردگی مقاوم به درمان چیست، چرا ایجاد میشود و چگونه باید با آن مقابله کرد.
افسردگی مقاوم به درمان چیست؟
افسردگی مقاوم به درمان یک تشخیص روانپزشکی است که در صورتی که دو نوع داروی ضدافسردگی برای درمان استفاده شود و هیچ نشانهای از درمان وجود نداشته باشد، وجود آن تایید میشود. این اصطلاح ممکن است به اشتباه در دنیای روانشناسی نیز به کار رود؛ با توجه به اینکه ممکن است فرد در مواجهه با درمان روانشناختی نیز مقاومت داشته باشد، در ادامه افسردگی مقاوم به درمان را از هر دو جنبه بررسی خواهیم کرد.
افسردگی مقاوم به درمان معمولا در بین بزرگسالان و با میانگین سنی حدود 30 سال دیده میشود. این تشخیص برای افرادی که در گذشته با مواد مخدر درگیر بودند بیشتر از بقیه محتمل است اما مختص به این افراد نیست. زنان آمار بیشتری از افسردگی مقاوم به درمان دارند. نکته مهم درباره افسردگی مقاوم به درمان، درمانپذیر بودن آن در بلندمدت است.
بیشتر بخوانید:
نشانههای افسردگی مقاوم به درمان
افسردگی مقاوم به درمان به عنوان یک تشخیص روانپزشکی، نشانه یا علامت خاصی ندارد. فرد درگیر با این تشخیص، با وجود مصرف دو دوره کامل از دو داروی ضدافسردگی با مکانیزم مختلف، همچنان درگیر علائم افسردگی است و بهبودی در علائم دیده نمیشود.
از طرف دیگر، مقاومت به درمان روانشناختی، اشکال مختلفی دارد و نشانههای زیادی میتوان برای آن در نظر گرفت. توجه داشته باشید که مقاومت به درمان یک تشخیص روانشناسی نیست و علائم زیر صرفا یا قطعا نشانه مقاوم بودن افسردگی نیستند.
1ـ استمرار علائم
استمرار علائم در مقاومت به درمان دارویی و روانشناختی، نشانه اصلی افسردگی مقاوم به درمان است. یکی از دلایل اصلی استمرار علائم در درمان دارویی، عدم وجود درمان روانشناختی است. دارودرمانی افسردگی به تنهایی، قادر به درمان افسردگی نیست و وجود درمان روانشناختی ضروری است. در صورت عدم وجود درمان روانشناختی در کنار دارودرمانی، تاثیر داروها موقت خواهند بود و در بلندمدت، مقاومت نسبت به آنها شکل میگیرد.
علاوه بر این، ویژگیهای بیولوژیکی و ژنتیکی فرد در مقاومت به دارو نقش مهمی دارد. انواع مختلفی از داروی ضدافسردگی وجود دارند که هر کدام از آنها ممکن است برای فردی مناسب و برای فردی دیگر نامناسب باشند. پروسه امتحان داروهای مختلف، یک پروسه طبیعی در کشف بهترین قرص افسردگی برای درمان است؛ اما امتحان دو داروی مختلف در دو دوره کامل مصرف و عدم دریافت نتیجه، به معنای مقاومت درمان است.
استمرار علائم در درمان روانشناختی، ممکن است به دلیل ماهیت نشانهها و شدت آنها باشد. در صورت مشاهده استمرار علائم در درمان روانشناختی افسردگی، اولین اقدام دارودرمانی خواهد بود.
علاوه بر این، استمرار علائم در درمان روانشناختی میتواند به دلیل شرایط نامناسب زندگی باشد. این شرایط نامناسب، میتواند به دلیل محرکهای منفی محیط یا سبک زندگی ناسالم وجود داشته باشند. درمان افسردگی نیازمند یک رویکرد همه جانبه به زندگی است و فقط با تمرکز بر شناخت و هیجانات بیمار قابل درمان نخواهد بود. در این شرایط تغییر رویکرد درمانی میتواند مقاومت درمان را از بین ببرد.
2ـ تشدید علائم
یکی از دلایل ایجاد افسردگی، اخلال در چرخه خواب، کارکرد مدارهای سروتونین و دوپامین است. مقاومت به درمان (هم در درمان دارویی و هم در رواندرمانی)، میتواند منجر به تشدید علائم شود. تشدید علائم، بیشتر در بیمارانی که به افسردگی آتیپیک، افسردهخویی یا اختلال خلق بی نظم اخلالگر مبتلا هستند بیشتر دیده میشود. دلیل این موضوع کاملا مشخص نیست اما با نگاهی به نظریههای مختلف میتوان حدسهایی داشت.
افسردگی واکنش طبیعی بدن به شرایط نامناسب است. افرادی که برای مدت طولانی با افسردگی درگیر هستند، لابهلای علائم و نشانههای افسردگی، آرامش کاذبی در واکنش به شرایط نامناسب تجربه میکنند که این آرامش کاذب، محدوده امنی برای آنها ایجاد میکند. تصور بر این است که تشدید علائم در واکنش به رواندرمانی، به دلیل تلاش ناخودآگاه مغز برای حفظ این آرامش کاذب است.
تشدید علائم در واکنش به دارودرمانی، میتواند یک نشانه سایکوسوماتیک باشد. به این معنا که با وجود بهبود شرایط و علائم، بدن نشانههایی از تشدید یا بدتر شدن علائم از خود نشان میدهد. این شکل از مقاومت به درمان معمولا در اوایل دوره مصرف داروی ضدافسردگی دیده میشود و با گذر زمان، در کوتاه مدت به خودیخود برطرف میشود.
از طرف دیگر، تشدید علائم طی دوره دارودرمانی میتواند نشانه وارونگی مدارهای هورمونی مغز باشد. تمامی کارکردهای مغزی چرخهای طبیعی از تحریک به تولید، ترشح، تحریک به جذب و جذب هورمونهای مختلف دارند که دارودرمانی اشتباه یا با دوز بسیار شدیدتر از نیاز، میتواند این چرخه طبیعی را مختل کند. در این شرایط تغییر دارو ضروری است و در صورت ماندگاری این مشکل، درمان مستقل آن ضرورت دارد. سندرم سروتونین یکی از انواع این مشکل است که در افرادی که دوز شدیدی از داروهای کنترل خلق مصرف میکنند، نسبتا رایج است.
بیشتر بخوانید:
3ـ فلج عاطفی
فلج عاطفی اصطلاحی کمتر شناخته شده برای توصیف ناتوانی در درک احساسات است. سِر شدن و ناتوانی در درک احساسات مختلف، مخصوصا احساسات مثبت نشانهای از مقاومت درمان است که در افرادی که برای مدت طولانی با افسردگی درگیر هستند، بیشتر دیده میشود.
4ـ افزایش اضطراب
اضطراب، در صورتی که جزو اولین علامتهای بروز داده شده در فرد نباشد و بعد از درمان شروع شود، میتواند نشانهای از افسردگی مقاوم به درمان باشد. از دید روانشناسی، اضطراب به معنای وجود تعارض است و پروسه رواندرمانی یک پروسه تعارضزا است. با این حال، افزایش شدید اضطراب، تا جایی که به عنوان یک اختلال مستقل قابل تشخیصگذاری باشد، میتواند به عنوان نشانه در نظر گرفته شود.
5ـ افکار یا اعمال مربوط به مرگ و خودکشی
وجود افکار مرگ و خودکشی، یکی از نشانههای افسردگی است. این نشانه به عنوان یکی از خطرات اصلی اختلال افسردگی، باید به مرور زمان و طی دوره درمان کاهش یابد. یکی از خطرات رایج در دارودرمانی افسردگی، بهبود وضعیت روحی و خلقی فرد بدون کاهش افکار مرگ و خودکشی است. وجود این افکار بعد از شروع دوره درمان روانشناختی، می تواند نشانهای از مقاومت به درمان باشد.
6ـ افزایش تعداد یا مدت اپیزودهای افسردگی
بسیاری از مبتلایان به افسردگی، تحت تاثیر انواع مختلف افسردگی، علائم را در اپیزود یا دورههای زمانی مشخص تجربه میکنند. در صورتی که تعداد دورههای شدت گیری علائم در یک بازه شش ماهه افزایش یابد یا مدت زمان هر دوره به میزان قابل توجه افزایش یابد، احتمال افسردگی مقاوم به درمان وجود دارد.
دلایل ایجاد افسردگی مقاوم به درمان
مقاومت افسردگی به درمان به دلایل مختلفی ممکن است رخ دهد. در ادامه برخی از این دلایل را بررسی خواهیم کرد. توجه داشته باشید که یک یا چند دلیل ممکن است برای هر فرد صادق باشد.
1ـ مقاومت بدنی و بیولوژیکی
همانطور که در بخش قبلی به طور مفصل توضیح داده شد، واکنش بیولوژی بدن افراد مختلف نسبت به دارو، متفاوت است و این موضوع در پیدا کردن بهترین داروی ضدافسردگی بسیار بااهمیت است.
2ـ تشخیص اشتباه
بسیاری از اختلالات روانشناختی، همپوشانی زیادی در نشانهها دارند. علاوه بر این، ابتلا به برخی اختلالات روانشناختی میتواند علائم اختلال دیگری را نشان دهد. برای مثال ابتلا به اختلالات اضطرابی در برخی موارد میتواند همراه با نشانههای افسردگی باشد. از آنجایی که درمان این دو اختلال تاحدودی مشابه است، معمولا مشکلی ایجاد نمیشود اما در موارد نادر، تشخیص اشتباه اختلال پایه میتواند باعث مقاومت به درمان شود.
بیشتر بخوانید:
3ـ عوامل محیطی
همانطور که توضیح داده شد، برای درمان افسردگی، مخصوصا انواع شدیدتر آن، یک رویکرد همه جانبه نسبت به زندگی بیمار نیاز است. عوامل محیطی مثل محیط کاری ناسالم یا روابط ناسالم میتواند از اثربخشی درمان کاسته و باعث مقاومت درمان شود.
4ـ رابطه مراجع و متخصص
یکی از دلایل رایج افسردگی مقاوم به درمان، عدم شکلگیری رابطه مراجع و متخصص به صورت صحیح است. درمانگر در دوره درمان افسردگی، نقش پررنگی در زندگی بیمار افسرده خواهد داشت و شکلگیری یک رابطه سالم، دوطرفه و حرفهای برای درمان ضروری است. در این شرایط، تنها راهکار تغییر درمانگر و شروع مجدد پروسه درمان با درمانگری که بیمار نسبت به وی اعتماد کامل دارد خواهد بود.
5ـ خودانگاره منفی
مجموع باورهای ما درباره خود، زندگی و جهان، پایه افکار ما را تشکیل میدهند. این مجموع از باورها با نام خودانگاره شناخته میشوند. برای مثال، باور شما در مورد قدرت بدنی خود، مشخص میکند که برای شرکت در یک مسابقه دو انگیزه داشته باشید یا خیر. خودانگاره منفی نقش پررنگی در ابتلا به افسردگی دارد و بهبود آن برای درمان افسردگی ضروری است.
خودانگاره منفی به اشکال مختلفی ممکن است مقاومت به درمان را ایجاد کند (خودانگاره در مقاومت به درمان دارویی نقشی ندارد). رایجترین و معروفترین تاثیر خودانگاره بر درمان، عجله کردن است! بسیاری از بیماران مبتلا به افسردگی، انتظار دارند طی چندین جلسه به درمان دست یابند؛ با توجه به فشاری که تحمل میکنند و مشکلاتی که با آنها مواجه هستند، این انتظار دور از ذهن نیست؛ اما باید به خاطر داشته باشیم افسردگی یک شبه به وجود نمیآید و حاصل تجمیع مشکلات طی تمام دوره زندگی است و برای درمان آن نیز نمیتوان زمان مشخصی معین کرد. در نهایت، افسردگی درمانپذیرترین اختلال روانشناختی است و با صبر و شکیبایی و پایبندی به درمان، قطعا درمان پذیر خواهد بود.
6ـ اخودآگاه بیمار
اهمیت ناخودآگاه و تاثیر آن از دید روانشناسی شناختی در بخش قبلی توضیح داده شد. با این حال، ناخودآگاه جنبه دیگری نیز دارد که در نظریه فروید قابل کشف است. از دید فروید، ناخودآگاه فرد به دلیل دسترسی به اطلاعات بیشتر و بدون وجود موانع و نمادها در تفکیک و تفسیر آنها، تصمیمگیرنده بهتری است. تصمیمگیری بهتر ناخودآگاه از دید شناختی، در بسیاری از پژوهشهای روانشناسی ثابت شده است؛ اما نمیتوان آن را کاملا به این مسئله تعمیم داد. با این حال بسیاری بر این باورند که ناخودآگاه (از نظر فروید) مقاصد و هدفهای خود را دارد و مقابله با آن غیرممکن است!
در این شرایط، روانکاوی (درمان متکی بر نظریه فروید) گزینه بهتری برای درمان و مقابله با مقاومت به درمانهای شناختی است.
7ـ عوامل سایکوسوماتیک
علائم سایکوسوماتیک یا روانتنی، در برخی از بیماران افسردگی به وضوح دیده میشود در حالی که برخی دیگر آنها را تجربه نمیکنند. به زبان ساده، علائم سایکوسوماتیک شامل همه مشکلات جسمانیای میشود که منبع پزشکی ندارند و با درمان پزشکی درمان نمیشوند. این نشانهها بر اساس نظریه روانکاوی به دلیل تعارضات ناخودآگاه ذهن به وجود میآیند. پژوهشهای جدیدتر نشان می دهند دردهای سایکوسوماتیک ناشی از اخلال در کارکردهای درک درد هستند که رابطه مستقیمی با سروتونین و دوپامین دارند.
در نهایت، این عوامل سایکوسوماتیک با وجود اینکه ممکن است نشانههایی از مقاومت درمان نشان دهند یا پیگیری درمان را برای فرد سخت کنند، نشانهای از بهبودی هستند و به مرور زمان و با پیگیری روند درمان برطرف خواهند شد.
8ـ بیماریهای پزشکی
همانطور که میدانیم، علائم افسردگی ممکن است به دلیل بیماریهای پزشکی بروز پیدا کرده باشد. برای مثال، کمکاری تیروئید با تاثیر بر متابولیسم و جذب هورمونهای مختلف، میتواند تمامی علائم افسردگی را ایجاد کند؛ با این حال، درمانهای افسردگی هیچ تاثیری بر آن نخواهد داشت. این موضوع درباره بسیاری از بیماریهای پزشکی مثل بیماریهای سیستم ایمنی، بیماریهای قلب و عروق و برخی عفونتهای خونی نیز صادق است.
در این شرایط، درمان افسردگی، فارغ از نحوه آن هیچ تاثیری نخواهد داشت و تنها راه مقابله با آن، درمان یا اقدام به درمان بیماری پزشکی و سپس بررسی روانشناختی علائم افسردگی، فارغ از نشانههای بیماری پزشکی است.
اگر آثار بهبودی نداشتیم چکار کنیم؟
در صورتی که علائم ذکر شده را در خود مشاهده میکنید، بهتر است برای تشخیص دقیقتر با روانشناس خود یا متخصص سلامت روان، فارغ از متخصص خود نیز مشورت کنید. اختلالات روانشناختی و روانپزشکی حاوی پیچیدگی زیادی هستند و شما با مطالعه این مقاله قادر به مشخص کردن آن نخواهید بود.
برای مقابله با افسردگی مقاوم به درمان، بهتر است از مشورت یک متخصص بهره ببرید. رویکردها و نظریههای مختلف روانشناسی نظرات متفاوتی درباره مسائل مختلف دارند و این موضوع درباره مقابله با افسردگی مقاوم نیز صادق است. با این حال، در ادامه راهکارهای عمومی و کلی برای مقابله با این شرایط ارائه خواهیم کرد.
- در صورتی که اخیرا (کمتر از یکماه) دارودرمانی را شروع کردید، باید صبور باشید و به داروها برای اثربخشی زمان دهید.
- در صورتی که احساس راحتی کامل با درمانگر خود ندارید، بهتر است متخصصین دیگر را نیز امتحان کنید.
- اگر محیط یا افراد اطراف شما ناسالم هستند، سعی کنید از آنها فاصله بگیرید.
- با مشورت روانپزشک، دوز داروها را افزایش دهید یا داروی مصرفی را عوض کنید.
- درمانهای جانبی را در کنار درمان اصلی خود امتحان کنید.
- به درمان پایبند بمانید.
بیشتر بخوانید:
نکته: یکی از مزایای خدمات مشاوره آنلاین افسردگی، امکان عوض کردن مشاور در کمترین زمان ممکن است. در هر مجموعهی خدمات روانشناسی آنلاین مشاوران مختلف با رویکردهای متفاوتی وجود دارند و برقراری ارتباط با مشاور جدید راحتتر خواهد بود.
کلام آخر
افسردگی مقاوم به درمان اصطلاحی روانپزشکی برای توصیف شرایطی است که طی آن بیمار، با وجود طی کردن دو دوره کامل از دو داروی ضدافسردگی نشانهای از بهبودی نشان نمیدهد. این اصطلاح کاربرد تشخیصی در دنیای روانشناسی ندارد اما میتواند به مقاومت به درمان های روانشناختی اشاره داشته باشد. با توجه به دلایل احتمالی، با پیگیری راهکارهای ارائه شده میتوان از آن رهایی یافت.
در صورتی که علائم و نشانههای ذکر شده را در خود مشاهده میکنید بهتر است با مشورت با یک متخصص سلامت روان آن را پیگیری کنید. شما میتوانید از طریق پلفترم پل از خدمات روانشناسی آنلاین بهتره ببرید.
منابع: