خودکشی از معضلات مهم در جامعه ما است که نیاز به توجه بیشتری دارد. با توجه به اینکه درصد بسیار زیادی از افرادی که اقدام به خودکشی میکنند سابقه ابتلا به اختلالات خلقی دارند، در این مقاله سعی میکنیم رابطه افسردگی و خودکشی را از زوایای مختلف بررسی کرده و وظیفه خود را درباره اطلاعرسانی نسبت به آن انجام دهیم.
افسردگی و خودکشی چگونه بههم میرسند؟
افکار مربوط به مرگ و خودکشی به عنوان یکی از علائم افسردگی شناخته میشود. علاوه بر این، احساس ناراحتی شدید، احساس گناه کاذب و ناتوانی در بهبود خلق از علائم دیگر افسردگی هستند که همگی در کنار یکدیگر، خطر خودکشی را افزایش میدهند.
خودکشی در افراد مبتلا به افسردگی چقدر رایج است؟
بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، سالانه نزدیک به یک میلیون نفر به دلیل خودکشی جان خود را از دست میدهند. از این میان، بیشتر از نصف این آمار جوانان 15 تا 29 ساله هستند و خودکشی، چهارمین دلیل رایج مرگ در این سن است. در مجموع، میتوان گفت شصت درصد از افرادی که خودکشی میکنند سابقه ثبت شده از ابتلا به اختلالات خلقی مخصوصا افسردگی دارند. این عدد درباره اقدام به خودکشی، نزدیک به 90 درصد است.
بیشتر بخوانید:
خودکشی از دید روانشناسی
خودکشی در تمامی مذاهب از طرف کتب دینی ممنوع شده است. از طرف دیگر، بسیاری از کشورها در قانون اساسی خود نیز آن را ممنوع کردهاند. بر اساس گزارشی از گاردین، خودکشی در بیست کشور غیرقانونی است! در بنگلادش افرادی که اقدام به خودکشی کنند، فارغ از نجات یافتن از آن، با توجه به دلیلی که برای آن ارائه میدهند با مجازات جریمه نقدی یا زندان تا سه سال مواجه خواهند شد. از طرف دیگر، مجازات خودکشی در کشور کنیا، تا چند سال اخیر اعدام بود که اخیرا با تلاشهای سازمان ملل به حبس تغییر پیدا کرد!
با وجود مجازاتهای دینی یا قانونی در برابر خودکشی در سراسر جهان، رویکرد روانشناسی به خودکشی متفاوت است. یکی از اولین قوانینی که هر روانشناس باید یاد بگیرد، کمک کردن، همراهی و همدلی با مراجع فارغ از تصمیمهای وی است و خودکشی به عنوان یک تصمیم شناخته میشود. از طرف دیگر، اخلاق و قانون در چهارچوب حفاظت از جان مراجع، بار تلاش برای تغییر این تصمیم را بر دوش روانشناس میگذارد.
در نهایت، با وجود اینکه خودکشی از دید روانشناسی به عنوان یک تصمیم شناخته میشود، شکی در این نیست که فرد مبتلا به افسردگی، در شرایطی نیست که بتواند تصمیم صحیح و مناسبی بگیرد.
چه مواردی خطر خودکشی را افزایش میدهند؟
عوامل زیادی در اقدام به خودکشی دخیل هستند؛ بسیاری از متخصصین باور دارند تصمیم به خودکشی یک تصمیم لحظهای نیست و افرادی که نسبت به آن اقدام میکنند، برای مدت زیادی در فکر آن هستند. افکار مکرر درباره خودکشی به عنوان یکی از نشانههای افسردگی این باور را تایید میکند. در ادامه عوامل تاثیرگذار بر افزایش خطر خودکشی در مبتلایان به افسردگی را بررسی خواهیم کرد.
به خاطر داشته باشید که در صورت نیاز، شما قادر به استفاده از خدمات روانشناسی آنلاین پلتفرم پل از سراسر جهان خواهید بود. پیگیری جلسات مشاوره آنلاین افسردگی راحتتر از جلسات حضوری است و در صورت ناتوانی در برقراری ارتباط مناسب با مشاور، امکان رزور جلسات با روانشناس دیگر وجود دارد.
1ـ جنسیت
پژوهشهای انجام شده به صورت مکرر طی سالیان اخیر نشان داد، زنان نزدیک به هفت برابر بیشتر از مردان به خودکشی فکر میکنند. علاوه بر این، آمار اقدام به خودکشی در زنان نزدیک به چهار برابر بیشتر از مردان است و نزدیک به بیست درصد از این افراد، بیشتر از یکبار برای خودکشی اقدام کردهاند.
از طرف دیگر، میزان مرگ و میر ناشی از خودکشی در مردان به میزان چشمگیری بیشتر از زنان است. مردان نزدیک به بیست برابر بیشتر از زنان به دلیل خودکشی فوت میکنند. علاوه بر روشهای مرگبار تر استفاده شده توسط مردان، عوامل زیادی در این موضوع دخیل هستند. برای مثال مردان به احتمال کمتری مشکلات روحی روانی خود را پیگیری میکنند و به احتمال کمتری از حمایت اجتماعی برخوردار میشوند که میتواند دلیلی برای تلاشهای مرگبارتر باشد.
بیشتر بخوانید:
2ـ سن
همانطور که گفته شد، خودکشی به عنوان چهارمین دلیل مرگ و میر در جوانان 15 تا 29 ساله شناخته میشود. آمار خودکشی از سنین 30 الی 59 سالگی به میزان قابل توجهی کاهش مییابد؛ اما این عدد برای افراد مسنتر از 60 سال دوباره افزایش مییابد.
3ـ مشکلات سلامت جسمانی و روحی
بیشتر از شصت درصد افرادی که اقدام به خودکشی میکنند از بیماری روحی روانی رنج میبرند. از طرف دیگر افرادی که به بیماریهای پزشکی لاعلاج مبتلا هستند نیز بیشتر از بقیه جامعه اقدام به خودکشی میکنند. با این وجود، هرگونه مشکل یا بیماری در روان و جسم خطر خودکشی را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد.
4ـ سابقه خشونت
درصد بسیار زیادی از افرادی که سابقه مواجهه با خشونت، مخصوصا خشونت خانگی دارند، اقدام به خودکشی میکنند. با وجود اینکه آمار دقیقی از این مسئله در اختیار نیست، اما میتوان با اطمینان گفت مواجهه با خشونت، مخصوصا خشونت خانگی و مشخصا در سنین کودکی و نوجوانی، خطر خودکشی را تا چندین برابر افزایش میدهد.
5ـ سابقه خودکشی در نزدیکان
خودکشی بر اساس دادههای سازمان بهداشت جهانی، به عنوان یک احتمال اپیدمی (همهگیری) شناخته میشود. تحقیقات نشان میدهند مواجهه با خودکشی حتی در جامعه و از طریق اخبار، خطر خودکشی و آمار آن را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. مواجهه با خودکشی در نزدیکان، میل به خودکشی را افزایش میدهد و خطر خودکشی را مخصوصا در صورتی که فرد با مشکلات روحی دست و پنجه نرم میکند، به شدت بالا میبرد.
علاوه بر این، همراهی و همنشینی با افرادی که امیال و افکار خودکشی دارند، به میزان زیادی احتمال خودکشی را افزایش میدهد که به عنوان یکی از دلایل اصلی اقدام به خودکشی در نوجوانان شناخته میشود.
6ـ سلامت جامعه
با وجود اینکه میزان اقدام به خودکشی در سراسر جهان و کشورهای مختلف نسبتا مشابه است، مرگ و میر ناشی از خودکشی در کشورهای جهان سوم به میزان قابل توجهی بیشتر است. به طور میانگین، مرگ ناشی از خودکشی در کشورهای آمریکای جنوبی، آسیا و آفریقا نسبت به اروپا و آمریکای شمالی دوبرابر بیشتر است.
7ـ تروما و اتفاقات ناگوار
تجربه تروما و اتفاقات ناگوار، فارغ از اینکه فرد مقصر آن باشد یا نقشی در آن داشته باشد، به میزان قابل توجهی خطر خودکشی را افزایش میدهد. برای مثال، نزدیک به 40 درصد از افرادی که مورد تجاوز قرار گرفتند طی یک سال پس از حادثه اقدام به خودکشی میکنند که بیشتر از نیمی از این تعداد جان خود را از دست میدهند.
نشانههای بارز افسردگی که ممکن است به خودکشی منجر شود
عوامل خطر خودکشی معمولا همراه با نشانههای مختلف، خبر از وجود افکار خودکشی دارند. توجه داشته باشید که نکات ذکر شده قطعی نیستند و بر اساس اطلاعات موجود در زمینه اختلالات خلقی، رفتار رایج در بیماران مختلف و نشانههای متناوب در افرادی که اقدام به خودکشی کردهاند جمعآوری شدهاند. بنابراین؛ 1- این نشانهها به هیچ عنوان قطعی نیستند و 2- نشانهها به این موارد محدود نمیشوند.
1ـ تغییر شدید در میزان اشتها و خواب
تغییر در مود که منجر به تغییر در اشتها و خواب میشود، میتواند یکی از نشانههای اقدام به خودکشی باشد. کاهش شدید مود و خلق به عنوان یک نشانه از افسردگی، در همه مبتلایان به افسردگی دیده میشود و معمولا ماندگاری نسبتا زیادی داشته و حتی در صورت تغییر، به مرور زمان بهبود مییابد. افزایش انرژی همراه با افزایش میزان اشتها به طوری که قابل انتظار نباشد، میتواند نشانهای از اقدام به خودکشی در آینده نزدیک باشد. این اتفاق به دو شکل میفتد:
- ناشی از مسیر اختلال: این شکل از بهبود سریع مود در مبتلایان به دوقطبی دیده میشود. افزایش مود در مدت کوتاه به معنای شروع اپیزود مانیک بوده که رفتارهای خطرناک و غیرمسئولانه در فرد را افزایش میدهد. خطر خودکشی در ابتدای شروع دوره مانیک در مبتلایان به دوقطبی نوع یک و دو به شدت افزایش مییابد.
- ناشی از دارودرمانی: دارودرمانی به هیچ عنوان به تنهایی توانایی درمان افسردگی را ندارد. داروی ضدافسردگی با تغییر کارکردهای بیوشیمیایی مغز قادر به تغییر و بهبود مود در مدت کوتاه است که این افزایش مود بدون توجه روانشناختی، میتواند بسیار خطرناک باشد. خودکشی در ابتدای دوره دارودرمانی، مخصوصا در شرایطی که ارتباط منظم با متخصص سلامت روان وجود ندارد، بسیار زیاد است.
علاوه بر افزایش شدید مود در مدت کوتاه، کاهش شدید مود نیز میتواند عامل خطر باشد. این خطر بیشتر برای بیمارانی که به انواع افسردگی مزمن مبتلا هستند رایج است. برای مثال در مبتلایان به اختلال افسردگی مداوم که برای مدت طولانی (حداقل دو سال) با این اختلال دست و پنجه نرم میکنند و در معرض مود منفی و انرژی کم هستند؛ تشدید این علائم به دلیل محرکهای بیرونی متخلف، خطر خودکشی را بسیار افزایش میدهد.
بیشتر بخوانید:
2ـ فرار از فعالیتها یا افراد
دوری از جامعه، دوستان و نزدیکان و دوریجویی فعال از موقعیتهای اجتماعی، از نشانههای اصلی افسردگی هستند. تلاش برای برگشتن به جامعه و ارتباطگیری با افراد مختلف در انواع مختلف درمانهای روانشناسی، پروسهای ضروری است. این فعالیتها برای افراد مبتلا به افسردگی بسیار دشوار هستند و حمایت اجتماعی اطرافیان بسیار مفید است.
تشدید امیال درونگرایانه در طول دوره درمان و دوری مجدد از افراد و موقعیتهای اجتماعی ممکن است نشانهای از اقدام به خودکشی باشد. در این شرایط، با رعایت حریم خصوصی فرد، بهتر است برای طولانی مدت تنها نباشد تا نشخوار فکری، منجر به افکار خودکشی نشود.
برای اطلاعات بیشتر درباره ارتباط افسردگی و وسواس فکری و تاثیر نشخوار فکری بر افسردگی، میتوانید مقاله مربوطه را مطالعه کنید.
3ـ الکل و مواد مخدر
سوء مصرف الکل و مواد مخدر از خطرات دوره افسردگی است. افراد مبتلا به افسردگی به احتمال بیشتری ممکن است به فعالیتهای اعتیادآور روی آورند و اعتیاد پذیری بیشتری نسبت به فعالیتهای مختلف دارند. درگیری با الکل یا مواد مخدر، علاوه بر خطراتی که برای سلامت جسمی و روانی فرد دارد، میتواند در تصمیمهای وی تاثیر گذاشته و خطر خودکشی را افزایش دهد.
4ـ بیاهمیتی به ظواهر و آراستگی
کاهش شدید عزت نفس و ضعف خودانگاره در مبتلایان به افسردگی بسیار رایج است. این موضوع میتواند باعث شود تا فرد کمتر از معمول به ظاهر و آراستگی خود اهمیت دهد. تمرکز بر عزت نفس و خودانگاره در دوره درمان باعث میشود تا این موضوع کمرنگ شده و اهمیت به آراستگی ممکن است به عنوان یک تمرین در مسیر یادگیری مهارتهای خودمراقبتی مورد توجه باشد. دوری فرد از فعالیتهای مربوط به تمیزی و آراستگی مخصوصا فعالیتهای ضروری مثل حمام کردن، میتواند به عنوان عامل خطر موردتوجه باشد.
5ـ افزایش ریسک پذیری
افزایش ریسک پذیری در افراد مبتلا به افسردگی میتواند نشانهای از تاثیر داروی ضدافسردگی یا ورود به دوره مانیک در مبتلایان به دوقطبی باشد. با توجه به اینکه افزایش ریسک پذیری افراد مبتلا به افسردگی طی دوره درمان بسیار رایج است، این مسئله به تنهایی عامل خودکشی نیست؛ با این حال، در صورتی که ریسک پذیری فرد به دور از منطق و بهشدت خطرناک باشد، میتواند به عنوان عامل خطر مورد توجه قرار گیرد.
6ـ تمرکز بر مرگ
مرگ بخشی طبیعی از زندگی هر انسان است و تفکر درباره آن تا میزان زیادی طبیعی تلقی میشود. افراد مختلف ممکن است به میزان مختلف در طول سالهای زندگی خود به مرگ فکر کنند. افراد مبتلا به افسردگی بیشتر از حد معمول به مرگ و خودکشی فکر میکنند و این مسئله به عنوان یک علامت از ابتلا به افسردگی نیز مورد توجه است.
تمرکز افراطی روی مرگ خود و اطرافیان، مخصوصا عزیزان به عنوان عامل خطر در نظر گرفته میشود. این تمرکز و تفکر افراطی معمولا به شکل تصور مرگ در مکانها و شرایط مختلف و صحبت درباره آنها از طرف فرد بروز داده میشود.
7ـ افزایش مشکلات جسمی
دردهای روانتنی یا سایکوسوماتیک معمولا در مبتلایان به افسردگی دیده میشود. بسیاری از متخصصین باور دارند این دردهای روان تنی که منبع جسمی نداشته و طبیعتا قابل درمان نیستند، نشانهای از تعارضات ناخودآگاه هستند. بر این اساس، هر چقدر این دردها شدیدتر یا بیشتر شوند، نشانهای از شدت یافتن تعارض درونی هستند. فارغ از اینکه این باور صحیح است یا خیر، بررسیها نشان میدهند افرادی که اقدام به خودکشی میکنند سطح بیشتری از دردهای سایکوسوماتیک را تجربه کردهاند.
8ـ بیحوصلگی
ناتوانی در تمرکز و کاهش توانایی در محیط کاری یا تحصیلی از نشانههای افسردگی است. کاهش انگیزه برای مقابله با چالشها معمولا رایجترین دلیل است؛ اما ناتوانی در تمرکز در فعالیتهای مختلف به دلیل بیحوصلگی یا اعلام حوصله سر بر بودن همه فعالیتها، میتواند به عنوان یک عامل خطر تحت نظر باشد.
9ـ عدم پیشرفت در درمان
پروسه درمان افسردگی میتواند برای مبتلایان زمانبر یا دشوار باشد. بسیاری از مبتلایان به افسردگی طی دوره درمان به دلایل مختلف از آن فاصله میگیرند. عدم پذیرش پیشرفت در درمان یا پذیرش تعریف از خود، میتواند به عنوان نشانهای از کاهش عزت نفس در نظر گرفته شده که افزایش خطر خودکشی را به همراه دارد.
10ـ نشانههای برنامهریزی برای خودکشی
همانطور که گفته شد، بسیاری از افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، برای مدت طولانی برای آن برنامهریزی کردهاند و این افکار به مدت طولانی همراه آنها بوده است. بسیاری از افراد به اشکال مختلف از مدتها قبل برای خودکشی برنامهریزی کرده و روش و ابزار خود را مشخص میکنند. مشاهده هرگونه نشانهای از برنامهریزی یا فکر درباره خودکشی، عامل خطر مهمی است که باید جدی گرفته شود.
چگونه از رسیدن به تفکر درباره خودکشی جلوگیری کنیم؟
مواجهه با افکاری که رنگ و بوی خودکشی دارند، تجربه دشوار و سختی خواهد بود. اولین اقدامی که باید در مواجهه با این فرد در نظر داشت، جدی گرفتن وی است. هرگونه اقدام یا حرفی که مسیر ارتباط وی با شما را تخریب کند، بر احتمال خودکشی خواهد افزود. وجود حمایت اجتماعی تاثیر زیادی در جلوگیری یا کاهش احتمال مرگ خواهد داشت.
عزت نفس کم، به عنوان یکی از نشانههای افسردگی، یکی از مقصرین خودکشی در مبتلایان به افسردگی شناخته میشود. عزت نفس کم علاوه بر ارتباط ضعیف فرد با خود، منجر به بیانگیزگی یا باور به ناتوانی در بهبود شرایط خواهد شد که به افکار خودکشی دامن زده و خطر آن را افزایش میدهد. بسیاری از افرادی که اقدام به خودکشی داشتهاند، این کار را برای فرار از عواقب یا برای اثبات خود انجام دادهاند! به همین دلیل، تهدید فرد به اشکال مختلف یا استفاده از معلومات دینی برای جلوگیری از اقدام، به هیچ عنوان توصیه نمیشوند.
نشخوار فکری به عنوان یکی دیگر از مقصرین موردتوجه است. درصد زیادی از مبتلایان به افسردگی دچار وسواس فکری نیز هستند که نشخوار فکری بخشی از آن است. جلوگیری از پیشرفت نشخوار فکری به اشکال مختلف اهمیت زیادی در جلوگیری از خودکشی دارد. اولین توصیه، تنها نگذاشتن فرد برای مدت طولانی در صورت مشاهده علائم خطر است. پس از آن، کمک به فرد افسرده برای تخلیه افکار خود میتواند به کاهش افکار کمک کند.
اگر فکر خودکشی داشتیم اولین اقدامات چیست؟
در صورتی که مبتلا به افسردگی هستید و افکار خودکشی شما را محاصره کردهاند، به خاطر داشته باشید که سایه سیاه افسردگی بر واقعیت شما تاثیر گذاشته است. درگیری با افسردگی و شرایط بد زندگی همیشگی نخواهند بود و افسردگی درمان پذیرترین اختلال روانشناختی است.
در صورتی که نشخوار فکری و افکار خودکشی شما را آزار میدهند، اولین قدم باید مقابله با آنها باشد. با وجود تاثیر افسردگی بر بدن، این کار ساده نخواهد بود. به همین دلیل کمک گرفتن از دوستان و آشنایان یا متخصصین سلامت روان کمک زیادی به شما خواهد کرد.
123، شماره ای که نجات دهنده است
اورژانس اجتماعی، به عنوان یک سرویس بینالمللی، با وظیفه تلاش برای کاهش عوارض و مشکلات اجتماعی از جمله خشونت خانگی یا خطر خودکشی در سراسر جهان فعال است. شماره تماس اورژانس اجتماعی در ایران 123 است که کمکهای زیادی برای جلوگیری از خودکشی ارائه میکند. متخصصین این سازمان فرادولتی، به صورت 24 ساعته آماده خدمترسانی تلفنی و مراجعه اورژانسی هستند.
نکته مهم درباره کمک گرفتن از اورژانس اجتماعی این است که به هیچ عنوان اطلاعات فرد تماس گیرنده افشا نمیشود تا عواقب منفی برای او وجود نداشته باشد؛ بنابراین اگر تحت فشار زیادی بودید، بدون نگرانی تماس بگیرید.
چگونه تفکرات خودکشی را کاهش دهیم؟
تفکرات خودکشی معمولا حاصل محرکهای شدید بیرونی و عزت نفس کم هستند. محرکهای شدید بیرونی میتوانند شامل محیط یا روابط ناسالم باشند. دوری از این شرایط باید به عنوان اقدام اول در پروسه درمانی مورد توجه باشد که تاثیر زیادی برای کاهش تفکرات خودکشی دارد.
عزت نفس پایین به عنوان یک محرک درونی، میتواند تحت تاثیر عوامل بیرونی نیز باشد؛ اما بیماران مبتلا به افسردگی معمولا به دلیل مشکل در کارکردهای طبیعی ذهن دچار آن میشوند. در بلند مدت، توجه به سلامت خواب، رژیم غذایی سالم و تامین مواد مغذی بدن تاثیر زیادی خواهد داشت.
برای اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله ویتامین ضدافسردگی و غذاهای مضر برای افسردگی را مطالعه کنید.
کلام آخر
بسیاری از مبتلایان به افسردگی، امیال و تفکرات خودکشی دارند و درصد بسیار زیادی از افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، سابقه ابتلا به اختلالات خلقی دارند. بر این اساس، رابطه افسردگی و خودکشی یک رابطه مستحکم است و خطر خودکشی در بیماران افسرده باید موردتوجه باشد. در این مقاله، خودکشی در بیماران مبتلا به افسردگی را از زوایای مختلف بررسی کرده و علاوه بر نشانههای خطر خودکشی، راهکارهایی برای دوری از آن ارائه کردیم.
منابع: